۱۳۹۴ دی ۷, دوشنبه

نوکیشان مسیحی نوعی تهدید برای امنیت ملی !

جمهوری اسلامی با استفاده از ابزار تبلیغاتی و تریبون روحانیون افراطی همواره در تلاش است این امر را به جامعه ایران تزریق کند که کلیسای بشارتی و خانگی شکلی انحرافی از مسیحیت می‌باشد.
– تلویزیون رها در برنامه تحلیلی بخش نگاه سیاسی روز بمناسبت فرا رسیدن سال نو مسیحی نگاهی داشت به وضعیت اقلیت های دینی بویژه نوکیشان مسیحی در ایران
نگاه دینی در بحث حاکمیتی ایران از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است به گونه‌ای که مذاهبی غیر از اسلام شیعی در نظام جمهوری اسلامی جایگاهی ندارد و اقلیت‌های مذهبی در ایران از جایگاه اجتماعی و سیاسی برخوردار نیستند.
حاکمان فعلی ایران بر خلاف شعارهای داده شده این اصل مهم را فراموش کرده‌اند که هر ایرانی سهامدار مساوی شرکت ملی ایران است و تمامی افراد با هر مسلک و دینی در این شرکت اجازه زندگی و آزادی ا
با آغاز سال نو مسیحی شدت برخورد با مسیحیان در ایران با شدت و حدت بیشتری از سوی نیروهای امنیتی و انتظامی دنبال می‌شود و در حالی موج بازداشت و دستگیری نوکیشان مسیحی در ایام کریسمس در ایران گزارش می‌شود که سازمان بین‌المللی «درهای باز» در گزارش سالانه خود در سال 2013 ، جمهوری اسلامی را از نظر آزار و اذیت مسیحیان در میان ده کشور اول این لیست قرار داده است .
در این باره در طی سالیان گذشته کلیساهای رسمی زیادی ازجمله کلیسای جماعت ربانی مرکز، کلیسای جماعت ربانی اهواز و کلیسای جنت‌آباد تحت فشارهای نیروهای امنیتی تعطیل گردید و نبود اجازه ورود نوکیشان مسیحی به کلیسا‌ها و عدم اجازه انتشار انجیل به فارسی و اجازه برگزاری مراسم مذهبی، درحقیقت رشد کلیساهای خانگی در ایران را سبب شده است که معمولن در صورت اطلاع ماموران وزارت اطلاعات از هم پاشیده و برگزارکنندگان دستگیر می‌شوند.
جمهوری اسلامی با استفاده از ابزار تبلیغاتی و تریبون روحانیون افراطی و صرف بودجه‌های هنگفت تلاش می‌کند این امر را به جامعه ایران تزریق کند که کلیسای بشارتی و خانگی شکلی انحرافی از مسیحیت می‌باشد و نوکیشان مسیحی را یک نوع تهدید برای امنیت ملی قلمداد کرده و اغلب مسیحیان بویژه فارسی زبانان را بدلیل جرائم امنیتی بر ضد دولت مورد پیگرد قرار داده و یا احضار و بازداشت می کنند.
این در حالی است که بر طبق قانون اساسی‌ ایران مسیحیان به عنوان اقلیتی بزرگ از امتیازاتی از قبیل پیروی از آئین‌ها و سنت‌های خود برخوردار هستند ولی‌ مثل بسیاری از قوانین دیگر در ایران ، این حقوق فقط یک روی سکّه برای سرپوش گذاشتن بر تبعیض‌ها و فشارها است و واقعیت چیز دیگری را نشان می‌دهد.
در خاتمه باید گفت آزادی دین و عقیده جزو آزادی‌های فطری انسان‌ها محسوب می‌شود و با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری ایران، وعده‌های انتخاباتی وی، این امید را به اقلیت‌های مذهبی و قومی باز گرداند که حقوق شهروندی ایرانیان غیر مسلمان رعایت گردد که متاسفانه وعده های رییس دولت یازدهم در این رابطه هنوز جامه عمل پوشانده نشده است.عمال دینی خود را دارد.

دگرگونی سیمای عیسی

مَتّی ۱۷:‏۱-‏۸ -‏ لوقا ۹:‏۲۸-‏۳۶

مَتّی ۱۷:‏۱-‏۱۳ -‏ مَرقُس ۹:‏۲-‏۱۳

۱شش روز بعد، عیسی، پِطرُس و یعقوب و برادرش یوحنا را برگرفت و آنان را با خود بر فراز کوهی بلند، به خلوت برد.۲در آنجا، در حضور ایشان، سیمای او دگرگون شد: چهره‌اش چون خورشید می‌درخشید و جامه‌اش همچون نور، سفید شده بود.۳در این هنگام، موسی و الیاس در برابر چشمان ایشان ظاهر شدند و با عیسی به گفتگو پرداختند.۴پِطرُس به عیسی گفت: «ای سرورم، بودن ما در اینجا نیکوست. اگر بخواهی، سه سرپناه می‌سازم، یکی برای تو، یکی برای موسی و یکی هم برای الیاس.»۵هنوز این سخن بر زبان پِطرُس بود که ناگاه ابری درخشان ایشان را در‌بر گرفت و ندایی از ابر دررسید که: «این است پسر محبوبم که از او خشنودم؛ به او گوش فرادهید!»۶با شنیدن این ندا، شاگردان سخت ترسیدند و به‌روی، بر خاک افتادند.۷امّا عیسی نزدیک شد و دست بر آنان گذاشت و گفت: «برخیزید و مترسید!»۸آنان چشمان خود را گشودند و جز عیسی کسی را ندیدند.
۹هنگامی که از کوه فرود می‌آمدند، عیسی به آنان فرمود: «آنچه دیدید برای کسی بازگو نکنید، تا زمانی که پسر‌انسان از مردگان برخیزد.»۱۰شاگردان از او پرسیدند: «چرا علمای دین می‌گویند که نخست باید الیاس بیاید؟»۱۱عیسی پاسخ داد: «البته که الیاس می‌آید و همه‌چیز را اصلاح می‌کند.۱۲امّا به شما می‌گویم که الیاس آمده است، ولی او را نشناختند و هرآنچه خواستند با وی کردند. به همینسان پسر‌انسان نیز به دست آنان آزار خواهد دید.»۱۳آنگاه شاگردان دریافتند که دربارۀ یحیای تعمیددهنده با آنها سخن می‌گوید.

پیشگویی عیسی دربارۀ مرگ و رستاخیز خود

مَتّی ۱۶:‏۲۱-‏۲۸ -‏ مَرقُس ۸:‏۳۱ -‏ ۹:‏۱؛ لوقا ۹:‏۲۲-‏۲۷

۲۱از آن پس عیسی به آگاه ساختن شاگردان خود از این حقیقت آغاز کرد که لازم است به اورشلیم برود و در آنجا از مشایخ و سران کاهنان و علمای دین آزار بسیار ببیند و کشته شود و در روز سوّم برخیزد.۲۲پِطرُس او را به کناری برد و سرزنش‌کنان گفت: «دور از تو، سرورم! مباد که چنین چیزی هرگز بر تو واقع شود.»۲۳عیسی روی برگردانیده، به او گفت: «دور شو از من، ای شیطان! تو مانعِ راه منی، زیرا افکار تو انسانی است نه الهی.»
۲۴سپس رو به شاگردان کرد و فرمود: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند، باید خود را انکار کرده، صلیب خویش برگیرد و از پی من بیاید.۲۵زیرا هر‌که بخواهد جان خود را نجات دهد، آن را از دست خواهد داد؛ امّا هر‌که به‌خاطر من جان خود را از دست بدهد، آن را باز‌خواهد یافت.۲۶انسان را چه سود که تمامی دنیا را بِبَرد، امّا جان خود را ببازد؟ انسان برای بازیافتن جان خود چه می‌تواند بدهد؟
۲۷«زیرا پسر‌انسان در جلال پدر خود به همراه فرشتگانش خواهد آمد و به هر‌کس برای اعمالش پاداش خواهد داد.۲۸آمین، به شما می‌گویم، برخی اینجا ایستاده‌اند که تا پسر‌انسان را نبینند که در پادشاهیِ خود می‌آید، طعم مرگ را نخواهند چشید.»

مسیحیان ستم‌ دیده در کشور ایران

من موری را در زیرزمین یک کلیسای لوتری واقع در منطقۀ زهلندورف برلین ملاقات کردم. یک پناهندۀ ۲۸ ساله که زمانی در ایران کسب و کار کوچکی برای خود داشته است. او 5 سال پیش مسیحی شده و با این شرط با من صحبت می کرد که فقط از اسم کوچک او استفاده کنم تا هویت ایشان محفوظ بماند. در سال ۲۰۱۱ وقتی نیروهای سپاه به کلیسای زیرمینی تبشیری که او عضوش بوده، حمله می کنند، او در رفتن به جلسۀ مخفیانۀ کتاب مقدس تاخیر داشته و از دستگیری جان سالم به در می برد. او شاهد ناپدید شدن دوستانش در زندانهای ایران بوده که موری گمان می کند که آنها کشته شده باشند.
بر اساس گزارش نیویورک تایمز: او به من گفت: «وقتی شما در ایران مسیحی هستی، نمی توانی صحبت کنی. شما بایستی ساکت بمانی و از حقیقتی که می دانی و چیزی که به آن ایمان داری صحبتی نکنی. چیزی بعنوان زندگی راحت در ایران وجود ندارد.»
البته مسیحیت چیز غریبی برای ایران نیست. خیلی از مرگ مسیح نگذشته بود که مسیحیت به ایران باستان می رسد که البته در طول زمان دستخوش بالا و پایین های زیادی می شود. اما در دهه های اخیر و خصوصا در سالهای گذشته وضعیت بدتر شده است. همانطوریکه واشنگتن و تهران به دنبال توافق بر سر برنامۀ اتمی ایران و اهداف مشترک منطقه ای هستند، دولت اوباما نباید از اعتراضات در نتیجه رفتار ناشایست بر علیه مسیحیان و اقلیت های مذهبی چشم پوشی کند

مسیحیان تقریبا کمتر از نیم درصد از جمعیت هشتاد میلیونی ایران را تشکیل می دهند. البته پیدا کردن عدد دقیق کار مشکلی است: بر طبق گزارشی از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران حدود نیم میلیون مسیحی در کشور وجود دارد. تحقیقی توسط سازمان داده های مسیحی دنیا اذعان دارد که در سال ۲۰۱۰ دویست و هفتاد هزار نفر مسیحی در ایران بودند که بیشترشان ارامنه و آشوریهایی هستند که از نزدیک تحت نظارت می باشند و این دسته می توانند ایمان راستین خود را داشته باشند. گروه های دیگری هستند که در آنها بیشتر افراد از اسلام به ایمان تبشیری پروتستان گرویدند که البته این گروه هستند که بیشتر تحت فشار بوده و زندانی و یا حتی کشته می شوند.
در سال ۲۰۱۰ سازمان داده های مسیحی دنیا تعداد مسیحیان پروتستان در ایران را شصت و شش هزار نفر اعلام کرد. Open Doors یک سازمان غیرفرقه ای است، که پیگیر جفای مسیحیان در سراسر دنیاست، تعداد مسیحیان با زمینه اسلام را در ایران سیصد و هفتاد هزار تخمین می زند. در دهه اخیر بشارت از راه دور که اغلب توسط مسیحیان ایرانی پراکنده سراسر دنیا انجام شده، باعث افزایش تعداد مسیحیان تبشیری در ایران شده است. آیت الله های حاکم در ایران، این را دخالت کشورهای خارجی برای صدمه زدن به رژیم می دانند. برطبق قانون شرع ترک از اسلام نه تنها یک گناه است بلکه جرم نیز محسوب می شود. و مجازات های قانونی و قضایی را نیز دربر دارد. این درحالی است که پناهندگان می گویند که مسیحیان با شجاعت تمام ایمانشان را با هموطنان مسیحی خود در میان می گذارند.
جفا در ایران غیرقابل انکار است. در سال ۲۰۰۴ حمید پورمند یکی از رهبران کلیسای جماعت ربانی که یکی از شاخه های تبشیری پروتستان در ایران است با بیش از هشتاد عضو دیگر کلیسا دستگیر شدند و به جرم ارتداد برای سالها به زندان رفتند که بعد هم آزاد شدند. سال گذشته گزارشی از احمد شهید گزارشگر مخصوص سازمان ملل در مورد جفای بیش از سیصد مسیحی که از سال ۲۰۱۰ تنها به خاطر ایمانشان به جرم نامشخص اقدام علیه امنیت ملی دستگیر شده اند، صحبت می کند.
موری یکی از خوش شانس ترین آنها بوده. او درسال ۲۰۱۱ با یک پاسپورت جعلی که آن را هفت هزار یورو از یک قاچاقچی خریده فرار کرده و به موج روز افزون سایر پناهنده ها ملحق شده است. بر طبق موسسه پناهندگان ایرانی در برلین، تعداد کسانی که برای گرفتن پناهندگی وارد کشور آلمان شده اند در سالهای اخیر افزایش یافته است به طوریکه در سال ۲۰۰۸ تعداد آنها هشتصد و پانزده نفر و در سال ۲۰۱۲ تعداد آنها به چهار هزار و سیصد و چهل و هشت نفر رسیده است و به نظر می رسد که این رقم در سالهای آینده نیز افزایش یابد. سخت است که گفته شود که چه تعدادی از این افراد مسیحی هستند. یک سخنگوی خانم از دفتر فدرال پناهندگان به من گفت که دولت، مذهب متقاضیان را در جایی ثبت نمی کند.
علاوه براین، ایرانیانی که در مدارس شلوغ و یا پادگان های نظامی به سر می برند در صحبت کردن از مسائل شخصی خود در برابر افراد دیگر بایستی نهایت احتیاط را بکنند. چون بسیاری از جاسوسان دولت ایران که از اداره محافظت می باشند بین مردم عادی پخش شده اند.
این درحالی است که فشار ایران بر آزادی مذهب ادامه دارد. سعید عابدینی یک کشیش ایرانی-آمریکایی از زمینه اسلام در سال ۲۰۱۲ وقتی به ایران سفر می کند دستگیر می شود و سال گذشته به هشت سال زندان به جرم کمک برای تأسیس شبکه کلیسایی مسیحی زیر زمینی محکوم می شود. اگرچه اوباما و جان کری هر دو خواستار آزادی ایشان هستند. رویای بهتر شدن رابطه با ایران زیر سایه ای از واقعیتهای جدی قرار گرفته است.

۱۳۹۴ دی ۵, شنبه

خامنه ای می‌گوید هیچ تعرضی به «مسیحیان ایران» نمیشود

در دو دهه گذشته که کلیساهای خانگی در ایران شروع به رشد و تکثیر خودجوش نمودند، همواره حکومت اسلامی در اتاق فکر مقامات امنیتی با سیاست دستگیری ایمانداران و فعالان کلیساهای خانگی و تعطیلی کلیساها تلاش کرده تا به خیال خود آنها را محدود نماید.
ماموران امنیتی نظام در سالهای اولیه تلاش می کردند تا سر و صدا  و جنجالی در این مورد  نشود تا به خیال خودشان باعث همه گیر شدن این پدیده نشوند. فشار بر کلیساهای رسمی و ثبت شده کشور هم همچنان در سه دهه گذشته به بهانه حفظ شئونات اسلامی بویژه در ایام جشنهای کریسمس و سال نو میلادی با شدت ادامه داشت و دارد.  این موضوع به حدی بود که مقامات امنیتی جمهوری اسلامی حتی نگرانی خود را از گسترش علاقمندی خانواده های «مسلمان» به برگزاری کریسمس و مراسم سال نوی میلادی ابراز داشتند. ایام کریسمس زاد روز تولد عیسی مسیح همه ساله بویژه مسیحیان در سراسر دنیا خود را آماده می کنند تا این روز فرخنده را در کلیساها با دیگر ایمانداران به جشن و شادی و شکرگزاری بپردازند، اما این ایام برای مسیحیان بویژه نوکیشان مسیحی در ایران در سایه تهدیدات دستگاهای امنیتی جمهوری اسلامی رنگ و معنای دیگری دارد.

تداوم سرکوب اقلیت ها و دگراندیشان مذهبی از سوی جمهوری اسلامی

مسیحیان فارسی زبان و بهائیان بیش از سایرین مورد جفا و آزار قرار می گیرند. ده ها  تن از  بازداشت شدگان مسیحی در زندانهای جمهوری اسلامی در وضعیت نامشخصی قرار دارند. برخی از آنان در زمان بازداشت هیچگونه تماسی با خانواده خود نداشته اند. برخی از این افراد  پس از آزادی به «محبت نیوز» گفته اند بازجویان در حین بازداشت رفتار مناسبی با آنان نداشته اند و آنان و خانواده شان را حتی تهدید به مرگ کرده اند. بازجویان همچنین از آنان خواسته اند به محض آزادی موقت وثیقه سپرده را فراموش کرده و از کشور خارج شوند.
با وجود همه این فشارهای امنیتی، اما کار خداوند در ایران تمام نشده است و کلیساهای خانگی و سازمان های بشارتی که به صورت زیرزمینی در ایران فعال هستند خبر از رشد ٢٠٪ مسیحیت در ایران می دهند. فعالان مسیحی  از گرویدن صدها هزار ایرانی به آیین مسیحیت در داخل ایران خبر می دهند. به گفته این خادمین و فعالان مسیحی که بر امور جامعه نوکیشان مسیحی در داخل ایران تمرکز دارند  تعداد کسانی که از اسلام به مسیحیت گرویده اند به قدری زیاد است که واکنش تند مقامات امنیتی را به همراه داشته است. اما این واکنش های تند نیز از شدت اشتیاق ایرانیان به آیین مسیحیت کم نکرده است.

اعتراف پِطرُس دربارۀ عیسی

مَتّی ۱۶:‏۱۳-‏۱۶ -‏ مَرقُس ۸:‏۲۷-‏۲۹؛ لوقا ۹:‏۱۸-‏۲۰

۱۳چون عیسی به نواحی قیصریۀ فیلیپُس رسید، از شاگردان خود پرسید: «به گفتۀ مردم، پسر‌انسان کیست؟»۱۴آنان پاسخ دادند: «برخی می‌گویند یحیای تعمیددهنده است. بعضی دیگر می‌گویند الیاس، و عده‌ای نیز می‌گویند اِرِمیا یا یکی از پیامبران است.»۱۵عیسی پرسید: «شما چه می‌گویید؟ به نظر شما من که هستم؟»۱۶شَمعون پِطرُس پاسخ داد: «تویی مسیح، پسر خدای زنده!»۱۷عیسی گفت: «خوشابهحال تو، ای شَمعون، پسر یونا! زیرا این حقیقت را جسم و خون بر تو آشکار نکرد، بلکه پدر من که در آسمان است.۱۸من نیز می‌گویم که تویی پِطرُس، و بر این صخره، کلیسای خود را بنا می‌کنم و قدرت مرگ بر آن استیلا نخواهد یافت.۱۹کلیدهای پادشاهی آسمان را به تو می‌دهم. آنچه بر زمین ببندی، در آسمان بسته خواهد شد و آنچه بر زمین بگشایی، در آسمان گشوده خواهد شد.»۲۰آنگاه عیسی شاگردان خود را منع کرد که به هیچ‌کس نگویند او مسیح است.

خمیرمایۀ فَریسیان و صَدّوقیان

مَتّی ۱۶:‏۵-‏۱۲ -‏ مَرقُس ۸:‏۱۳-‏۲۱

۵چون به آن سوی دریا رفتند، شاگردان فراموش کردند با خود نان بردارند.۶عیسی به ایشان گفت: «آگاه باشید و از خمیرمایۀ فَریسیان و صَدّوقیان دوری کنید.»۷پس ایشان در میان خود گفتگو کرده، می‌گفتند: «از آن‌رو چنین گفت که با خود نان نیاورده‌ایم.»۸عیسی دریافت و به ایشان گفت: «ای سست‌ایمانان، چرا دربارۀ اینکه نان ندارید با هم بحث می‌کنید؟۹آیا هنوز درک نمی‌کنید؟ آیا به‌یاد ندارید آن پنج نان و پنج هزار تن و چندین سبد خرده‌نان را که جمع کردید؟۱۰یا آن هفت نان و چهار هزار تن و چندین زنبیل را که جمع کردید؟۱۱پس چرا درک نمی‌کنید که با شما دربارۀ نان سخن نگفتم؟ بلکه گفتم که از خمیرمایۀ فَریسیان و صَدّوقیان دوری کنید.»۱۲آنگاه درک کردند که بدیشان دربارۀ تعلیم فَریسیان و صَدّوقیان هشدار داده است، نه دربارۀ خمیرمایۀ نان.

درخواست آیتی آسمانی

مَتّی ۱۶:‏۱-‏۱۲ -‏ مَرقُس ۸:‏۱۱-‏۲۱

۱آنگاه فَریسیان و صَدّوقیان نزد عیسی آمدند تا او را بیازمایند. بدین منظور از او خواستند تا آیتی آسمانی به آنان بنمایاند.۲در پاسخ فرمود: «هنگام غروب، می‌گویید ”هوا خوب خواهد بود، زیرا آسمان سرخ‌فام است،“۳و بامدادان می‌گویید ”امروز هوا بد خواهد شد، زیرا آسمان سرخ و گرفته است.“ شما نیک می‌دانید چگونه سیمای آسمان را تعبیر کنید، امّا از تعبیر نشانه‌های زمانها ناتوانید!۴نسل شرارت‌پیشه و زناکار آیتی می‌خواهند، امّا آیتی به آنها داده نخواهد شد جز آیت یونس نبی.» پس آنها را ترک گفت و به راه خود رفت.

۱۳۹۴ دی ۴, جمعه

خوراک دادن به چهارهزار تن

مَتّی ۱۵:‏۲۹-‏۳۱ -‏ مَرقُس ۷:‏۳۱-‏۳۷

مَتّی ۱۵:‏۳۲-‏۳۹ -‏ مَرقُس ۸:‏۱-‏۱۰

مَتّی ۱۵:‏۳۲-‏۳۹ -‏ مشابه مَتّی ۱۴:‏۱۳-‏۲۱

۲۹عیسی از آنجا عزیمت کرد و کنارۀ دریاچۀ جلیل را پیموده، به کوهسار رسید و در آنجا بنشست.۳۰جمعیتی انبوه نزد او آمدند و با خود لنگان و کوران و مفلوجان و گنگان و بیماران دیگر را آورده، پیش پای عیسی گذاشتند و او ایشان را شفا بخشید.۳۱مردم چون دیدند که گنگان سخن می‌گویند، مفلوجان تندرست می‌شوند، لنگان راه می‌روند و کوران بینا می‌گردند، در شگفت شده، خدای اسرائیل را ستایش کردند.
۳۲عیسی شاگردان خود را فراخواند و گفت: «دلم بر حال این مردم می‌سوزد، زیرا اکنون سه روز است که با مَنَند و چیزی برای خوردن ندارند. نمی‌خواهم ایشان را گرسنه روانه کنم، بسا که در راه از پا درافتند.»۳۳شاگردانش گفتند: «در این بیابان از کجا می‌توانیم نان کافی برای سیر کردن چنین جمعیتی فراهم آوریم؟»۳۴پرسید: «چند نان دارید؟» گفتند: «هفت نان و چند ماهی کوچک.»۳۵عیسی به مردم فرمود تا بر زمین بنشینند.۳۶آنگاه هفت نان و چند ماهی را گرفت و پس از شکرگزاری، آنها را پاره کرده، به شاگردان خود داد و ایشان نیز به آن جماعت دادند.۳۷همه خوردند و سیر شدند و شاگردان هفت زنبیل پر از خرده‌های باقی‌مانده گرد آوردند.۳۸شمار کسانی که خوراک خوردند، غیر از زنان و کودکان، چهار هزار تن بود.۳۹پس از آنکه عیسی مردم را مرخص کرد، سوار قایق شد و به ناحیۀ مَجْدَل رفت.


ایمان زن غیریهودی

مَتّی ۱۵:‏۲۱-‏۲۸ -‏ مَرقُس ۷:‏۲۴-‏۳۰

۲۱عیسی آنجا را ترک گفت و در منطقۀ صور و صیدون کناره جست.۲۲روزی زنی کنعانی از اهالی آنجا، نزدش آمد و فریادکنان گفت: «سرور من، ای پسر داوود، بر من رحم کن! دخترم دیوزده شده و سخت رنج می‌کشد.»۲۳امّا عیسی هیچ پاسخ نداد، تا اینکه شاگردان پیش آمدند و از او خواهش کرده، گفتند: «او را مرخص فرما، زیرا فریادزنان از پی ما می‌آید.»۲۴در پاسخ گفت: «من تنها برای گوسفندان گم‌گشتۀ بنی اسرائیل فرستاده شده‌ام.»۲۵امّا آن زن آمد و در مقابل او زانو زد و گفت: «سرور من، مرا یاری کن!»۲۶او در جواب گفت: «نان فرزندان را گرفتن و پیش سگان انداختن روا نیست.»۲۷ولی زن گفت: «بله، سرورم، امّا سگان نیز از خرده‌هایی که از سفرۀ صاحبشان می‌افتد، می‌خورند!»۲۸آنگاه عیسی گفت: «ای زن، ایمان تو عظیم است! خواهش تو برآورده شود!» در همان‌دم دختر او شفا یافت.

در جمهوری اسلامی “نوکیشان مسیحی” همچنان تحت پیگرد هستند

مسیحیان ایرانی به ویژه نوکیشان مسیحی روزهای سختی را در سایه حکومت نظام سیاسی جمهوری اسلامی سپری می کنند.
کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران که از سوی مقامات امنیتی جمهوری اسلامی تعطیل شد
به گزارش «محبت نیوز» طی هفته های گذشته  خبرهایی از سوی برخی رسانه ها از بازداشت و دستگیری جمعی از نوکیشان مسیحی در چند شهر ایران منتشر شد که آژانس خبری مسیحیان ایران محبت نیوز هنوز نتوانسته این موارد را از سوی منابع خود تائید کند با این حال همچنان در جمهوری اسلامی “نوکیشان مسیحی” روزهای سختی را در سایه حکومت نظام سیاسی جمهوری اسلامی سپری می کنند.
 دستگیری های خودسرانه، تهدید به قتل یا اعدام و شکنجه ها روحی و جسمی جامعه نوپای مسیحیان فارسی زبان ایران را تهدید می کند. در حالیکه از نظر مبانی فکری و عقیدتی اسلام تشیع، اسلام میانه رویی است، اما برخوردهای سخت جمهوری اسلامی با اقلیت های غیرمسلمان و گاهن مسلمان شیعه مانند دراویش بسیار سخت و بیرحمانه است.
با گذشت بیش از ٢ سال از ریاست جمهوری حسن روحانی وضعیت اقلیت های غیرمسلمان نه تنها بهبود نیافته بلکه بدتر شده است.

۱۳۹۴ دی ۲, چهارشنبه

ایران رتبه هفتم در گزارش لیست سالانه « جفا بر مسیحیان ۲۰۱۴ »

دادگاه‌های انقلاب بدون هیچ رافتی نوکیشان مسیحی را محاکمه می‌کنند. از ابتدای سال گذشته تاکنون بیش از ١٨ نوکیش مسیحی به زندان محکوم شده‌اند. بیش‌تر این افراد بر اساس ماده‌ی ۵٠٠ قانون مجازات اسلامی به زندان محکوم شده‌اند؛ تبلیغ بر علیه نظام حاکم و همکاری با گروه‌های اپوزیسیون، عموم اتهاماتی ست که این افراد را در مجموع به ٢۴ سال زندان محکوم کرده است.
با وجود فشارها و سختی‌هایی که گریبان جامعه‌ی مسیحی ایران را گرفته است، بنا به گزارش خبرگزاری انگلیسی زبان مسیحی صدای شهدای مسیحی، رشد کلیسا در ایران بیش از هر نقطه جهان است، تخمین زده می شود از جمعیت ٧٨ میلیونی ایران میان ٢٠٠ هزار تا ۵٠٠ هزار نفر نوکیش مسیحی باشند. با این‌که این رقم نسبت به جمعیت ایران ناچیز است، اما نکته‌ی مهم در اینجاست که این افراد در خلال کمتر از ١۵ سال به مسیحیت گرویده‌اند. سیاست مشت آهنین نیروهای امنیتی نیز کارساز رشد زیاد مسیحیان فارسی زبان در ایران نبوده است. برخلاف سیستم امنیتی، بسیاری از مردم مسلمان ایران دوستدار مسیحیان هستند، بسیاری از ایرانیان غیرمسیحی با احترام از عیسی مسیح و کتاب مقدس یاد می‌کنند.
شاید پذیرفتن این امر برای غیرایمانداران سخت باشد که کلیسا همواره در جفا رشد کرده است. اما تاریخ مسیحیت گواه این مدعاست.

لزوم پاکی درون

مَتّی ۱۵:‏۱-‏۲۰ -‏ مَرقُس ۷:‏۱-‏۲۳

۱سپس گروهی از فَریسیان و علمای دین از اورشلیم نزد عیسی آمدند و گفتند:۲«چرا شاگردان تو سنّت مشایخ را زیر پا می‌گذارند؟ آنها دستهای خود را پیش از خوردن نمی‌شویند!»۳او در پاسخ گفت: «چرا شما خود برای حفظ سنّت خویش، حکم خدا را زیر پا می‌گذارید؟۴زیرا خدا فرموده است: ”پدر و مادر خود را گرامی‌دار“ و نیز ”هر‌که پدر یا مادر خود را ناسزا گوید، باید کشته شود.“۵امّا شما می‌گویید اگر کسی به پدر یا مادرش بگوید: ”هر کمکی که ممکن بود از من دریافت کنید، وقف خداست،“۶در این صورت، دیگر بر او واجب نیست اینگونه پدرِ خود را گرامی دارد. اینچنین شما برای حفظ سنّت خویش کلام خدا را باطل می‌شمارید.۷ای ریاکاران! اِشَعْیا دربارۀ شما چه خوب پیشگویی کرد، آنگاه که گفت:
۸«‌”این قوم با لبهای خود مرا حرمت می‌دارند،
امّا دلشان از من دور است.
۹آنان بیهوده مرا عبادت می‌کنند،
و تعلیمشان چیزی جز فرایض بشری نیست.“»
۱۰سپس آن جماعت را نزد خود فراخواند و گفت: «گوش فرادهید و بفهمید.۱۱نه آنچه به دهان آدمی داخل می‌شود او را نجس می‌سازد، بلکه آنچه از دهان او بیرون می‌آید، آن است که آدمی را نجس می‌سازد.»۱۲آنگاه شاگردان نزدش آمدند و گفتند: «آیا می‌دانی که این سخن تو فَریسیان را ناپسند آمده است؟»۱۳عیسی پاسخ داد: «هر نهالی که پدر آسمانی من نکاشته باشد، ریشه‌کن خواهد شد.۱۴آنها را به حال خود واگذارید. آنها راهنمایانی کورند. هرگاه کوری عصاکش کورِ دیگر شود، هر دو در چاه خواهند افتاد.»۱۵پِطرُس گفت: «این مَثَل را برای ما شرح بده.»۱۶عیسی پاسخ داد: «آیا شما نیز هنوز درک نمی‌کنید؟۱۷آیا نمی‌دانید که هر‌چه به دهان داخل می‌شود، به شکم می‌رود و بعد دفع می‌شود؟۱۸امّا آنچه از دهان بیرون می‌آید، از دل سرچشمه می‌گیرد، و این است آنچه آدمی را نجس می‌سازد.۱۹زیرا از دل است که افکار پلید، قتل، زنا، بی‌عفتی، دزدی، شهادتِ دروغ و تهمت سرچشمه می‌گیرد.۲۰اینهاست که شخص را نجس می‌سازد، نه غذا خوردن با دستهای ناشسته!»

شفای بیماران در جِنیسارِت

مَتّی ۱۴:‏۳۴-‏۳۶ -‏ مَرقُس ۶:‏۵۳-‏۵۶

۳۴پس چون به کرانۀ دیگر رسیدند، در سرزمین جِنیسارِت فرود آمدند.۳۵مردمان آنجا عیسی را شناختند و کسانی را به‌تمامی آن نواحی فرستاده، بیماران را نزدش آوردند.۳۶آنها از او تمنا می‌کردند اجازه دهد تا فقط گوشۀ ردایش را لمس کنند، و هر‌که لمس می‌کرد، شفا می‌یافت.

در مسیح

عبارت ”در مسیح“ عبارتی است که پولس رسول بارها و بارها به کار گرفته است. ”در مسیح“ بودن در وهله اول به معنی ایمان داشتن ما به او است. سپس با داشتن ایمان حقیقی به مسیح، با او متحد میشویو، یعنی با او مشارکت پیدا میکنیم، او را میشناسیم، از او اطاعت میکنیم و از او برکت مییابیم. ما تنها در مسیح است که از تمامی برکات روحانی بهرهمند میشویم (افسسیان ۱: ). هنگامی که ما در مسیح هستیم، خلقت تازه میشویم و حیات تازه مییابیم (دوم قرنتیان ۵: ۱۷ ).
tn

۱۳۹۴ آذر ۳۰, دوشنبه

راه رفتن بر روی آب

مَتّی ۱۴:‏۲۲-‏۳۳ -‏ مَرقُس ۶:‏۴۵-‏۵۱؛

یوحنا ۶:‏۱۵-‏۲۱

مَتّی ۱۴:‏۳۴-‏۳۶ -‏ مَرقُس ۶:‏۵۳-‏۵۶

۲۲عیسی بی‌درنگ شاگردان را بر‌آن داشت تا در همان حال که او مردم را مرخص می‌کرد، سوار قایق شوند و پیش از او به آن سوی دریا بروند.۲۳پس از مرخص کردنِ مردم، خود به کوه رفت تا به تنهایی دعا کند. شب فرارسید و او آنجا تنها بود.۲۴در این هنگام، قایق از ساحل بسیار دور شده و دستخوش تلاطم امواج بود، زیرا بادِ مخالف بر آن می‌وزید.۲۵در پاس چهارم از شب، عیسی گام‌زنان بر روی آب به‌سوی آنان رفت.۲۶چون شاگردانْ او را در حال راه رفتن روی آب دیدند، وحشت کرده گفتند: «شبح است»، و از ترس فریاد زدند.۲۷امّا عیسی بی‌درنگ به آنها گفت: «دل قوی دارید. من هستم، مترسید!»
۲۸پِطرُس پاسخ داد: «سرور من، اگر تویی، مرا بگو تا روی آب نزد تو بیایم.»۲۹فرمود: «بیا!» آنگاه پِطرُس از قایق بیرون آمد و روی آب به‌سوی عیسی به‌راه افتاد.۳۰امّا چون توفان را دید، ترسید و در حالی که در آب فرو می‌رفت، فریاد برآورد: «سرور من، نجاتم ده!»۳۱عیسی بی‌درنگ دست خود را دراز کرد و او را گرفت و گفت: «ای کم‌ایمان، چرا شک کردی؟»۳۲چون به قایق برآمدند، باد فرونشست.۳۳سپس کسانی که در قایق بودند در برابر عیسی روی بر زمین نهاده، گفتند: «براستی که تو پسر خدایی!»

خوراک دادن به پنج هزار تن

مَتّی ۱۴:‏۱۳-‏۲۱ -‏ مَرقُس ۶:‏۳۲-‏۴۴؛

لوقا ۹:‏۱۰-‏۱۷؛ یوحنا ۶:‏۱-‏۱۳

مَتّی ۱۴:‏۱۳-‏۲۱ -‏ مشابه مَتّی ۱۵:‏۳۲-‏۳۸

۱۳چون عیسی این را شنید، در خلوت با قایق رهسپار مکانی دورافتاده شد. امّا مردم باخبر شده، از شهرهای خود پای پیاده در پی او رفتند.۱۴چون عیسی از قایق پیاده شد، جمعیتی بی‌شمار دید و دلش بر حال آنان به‌رحم آمده، بیمارانشان را شفا بخشید.
۱۵نزدیک غروب، شاگردان نزدش آمدند و گفتند: «اینجا مکانی است دورافتاده، و دیروقت نیز هست. مردم را روانه کن تا به روستاهای اطراف بروند و برای خود خوراک بخرند.»۱۶عیسی به آنان گفت: «نیازی نیست مردم بروند. شما خود به ایشان خوراک دهید.»۱۷شاگردان گفتند: «در اینجا چیزی جز پنج نان و دو ماهی نداریم.»۱۸عیسی گفت: «آنها را نزد من بیاورید.»۱۹سپس به مردم فرمود تا بر سبزه بنشینند. آنگاه پنج نان و دو ماهی را برگرفت و به آسمان نگریست و شکر به‌جای آورد. سپس نانها را پاره کرد و به شاگردان داد و آنان نیز به مردم دادند.۲۰همه خوردند و سیر شدند و از خرده‌های باقی‌مانده، دوازده سبدِ پر گرد آوردند.۲۱شمار خورندگان، به‌جز زنان و کودکان، پنج هزار مرد بود.

من چطور می توانم مسیحی شوم؟

اولین قدم برای مسیحی شدن این است که بفهمیم معنی لغت «مسیحی» چیست. ریشة کلمة «مسیحی» از شهر انطاکیه در قرن اول میلادیست (اعمال رسولان 11: 26). امکان دارد که در ابتدا کلمة «مسیحی» لغتی برای تحقیر کردن بوده است. این لغت اساسا یعنی «مسیح کوچک». بهر حال در طی قرنها، ایمانداران در مسیح این لغت را بر خود گرفته اند و از آن بعنوان شناسایی شان بعنوان پیروان مسیح بکار می برند. معنی سادة مسیحی یعنی کسی که مسیح را پیروی می کند.
عیسی مسیح گفت که «نیامده ام تا کسی به من خدمت کند، بلکه آمده ام تا به دیگران خدمت کنم و جانم را در راه آزادی دیگران فدا سازم» (مرقس 10: 45). سوالی که مطرح می شود این است که چرا ما نیاز به فدیه و خونبها داریم؟ فدیه یا خونبها بهایی است که برای آزادی یک شخص داده می شود. این لغت بیشتر در رابطه با آدم دزدی بکار می رود، یعنی وقتی کسی دزدیده و اسیر می شود، تنها در صورت پرداخت خونبهاست که آزاد می گردد.
عیسی مسیح خونبهای ما را پرداخت تا ما را از اسارت و نتایج آن آزاد سازد. اسارت از چه؟ اسارت از گناه و نتایج آن، مرگ جسمانی که ادامة آن دوری ابدی از خداست. چرا لازم بود عیسی این بها را بپردازد؟ چون همة ما با گناه آلوده شده ایم (رومیان 3: 23)، و بنابراین سزاوار تنبیه الهی هستیم (رومیان 6: 23). عیسی چطور خونبهای ما را پرداخت؟ بوسیلة مردن بر صلیب و پرداخت جریمة گناهان ما (1 قرنتیان 15: 3، 2 قرنتیان 5: 21). چطور مرگ عیسی می توانست بهای گناهان همة ما را بدهد؟ عیسی خدا و در شکل انسان بود، خدا به زمین آمد تا یکی از ما شود تا ما بتوانیم او را درک کرده بشناسیم و او آمد تا برای گناهان ما بمیرد (یوحنا 1: 1 و 14). بعنوان خدا، مرگ عیسی ارزش بی پایانی داشت، ارزشی که برای پرداخت جریمة گناهان همة دنیا کافی بود (1 یوحنا 2: 2). قیام عیسی بعد از مرگش نشان داد که مرگ او قربانی کافی بود و نشان داد که او بر گناه و مرگ پیروز شد.
 بخاطر فیض و محبت خدا به ما در عیسی مسیح و فدیه  شدن او به جای انسانها بر روی صلیب جلجتا و پرداختن جریمه گناهان کار بسیار ساده شده است . فقط باید عیسی مسیح را بعنوان نجات دهندة خود بپذیریم و مرگ او را بعنوان قربانی کافی برای گناهانمان قبول کنیم (یوحنا 3: 16)، و اینکه کاملا و فقط به او بعنوان نجات دهنده اعتماد کنیم (یوحنا 14: 6، اعمال رسولان 4: 12). مسیحی شدن یک تشریفات مذهبی، رفتن به کلیسا، و یا انجام و عدم انجام اعمال خاصی نیست. مسیحی شدن رابطة شخصی داشتن با عیسی مسیح است. رابطة شخصی با عیسی مسیح از طریق ایمان است که شخص را مسیحی می کند.
آیا حاضرید مسیحی شوید؟
اگر حاضرید با دریافت عیسی مسیح بعنوان نجات دهندة خود مسیحی شوید، تنها کاری که باید بکنید این است که ایمان بیاورید. آیا باور و قبول دارید که گناه کرده اید و سزاوار داوری خدا هستید؟ آیا باور و قبول دارید که عیسی مسیح تنبیه شما را به گردن گرفت و بجای شما مرد. آیا باور و قبول دارید که مرگ او برای پرداخت بهای گناهان شما کافیست؟ اگر جواب به هر سه سوال بله است، فقط اعتمادتان را بر روی مسیح بعنوان نجات دهنده بگذارید. او را دریافت کنید، و فقط و کاملا به او اعتماد کنید. این تنها چیزیست که باید انجام دهید تا مسیحی شوید. ایمان
دارم حق و حقیقت قلب شما را سیراب خواهد ساخت .
در فیض و برکات بی پایان خدای محبت باشید . آمین
انجیل به معنای «خبر خوش» است. در واقع بهترین خبری است که میتوانید بشنوید.
كلام خداوند میفرماید، » اگر به زبان خود عیسی خداوند را اعتراف کنی و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مردگان برخیزانید، «نجات» خواهی یافت. چونکه به دل ایمان آورده میشود برای عدالت و به زبان اعتراف میشود بجهت نجات. (رومیان ۹-۱۰)
بهترین راه برای اجرای این واقعیات، » دعا » کردن است. همانطور که پولس نوشته است:» زیرا هرکه نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت. (رومیان ۱۰-۱۳)
قلب خود را با فروتنی واقعی به خدا تقدیم کنید، زیرا » قربانی های خدا روح شکسته است. خدایا دل شکسته و کوبیده را خوار نخواهی شمرد.»
اگر براستی می خواهید به خانواده خداوند عیسی مسیح بپیوندید با فروتنی چنین دعا کنید:
† خدایا اعتراف میکنم که بیشتر عمرم را برای خودم زندگی کردم. حتی در بهترین لحظات زندگیم نیز به تو اندک توجه کردم و تو را جلال دادم. بسیار دفعات گناه کردم، بیشتر از آنچه که بتوانم بشمارم، و برای رهایی از مرگ ابدی که بخاطر گناهانم لایق آنم هیچ راهی ندارم. از تو بسیار ممنونم که آنقدر مرا دوست داشتی که عیسی، پسر یگانه ات را فرستادی تا بخاطر گناهان من روی صلیب بمیرد. کسی که باید روی صلیب میمرد، من بودم و او جای مرا گرفت تا من بتوانم مجاناً بخشیده شوم. لطفاً گناهان مرا ببخش ای پدر. دیگر نمیخواهم زندگی خود محوری داشته باشم. باقی روزهای زندگی ام را میخواهم برای خداوند عیسی مسیح زیست کنم. حضور روح القدس تو را بر زندگی ام میخواهم. آمین
اگر این دعا را انجام دادید، این وعده ایست که از کتابمقدس میتوانید همواره بخاطر نگاه دارید:
«اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او امین و عادل است تا گناهان ما را بیامرزد و ما را از هر ناراستی پاک سازد.»

۱۳۹۴ آذر ۲۷, جمعه

قتل یحیای تعمیددهنده

مَتّی ۱۴:‏۱-‏۱۲ -‏ مَرقُس ۶:‏۱۴-‏۲۹

۱در آن زمان آوازۀ عیسی به گوش هیرودیسِ حاکم رسید،۲و او به ملازمان خود گفت: «این یحیای تعمیددهنده است که از مردگان برخاسته و از همین‌روست که این قدرتها از او به‌ظهور می‌رسد.»
۳و امّا هیرودیس به‌خاطر هیرودیا که پیشتر زنِ برادرش فیلیپُس بود، یحیی را گرفته و او را بسته و به زندان انداخته بود.۴زیرا یحیی به او می‌گفت: «حلال نیست تو با این زن باشی.»۵هیرودیس می‌خواست یحیی را بکشد، امّا از مردم بیم داشت، زیرا یحیی را به پیامبری قبول داشتند.
۶در روز جشن میلاد هیرودیس، دختر هیرودیا در مجلس رقصید و چنان دل هیرودیس را شاد ساخت۷که سوگند خورد هر‌چه بخواهد به او بدهد.۸دختر نیز به تحریک مادرش گفت: «سر یحیای تعمیددهنده را همینجا در طَبَقی به من بده.»۹پادشاه اندوهگین شد، امّا به‌پاس سوگند خود و به احترام میهمانانش دستور داد تقاضای او برآورده شود.۱۰پس به‌دستور او سر یحیی را در زندان از تن جدا کردند۱۱و آن را در طَبَقی آوردند و به دختر دادند و او نیز آن را نزد مادرش برد.۱۲شاگردان یحیی آمدند و بدن او را برده، به خاک سپردند و سپس رفتند و به عیسی خبر دادند.

بی‌ایمانی مردم ناصره

مَتّی ۱۳:‏۵۴-‏۵۸ -‏ مَرقُس ۶:‏۱-‏۶

۵۳چون عیسی این مَثَلها را به‌پایان رسانید، آن مکان را ترک گفت۵۴و به شهر خود رفته، در کنیسه به تعلیم مردم پرداخت. مردم در شگفت شده، می‌پرسیدند: «این مرد چنین حکمت و قدرتِ انجام معجزات را از کجا کسب کرده است؟۵۵مگر او پسر آن نجّار نیست؟ مگر نام مادرش مریم نیست؟ و برادرانش یعقوب و یوسف و شَمعون و یهودا نیستند؟۵۶مگر همۀ خواهرانش در میان ما زندگی نمی‌کنند؟ پس این چیزها از کجا به این مرد رسیده است؟»۵۷پس به نظرشان ناپسند آمد. امّا عیسی به آنان گفت: «نبی بی‌حرمت نباشد جز در دیار خود و خانۀ خویش!»۵۸و در آنجا به‌علت بی‌ایمانی ایشان، معجزات زیادی نکرد.

پنطیکاست یادآور شراره های آتش روح القدس

پنطیکاست نقشه خدا بود برای همه قومها که به واسطه روح القدس یک قوم شوند و یک هدف مشخص داشته باشند که این هدف همان بشارت انجیل است و زبان مشترکی که بتوانند انجیل را به تمام دنیا برسانند و آن زبان محبت می باشد.
« محبت نیوز » – پنطیکاست یک کلمه یونانی است و برای هر مسیحی یادآور شراره های آتش روح القدس براولین ایمانداران عهد جدید (شاگردان عیسی مسیح ) در عید پنجاهه می باشد.
pentecost-hd-wallpaper-3
عید پنجاهه از فردای روز عید پسح آغاز می شد و در پنجاهمین روز بعد از پسح، یهودیان نوبر غله خود را همراه با قربانی برای شکرگزاری از برکت خداوند به خدا تقدیم می کردند و به مناسبت برداشت محصول خود جشن می گرفتند. این عید یکی از بزرگترین عید های یهودی بود و به این مناسبت یهودیان از تمام نقاط به منظور برپایی این جشن به اورشلیم می آمدند و در این مراسم شرکت می کردند.
عیسی مسیح در روز “پسح” مصلوب شد و سه روز بعد از مرگ رستاخیز کرد . او پیش از رنج صلیب وعده داد که روح القدس را بفرستد (یوحنا۱۴: ۱۶-۱۷) او در غروب روز قیام، خود را به شاگردان نشان داد و چهل روز بین آنها زندگی کرد عیسی در این مدت کلیدهایی که توسط آنها درهای ملکوت خدا را برای مردم می گشود به شاگردان آموزش داد وقبل از صعود نزد خدای پدر، به آنها وعده آمدن روح القدس را داد که این اتفاق در روز پنطیکاست ،ده روز پس از صعود عیسی مسیح به آسمان و نشستن در دست راست خدای پدر طبق وعده ای که بارها داده بود، به وقوع پیوست.
او روح خود را همچون شراره های آتش با صدایی همانند وزیدن باد شدید بر تمام ایماندارانِ آن زمان فرو ریخت. روح القدس ابتدا بر حدود ۱۲۰ نفر از شاگردان اولیه عیسی ریزش کرده و در آنان ساکن شد، گرچه همه آن افراد ایمان دار بودند ولی نتوانسته بودند روح القدس را قبل از آن دریافت کنند زیرا عیسی هنوز جلال نیافته بود. (یوحنا۷: ۳۹) ولی پس از قیام، صعود وجلوسش بر تخت پادشاهی ، شاگردان اولین کسانی بودند که روح القدس در آنها سکنی گزید.(یوحنا۱۴: ۱۶-۱۷) بعد از شنیدن صدا مردم سراسیمه به آن محل آمدند و با کمال تعجب دیدند که شاگردان به زبانهای آنان صحبت می کنند.(در کتاب اعمال رسولان ۲ کاملن این رویداد توضیح داده شده است ). با قدرتی که پطروس بعد از ریزش روح القدس از خداوند دریافت کرده بود موعظه ای کرد و همان روز حدود سه هزار نفر به عیسی مسیح ایمان آوردند و روح القدس را دریافت کردند.
اما سوالی که پیش می آید این است که چرا باید این اتفاق می افتاد و این واقعه چه تاثیری در برقراری ملکوت آسمان دارد؟ تمام اتفاقاتی که در عهدجدید شاهد آن هستیم ریشه در عهد عتیق دارند و توسط انبیا نبوت شده بودند . چنانچه در (حزقیال۳۶: ۲۵-۱۸ / یوئیل۲: ۲۸-۳۲ ) و در کتاب (اشعیا۳۲: ۱۵ ) آمده است :” خدا روحش را بر قوم خود فرو خواهد ریخت و همانگونه که باران بر زمین خشک و بی آب می بارد و بیابان را به بوستان و جنگل تبدیل می کند، روح خدا نیز بر مردم ریخته و برکات را بر آنها جاری خواهد ساخت.”
در عهدجدید ابتدا نجات و سپس واقعه پنطیکاست همه لعنتهایی که در عهدعتیق به سبب نافرمانی بر انسان ها وارد شده بود را از بین برد.انسانها در عهدعتیق به سوی تمرد کشیده شدند و شامل لعنت خداوند گردیدند.
پنطیکاست در اصل ابطال لعنت برج بابل است (پیدایش۱۱: ۶-۷) هنگامی که همه بشر یک قوم بودند و با یک زبان مشترک سخن می گفتند، در کثرت قدرت گرفتند و بنابراین آنها دچار منیت شدند پس خداوند زبانشان را تقسیم نمود تا آنها را از هدفشان دور کند و آنها را در سطح زمین پراکنده ساخت .
اما واقعه پنطیکاست نقشه خدا بود برای همه قومها که به واسطه روح القدس یک قوم شوند و یک هدف مشخص داشته باشند که این هدف همان بشارت انجیل است و زبان مشترکی که بتوانند انجیل را به تمام دنیا برسانند و آن زبان محبت می باشد همانطور که پولس گفت:” خدا این مسئولیت را به ما سپرده تا پیغام این آشتی را به دیگران نیز برسانیم ، ما سفیران مسیح هستیم خدا به وسیله ما با شما سخن می گوید.(دوم قرنتیان۵:۱۸-۲۰)” و بزرگترین عطیه این روز به زبانهایِ غیر دعا کردن می باشد که اولین بار شاگردان مسیح آن را دریافت نمودند. در این روز، روح خدا با بشر عهد تازه بست و دوباره انسان با خدا پیوند خورد.
عهد عتیق جدایی انسان از خدا و عهد جدید و پنطیکاست آشتی خداوند با انسان می باشد که این افتخاری بس عظیم برای هر ایماندار می تواند باشد.
امروزه پنطیکاست برای ایمانداران “تحول در زندگی” است. اگر باور داشته باشیم که عیسی قربانی گناهان ما بر روی صلیب است، عهد جدید خدا شامل حال ما نیز می شود. زمانیکه ما به عیسی مسیح ایمان می آوریم روح القدس را دریافت می کنیم او به ما توانایی می بخشد و ما وارد خانواده الهی می گردیم، حال این بستگی به ما دارد که به چه اندازه خود را تسلیم او کنیم و اجازه دهیم که وجود ما را کنترل کند و قدرت غلبه بر گناهان را به ما بدهد.
روح القدس یک نیروی غیرشخصی نیست بلکه شخصیت دارد و او خودِ خداست (اعمال رسولان۵: ۳-۴) او شخصیت سوم تثلیث می باشد و نماینده عیسی مسیح برروی زمین (یوحنا۱۵: ۲۶) و با قرار گرفتن بر ایمانداران آن اعمالی راانجام می دهد که اگر عیسی بود انجام می داد. پس ما ایمانداران با دریافت روح القدس وظیفه ای بس عظیم بر دوش داریم همانطور که عیسی به شاگردانش گفت :” بروید و همه امتها را شاگرد من سازید.”(متی۲۸: ۱۹) بنابراین هدف از عطای روح القدس، اعلام خبر خوش انجیل به انسانهاست.
همواره در فیض مسیح جاودان باشید.

۱۳۹۴ آذر ۲۶, پنجشنبه

مَثَل تور ماهیگیری

۴۷«و باز پادشاهی آسمان مانند توری است که به دریا افکنده می‌شود و همهگونه ماهی داخل آن می‌گردد.۴۸هنگامی که تور پر می‌شود، ماهیگیران آن را به ساحل می‌کشند. سپس می‌نشینند و ماهیهای خوب را در سبد جمع می‌کنند، امّا ماهیهای بد را دور می‌اندازند.۴۹در پایان این عصر نیز چنین خواهد بود. فرشتگان خواهند آمد و بدکاران را از میان درستکاران بیرون خواهند کشید۵۰و آنها را در کورۀ آتش خواهند افکند، جایی که گریه و دندان به دندان ساییدن خواهد بود.»
۵۱سپس پرسید: «آیا همۀ این مطالب را درک کردید؟» پاسخ دادند: «بله!»۵۲عیسی فرمود: «پس، هر عالِمِ دین که دربارۀ پادشاهی آسمان تعلیم گرفته باشد، همچون صاحب‌خانه‌ای است که از خزانۀ خود چیزهای نو و کهنه بیرون می‌آورد.»

مَثَل گنج پنهان و مروارید گرانبها

۴۴«پادشاهی آسمان همچون گنجی است پنهان در دل زمین که شخصی آن را می‌یابد، سپس دوباره پنهانش می‌کند و از شادمانی می‌رود و آنچه دارد، می‌فروشد و آن زمین را می‌خرد.
۴۵«همچنین پادشاهی آسمان مانند تاجری است جویای مرواریدهای گرانبها.۴۶پس چون مروارید بسیار باارزشی می‌یابد، می‌رود و آنچه دارد، می‌فروشد و آن مروارید را می‌خرد.

موقعیت نو کیشان مسیحی در ایران

برنامه «صدا و سکوت» در این قسمت به موقعیت نو کیشان مسیحی در ایران پرداخت . سیزده تن ار آنان و از جمله محمد شاه و زری قاسمی، بهران تاجیک و سیمین میرزائی در روز یکشنبه ١٠ آبان ماه در شهر ورامین در هنگام برگزاری مراسم مذهبی در یک کلیسای خانگی بازداشت شده و به گزارش مجموعه فعالان حقوق بشردر ایران تا کنون از محل نگهداری آنها اطلاعی بدست نیامده است.
پیش از آن نیز خانم مهتاب محمدی در تهران (روز اول آبان) و چندی پیشتر تن دیگر در کرج در شرایط مشابهی دستگیر گردیدند. در سال پیش از آن، در بهمن ١٣٩٢، دو جوان ایرانی به نام های شهروز احمد زاده و علیرضا ساعی مجد که از سفر ارمنستان به ایران باز می گشتند در فرودگاه تهران دستگیر و پس از یک هفته بازداشت آزاد شدند. اما دو روز بعد احضاریه‌ای از سوی شعبه ١٩ دادگاه کیفری تهران صادر شد که اخطار به اجرای حکم غیابی با اتهام ارتداد برای آنها اگر امروز از این دو تن یاد می کنیم از آن روست که برگۀ احضاریه آنان را در اختیار داریم. در این دو برگه در بخش مورد اتهام آمده است : » متهم به ارتداد، تغییر دین از دین مبین اسلام به مسحیت، گرایش و همکاری با گروهها و فرقه های مروج ادیان غیر اسلامی در ایران».
حسن یوسفی اشکوری، روحانی و دین پژوه سرشناس می گوید که اصولا تغییر دین از اسلام به دینی غیر اسلامی ارتداد تلقی می شود و مجازات آن اعدام است. وی به چگونگی اجرای این حکم در تاریخ اسلام اشاره دارد و نیز به موقعیت حقوقی ارتداد از منظر قوانین جمهوری اسلامی ایران نظر می افکند

شهادت نامه تنی چند از « زندانیان مسیحی » درباره پنجشنبه سیاه اوین نوشته‌شده بدست mohabatnews در: اخبار مسیحیان. بیان دیدگاه

عقیدتی و سیاسی بهمراه تنی چند از زندانیان مسیحی محبوس در بند ۳۵۰ زندان اوین در شهادت نامه ای خطاب به دادستان تهران که به امضای اکثر قریب به اتفاق زندانیان حاضر در بند ۳۵۰ رسیده، به شرح آنچه روز پنج شنبه در این بند گذشت و رفتار بی سابقه ی ماموران امنیتی پرداختند. نام کشیش فرشید فتحی نیز جزو مصدومان این حادثه ذکر شده است.

 به گزارش « محبت نیوز» ، این زندانیان با توجه به اینکه ریاست و نظارت بر ضابطان دادگستری از جمله روسا و معاونان زندان و رسیدگی به گزارش وقوع جرم و اقامه دعوی در هر حوزه قضایی بر عهده دادستان است؛ با اعلام و اخبار تخلفات و جرایم صورت گرفته ضمن تقاضای رسیدگی و ثبت آثار و دلایل اثباتی جرم، ارجاع موضوع به پزشکی قانونی و نهایتن مجازات تمامی مسببین این اقدام خلاف قانون، شرع و اخلاق؛ میزان صدمات و جراحات وارده بر زندانیان مذکور را تأیید و گواهی دادند.
به نقل از سایت کلمه نزدیک به میر حسین موسوی، طی دو روز گذشته اخبار متعددی از جزییات حمله به بند ۳۵۰ زندان اوین و ضرب و شتم و آسیب دیدگی بی سابقه ی زندانیان سیاسی در این بند منتشر شد.
اتفاقی که علیرغم واکنش های وسیع مردم و فعالان سیاسی و مدنی و رسانه ها در همان ساعات اولیه در اقدامی شتاب زده از سوی رییس سازمان زندان های کشور تکذیب شد. پس از این تکذیبیه علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی و تعدادی از خانواده های زندانیان سیاسی در گفت و گوهایی اعلام کردند که کسانی که این حمله را تکذیب می کنند می توانند با دادن ملاقات به زندانیان سیاسی با خانواده هایشان ادعای خود را ثابت کنند. در خواستی که طبعن از سوی مسئولان پذیرفته نشد.
و حالا ۷۴ زندانی سیاسی که شاهد ماجرا از نزدیک بوده اند با تایید اخبار منتشر شده، به روایت روز پنج شنبه پرداخته و تاکید می کنند که حاضرند در محاکم قضایی ادای شهادت نمایند.
در شهادت نامه این ۷۴ زندانی خطاب به دادستان تهران اسامی برخی از زندانیان مسیحی عبارتند از؛ فرشید فتحی ، ایراهیم فیروزی ، رسول عبداللهی و علیرضا سیدیان  نیز ذکر شده است.
همچنین کشیش « فرشید فتحی» به شهادت هم‌بندان‌شان بر اثر ضرب و شتم ماموران امنیتی و زندانبانان، با مصدومیت و جراحات متعدد همراه بود از جمله کوفتگی و تورم در انگشت شست پای چپ و محدودیت حرکت در مفاصل این ناحیه گزارش شده است.
لازم به ذکر است که در این شهادتنامه، تنها گزارش صدمات جسمانی وارد شده به زندانیان مجروحی آمده است که هم اکنون در بند ۳۵۰ حضور دارند، و طبعن باید اسامی و کیفیت صدمات وارده به زندانیان انتقال یافته به انفرادی را نیز به این فهرست افزود.
بر اساس این گزارش، بنا به «دستور مقام‌های زندان، پزشکان بهداری اوین از هر گونه مداوا بر روی این زندانیان آسیب‌دیده منع شده‌اند تا پزشکان مورد اعتماد نهادهای اطلاعاتی – امنیتی برای مداوای این دو نفر در بهداری زندان اوین حاضر شوند».

۱۳۹۴ آذر ۲۳, دوشنبه

شرح مَثَل علفهای سمّی

۳۶سپس عیسی جمعیت را ترک گفت و به خانه رفت. آنگاه شاگردانش نزد او آمدند و گفتند: «مَثَل علفهای سمّیِ مزرعه را برای ما شرح بده.»۳۷او در پاسخ گفت: «شخصی که بذر خوب در مزرعه می‌کارد، پسر‌انسان است.۳۸مزرعه، این جهان است؛ و بذر خوب، فرزندان پادشاهی آسمانند. علفهای سمّی، فرزندان آن شَرورند؛۳۹و دشمنی که آنها را می‌کارد، خودِ ابلیس است. فصل درو، پایان این عصر است؛ و دروگران، فرشتگانند.۴۰همانگونه که علفهای سمّی را جمع کرده در آتش می‌سوزانند، در پایان این عصر نیز چنین خواهد شد.۴۱پسر‌انسان فرشتگان خود را خواهد فرستاد و آنها هر‌چه را که در پادشاهی او باعث گناه می‌شود و نیز تمام بدکاران را جمع خواهند کرد۴۲و آنها را در کورۀ آتش خواهند افکند، جایی که گریه و دندان به دندان ساییدن خواهد بود.۴۳آنگاه پارسایان در پادشاهی پدر خود، همچون خورشید خواهند درخشید. هر‌که گوش دارد، بشنود.

مَثَل دانۀ خردل و مَثَل خمیرمایه

مَتّی ۱۳:‏۳۱ و ۳۲ -‏ مَرقُس ۴:‏۳۰-‏۳۲

مَتّی ۱۳:‏۳۱-‏۳۳ -‏ لوقا ۱۳:‏۱۸-‏۲۰

۳۱عیسی برای آنها مَثَلی دیگر آورد: «پادشاهی آسمان همچون دانۀ خردلی است که کسی آن را گرفت و در مزرعه‌اش کاشت.۳۲با اینکه دانۀ خردل از همۀ دانه‌ها کوچکتر است، امّا چون می‌روید بزرگتر از همۀ گیاهان باغ شده، به درختی بدل می‌شود، چندانکه پرندگان آسمان آمده، در شاخه‌هایش آشیانه می‌سازند.»
۳۳سپس برایشان مَثَلی دیگر آورده، گفت: «پادشاهی آسمان همچون خمیرمایه‌ای است که زنی برگرفت و با سه کیسه آرد مخلوط کرد تا تمام خمیر وَر‌آمد.»
۳۴عیسی همۀ این مطالب را با مَثَلها برای جماعت بیان کرد و بدون مَثَل به آنها هیچ نگفت.۳۵این واقع شد تا کلام نبی به انجام رسد که گفته بود:
«دهان خود را به مَثَلها خواهم گشود،
و آنچه را که از آغاز جهان مخفی مانده است،
بیان خواهم کرد.»

مَثَل علفهای سمّی

۲۴عیسی مَثَل دیگری نیز برایشان آورد: «پادشاهی آسمان همانند مردی است که در مزرعۀ خود بذرِ خوب پاشید.۲۵امّا هنگامی که همه در خواب بودند، دشمن وی آمد و در میان گندم، علفِ سمّی کاشت و رفت.۲۶چون گندم سبز شد و خوشه آورد، علف سمّی نیز ظاهر شد.۲۷غلامان مالک مزرعه نزد او رفتند و گفتند: ”آقا، مگر تو بذر خوب در مزرعه‌ات نکاشتی؟ پس علف سمّی از کجا آمد؟“۲۸در جواب گفت: ”این کارِ دشمن است.“ غلامان از او پرسیدند: ”آیا می‌خواهی برویم و آنها را جمع کنیم؟“۲۹گفت: ”نه! اگر بخواهید علفهای سمّی را جمع کنید، ممکن است گندم را نیز با آنها از ریشه برکنید.۳۰بگذارید هر دو تا فصل درو نمو کنند. در آن زمان به دروگران خواهم گفت که نخست علفهای سمّی را جمع کرده دسته کنند تا سوزانده شود، سپس گندمها را گرد آورده، به انبار من بیاورند.“‌»

دستگیریهای بیشتر در ایران پس از چراغ سبز خامنه‌ای به تندروها برای سرکوب

شهروندان ایران هزینه وحشت مقامات از بهبود رابطه با کشورهای جهان را می‌پردازند
(۱۸ آبانماه ۱۳۹۴)—در یک کارزار جدید سرکوب در ایران و پس از آنکه آیت الله علی خامنه‌ای رهبر ایران طی هفته‌های گذشته نسبت به «نفوذ» آمریکا در ایران پس از توافق هسته ای ابراز نگرانی کرد و خواستار مراقبت مسوولین در این زمینه شد، چندین روزنامه نگار ظرف هفته گذشته در ایران دستگیرشدند.
این روزنامه نگاران که توسط سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دستگیر شدند شامل عیسی سحرخیز، احسان مازندرانی، آفرین چیت‌ساز، و سامان صفرزایی و احتمالا نفر پنجمی که تا این زمان هویت وی هنوز تایید نشده هستند. همه این افراد یا منتقد سیاست‌های تندروها بودند و یا از دولت حسن روحانی، که برای مذاکرات هسته ای و همکاری مجدد ایران با سایرکشورها تلاش کرده، حمایت کرده اند. این دستگیری‌ها درپی بازداشت‌های چندماه گذشته چندین شهروندی که تابعیت دوگانه ایرانی-آمریکایی داشته‌اند، و همچنین چندین تن از شخصیت‌های فرهنگی انجام شده است.
به نظر می‌رسد این سرکوب، که ظرف ماههای گذشته بر شدت آن افزوده شده، با هدف از بین بردن هرنوع انتظاری برای ایجاد روابط حسنه گسترده‌تر با آمریکا پس از توافق هسته‌ای صورت گرفته باشد. اظهارات تندوتیزی که برای اولین بار توسط علی خامنه‌ای در خصوص یک “توطئه نفوذی” مطرح شد، بلافاصله توسط سپاه پاسداران جمهوری اسلامی و نمایندگان مجلس که خواهان دستگیری چنین “جاسوس” های “نفوذی” بودند تکرار شد.
هادی قائمی مدیر اجرایی کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گفت: “پیشروی تندروها تنها در انزوای ایران و بدگویی به آمریکا میسر بوده است. آنها از همکاری مجدد با غرب به شدت وحشت دارند.” وی افزود: “و شهروندان ایران هزینه این وحشت را می‌پردازند.”
در یک سخنرانی خطاب به فرماندهان سپاه پاسداران در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، علی خامنه از سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران خواست تا با نقشۀ “نفوذ” به رهبری آمریکا مقابله کند و گفت که “تلاش دشمن برای نفوذ، از جمله تهدیدات بزرگ است” و ” نفوذ اقتصادی و امنیتی البته خطرناک است و پیامدهای سنگینی دارد اما نفوذ سیاسی و فرهنگی دشمن، خطر بسیار بالاتری است.”
تندروها از اندرزهای خامنه‌ای استفاده کردند تا یک حمله پرشتاب به افرادی که آنها را دشمن خود می‌پندارند را آغاز کنند. کمی بعد از اظهارات رهبر، نماینده مجلس ایران بیژن نوباوه وطن طی یک مصاحبه با خبرآنلاین گفت که ۱۲ نماینده مجلس در نامه ای در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۴ خطاب به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی علی جنتی و وزیر اطلاعات سید محمود علوی خواستار “مقابله جدی با جریان صدها نفری نفوذی سرویس‌های جاسوسی غربی در روزنامه ها و رسانه های زنجیره‌ای” (اصلاح طلب) شدند.
این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس افزود: “لیست ۱۳-۱۲ نفره ای از این افراد اعلام شده است که این مسئله تحت پیگیری است و وزرای مربوطه نیز از این موضوع اطلاع دارند.”
در تاریخ ۱۱ آبان، محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مستقیما تحت نظر علی خامنه فعالیت می‌کند نیز در این خصوص اظهاراتی بیان کرد و مدعی “فتنه جدیدی” که به رهبری دولت آمریکا به دنبال “نفوذ به کشور” است شد و تاکید کرد که “آمریکایی‌ها با استفاده از مذاکره به‌دنبال نفوذ هستند؛ حضرت آقا فرمودند مذاکره با آمریکا یعنی نفوذ، لذا با این بیان آقا، ما مذاکره را معادل نفوذ می‌دانیم.”
سپاه پاسداران دلایل خودش را برای وحشت از گشایش روابط با غرب دارد. رقابت های تجاری جدید از سوی سرمایه‌گذاران خارجی تسلط سپاه پاسداران بر اقتصاد کشور را تهدید می‌کند و موازین شفافیتی را همراه خود خواهد آورد که میتواند برای شبکه های فاسد مشکلاتی ایجاد کند. درواقع به نظر می‌رسد که برخی از دستگیری‌ها دقیقا با هدف منصرف کردن سرمایه‌گذاران خارجی از راه‌اندازی دفاتر خود در ایران صورت گرفته باشد.
در پاسخی که به نحوی غیرمنتظره‌ صریح بود و تئوری “نفوذ” آیت‌الله خامنه ای را سراسر به چالش می‌کشید، رییس جمهور حسن روحانی در جلسه هیئت دولت در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۹۴ گفت : “بیخودی یکی دو نفر را از اینجا و آنجا به بهانه‌ای نگیریم که پرونده سازی کنیم و بعد این پرونده را در کشور بزرگ کنیم و بگوییم این خط، خطِ نفوذ است، این جریان، جریانِ نفوذ است.” وی افزود: “با کلمه نفوذ بازی نکنیم. بازی با کلمات به ضرر کشور هست. به ضرر وحدت ملی است.”
اما خامنه‌ای دیدگاه و نیت واضح خود برای محدودکردن سرمایه سیاسی روحانی را در سخنانی که در تاریخ ۱۰ آبانماه خطاب به محمدجواد ظریف و مقامات عالیرتبه وزارت امور خارجه بیان کرد، اظهار نمود. وی گفت: “سیاست خارجی کشور مانند همه کشورهای جهان بر منافع بلند مدت و اصول و ارزشها استواراست و با رفت و آمد دولتها با سلایق سیاسی گوناگون، تغییر نمی کند، دولتها فقط در تاکتیک‌ها و ابتکارات اجراییِ راهبردهای سیاست خارجی تأثیرگذار و دخیلند.”
با نزدیک شدن کشور به انتخابات مجلس در اسفندماه سال جاری، این سرکوب حالت اضطراری پیدا کرده است. دولت روحانی با به سرانجام رساندن توافق هسته‌ای در میان شهروندان ایرانی سرمایه سیاسی پیدا کرده است و تندروها در سپاه پاسداران، مجلس و قوه قضاییه با استفاده از چراغ سبز رهبری برای سرکوب، تلاش در تضعیف روحانی و متحدان وی دارند.
جدی بودن تندروها در احساس خطر از جانب توافق هسته‌ای اغراق‌آمیز نیست. مقامات خود وضعیت موجود را به دوران تهدیدات بزرگ در تاریخ جمهوری اسلامی ایران تشبیه می‌کنند.
در سخنرانی ۱۱ آبانماه خود، فرمانده کل سپاه پاسداران محمدعلی جعفری دوران پس از توافق هسته‌ای، “برجام” را “فتنه چهارم” خواند و اشاره کرد که جنگ ایران و عراق “فتنه اول” بوده، تظاهرات دانشجویی سال ۱۸ تیر ۱۳۸۸ “فتنه دوم” و اعتراضات سال ۸۸ به نتایج انتخابات “فتنه سوم” بوده است. وی افزود: ” اگر این باور در فکر مردم ایجاد شود که در مسئله هسته‌ای توافق شد پس در مسایل دیگر هم می‌شود توافق کرد، این یک خطر و فتنه است.”
دستگیری‌های اخیر و بازداشت‌هایی که ظرف ماههای گذشته صورت گرفته‌اند همگی نشانه‌های آشکار این سرکوب هستند، اما یک کارزار تشدید آزار و اذیت نیز در خفا علیه روزنامه نگاران در جریان بوده است. کمپین مطلع شده است که با دنبال کردن یک الگوی ارعاب، روزنامه نگاران زیادی در ایران مورد تماس، آزار و تهدید سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی قرار گرفته‌اند.
این الگو دارای سابقه قبلی است: در دیماه ۱۳۹۰، دو ماه پیش از آخرین انتخابات مجلس ایران، موجی از دستگیری‌های روزنامه نگاران، وبلاگ‌نویسان، و فعالان مدنی صورت گرفت. در تاریخ ۱۸ دیماه ۱۳۹۰، یک روز پس از دستگیریها، وزیر اطلاعات وقت حیدر مصلحی ادعا کرد که افرادی که به دنبال اهداف آمریکا بودند دستگیر شده‌اند و اینکه “جاسوسان” دستگیرشده با نقاط تماسی در خارج از کشور از طریق شبکه های اجتماعی در تماس بوده‌اند.
آن انتخابات در سال ۱۳۹۰ منجر به یک مجلس تندرو شد که راه اکثر طرحهای معتدل‌تر روحانی را مسدود کرده و قوانین فرامحافظه‌کار و سرکوب‌گرایانه‌ای را برای تصویب پیشنهاد کرده است.
هادی قائمی گفت: “این دستگیری‌ها یک کارزار آشکار ارعاب است.” وی افزود: ” حسن روحانی باید در دفاع از شهروندان خود سخن بگوید و جامعه بین‌المللی باید شدیدا در برابر چنین رفتار غیرقانونی‌ایی واکنش نشان دهد.

ضرب و شتم کشیش زندانی در بیمارستان و انتقال مجدد وی به زندان

سعید عابدینی، کشیش زندانی که به بیمارستان دی در تهران منتقل شده بود توسط ماموران اعزام مورد ضرب و شتم قرار گرفته و دوباره به زندان عودت داده شد. ماموران همچنین با استفاده از شوک الکتریکی  مادر وی را نیز مورد حمله قرار دادند.

به گزارش « محبت نیوز» کشیش سعید عابدینی که در طی دو ماه گذشته در بیمارستان دی در تهران بستری بود روز گذشته  پس از ضرب و شتم در بیمارستان به زندان رجایی شهر کرج منتقل شد.
بنا به گزارش فعالان حقوق بشر نغمه عابدینی همسر این کشیش زندانی می‌گوید: « ماموران اعزام به وی اعلام کردند تا زمان حل مشکل ما با ۵+۱ اینجا در نزد ما خواهی بود.»
خانم عابدینی می‌گوید: «مادر این زندانی عقیدتی نیز در بیمارستان دی مورد ضرب و شتم ماموران قرار گرفت و در وضعیت بدی قرار دارد.»
ماموران با استفاده از شوک الکتریکی وی را مورد حمله قرار دادند و بر اثر آن بدن وی دچار کبودی شده است، سعید عابدینی هم چنین بر اثر ضرب و شتم‌ها دچار خونریزی داخلی شده است.
همسر این کشیش زندانی افزود: «خونریزی داخلی در اثر ضربات وارده به وی صورت گرفته است و ایشان مشکل خونریزی داخلی نداشتند.»
زندانی مسیحی سعید عابدینی همزمان با ورود کاترین اشتون، رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا به ایران در اسفند ماه 1392 ، جهت معالجه به بیمارستان انتقال یافت و به وی گفته شده بود که در بیمارستان آزمایش‌های تازه‌ای برای بررسی وضعیت پزشکی او انجام خواهد شد. با این همه اما این وضعیت پس از آنکه کاترین اشتون، ایران را ترک کرد، تغییر کرد.
بنا بر این گزارش کشیش عابدینی از مدت‌ها پیش از درد شدید در ناحیه شکم رنج می‌برد و به او وعده داده شده بود که در صورت لزوم جراحی خواهد شد.
سعید عابدینی شهروند ایرانی- آمریکایی در اوایل مهر ماه سال ۹۱ پس از بازگشت به ایران در منزل پدری‌اش، بازداشت شد.
“تشکیل کلیساهای خانگی به قصد برهم زدن امنیت کشور و تبانی جهت ارتکاب جرم” از جمله اتهاماتی است که از سوی دادگاه علیه سعید عابدینی اعلام شده است.
دادگاه  در بهمن ماه ۱۳۹۱ کشیش سعید عابدینی را به هشت سال حبس محکوم کرد. در سال‌های اخیر ده‌ها نفر از اعضای کلیساهای خانگی در شهرهای مختلف ایران بازداشت شده‌اند.

۱۳۹۴ آذر ۱۸, چهارشنبه

مَثَل برزگر

مَتّی ۱۳:‏۱-‏۱۵ -‏ مَرقُس ۴:‏۱-‏۱۲؛ لوقا ۸:‏۴-‏۱۰

مَتّی ۱۳:‏۱۶ و ۱۷ -‏ لوقا ۱۰:‏۲۳ و ۲۴

مَتّی ۱۳:‏۱۸-‏۲۳ -‏ مَرقُس ۴:‏۱۳-‏۲۰؛ لوقا ۸:‏۱۱-‏۱۵

۱همان روز، عیسی از خانه بیرون آمد و کنار دریا بنشست.۲امّا چنان جمعیت انبوهی او را احاطه کردند که سوار قایقی شد و بر آن بنشست، در حالی که مردم در ساحل ایستاده بودند.۳سپس بسیار چیزها با مَثَلها برایشان بیان کرد. گفت: «روزی برزگری برای بذرافشانی بیرون رفت.۴چون بذر می‌پاشید، برخی در راه افتاد و پرندگان آمدند و آنها را خوردند.۵برخی دیگر بر زمین سنگلاخ افتاد که خاک چندانی نداشت؛ پس زود سبز شد، چرا‌که خاک کم عمق بود.۶امّا چون خورشید برآمد، سوخت و خشکید، زیرا ریشه نداشت.۷برخی میان خارها افتاد. خارها نمو کرده، آنها را خفه کردند.۸امّا بقیۀ بذرها بر زمین نیکو افتاد و بار آورد: بعضی صد برابر، بعضی شصت و بعضی سی.۹هر‌که گوش دارد، بشنود.»
۱۰آنگاه شاگردان نزد او آمده، پرسیدند: «چرا با این مردم با مَثَلها سخن می‌گویی؟»۱۱پاسخ داد: «درک رازهای پادشاهی آسمان به شما عطا شده، امّا به آنان عطا نشده است.۱۲زیرا به آن که دارد، بیشتر داده خواهد شد تا به‌فراوانی داشته باشد، و از آن که ندارد، همان که دارد نیز گرفته خواهد شد.۱۳از این‌رو با ایشان به مَثَلها سخن می‌گویم، زیرا:
«می‌نگرند، امّا نمی‌بینند؛
گوش می‌کنند، امّا نمی‌شنوند و نمی‌فهمند.
۱۴نبوّت اِشَعْیا در مورد آنها تحقق می‌یابد که می‌گوید:
«‌”به گوش خود خواهید شنید، امّا هرگز نخواهید فهمید؛
به چشم خود خواهید دید، امّا هرگز درک نخواهید کرد.
۱۵زیرا دل این قوم سخت شده،
گوشهایشان سنگین گشته،
و چشمان خود را بسته‌اند،
تا مبادا با چشمانشان ببینند،
و با گوشهایشان بشنوند
و در دلهای خود بفهمند
و بازگشت کنند و من شفایشان بخشم.“
۱۶امّا خوشابه‌حال چشمان شما که می‌بینند و گوشهای شما که می‌شنوند.۱۷آمین، به شما می‌گویم، بسیاری از انبیا و پارسایان مشتاق بودند آنچه را شما می‌بینید، ببینند و ندیدند، و آنچه را شما می‌شنوید، بشنوند و نشنیدند.
۱۸«پس شما معنی مَثَل برزگر را بشنوید:۱۹هنگامی که کسی کلام پادشاهی آسمان را می‌شنود امّا آن را درک نمی‌کند، آن شَرور می‌آید و آنچه را در دل او کاشته شده، می‌رباید. این همان بذری است که در راه کاشته شد.۲۰و امّا بذری که بر زمین سنگلاخ افتاد کسی است که کلام را می‌شنود و بی‌درنگ آن را با شادی می‌پذیرد،۲۱امّا چون در خود ریشه ندارد، تنها اندکزمانی دوام می‌آورد. وقتی به‌سبب کلام، سختی یا آزاری بروز می‌کند، در‌دم می‌افتد.۲۲بذری که در میان خارها کاشته شد، کسی است که کلام را می‌شنود، امّا نگرانیهای این دنیا و فریبندگی ثروت، آن را خفه می‌کند و بی‌ثمر می‌سازد.۲۳امّا بذری که در زمین نیکو کاشته شد کسی است که کلام را می‌شنود و آن را می‌فهمد و بارور شده، صد، شصت یا سی برابر ثمر می‌آورد.»

مادر و برادران عیسی

مَتّی ۱۲:‏۴۶-‏۵۰ -‏ مَرقُس ۳:‏۳۱-‏۳۵؛ لوقا ۸:‏۱۹-‏۲۱

۴۶در همان‌حال که عیسی با مردم سخن می‌گفت، مادر و برادرانش بیرون ایستاده بودند و می‌خواستند با وی گفتگو کنند.۴۷پس شخصی به او خبر داد که: «مادر و برادرانت بیرون ایستاده‌اند و می‌خواهند با تو گفتگو کنند.»۴۸پاسخ داد: «مادر من کیست؟ و برادرانم چه کسانی هستند؟»۴۹سپس با دست خود به‌سوی شاگردانش اشاره کرد و گفت: «اینانند مادر و برادران من!۵۰زیرا هر‌که خواست پدر مرا که در آسمان است به‌جای‌آوَرَد، برادر و خواهر و مادر من است.»

تخریب کلیسای کرمان


اوایل قرن سیزده هجری شمسی وبا فعالیت کمپانی هند شرقی همراه با ورود گروه مسیونری به  جنوب  ایران(1896میلادی) وبالاخص استانهای کرمان وهرمزگان و سیستان وبلوچستان  سیل مسیحیان ومبلغان آنهابه این استانها سرازیر گردید
در کرمان نیز با توجه به تنوع محصولات مختلف کشاورزی  معدنی وصنایع دستی غنی از جمله شال و فرش و ... حضور کمپانی هند شرقی را فعالتر می نمود ؛ درهمان اوان مسیحیان برای تثبیت حضورخود در کرمان دست به اقدامات فرهنگی بهداشتی واجتماعی فراوانی زدند که از جمله آنها میتوان به مجتمع بزرگ آنها در بلوار باستانی پاریزی فعلی اشاره نمود که مهمترین بخش آن بیمارستان مرسلین و درمانگاههای وابسته به آن بود که در کنار آن در بیمارستان مردانه مرسلین خانه ای را كه اكنون نیز وجود دارد و در بر كوچه واقع شده جهت مراسم مذهبی مورد استفاده قرار می دادند.
ساخت این مجموعه  ها باعث پررنگ ترشدن حضور مسیحیان در کرمان گردید و آنها در این میان تلاشهای خود را برای تبلیغ دین مسیح بیش از پیش علنی نمودند به طوریکه اکثرا پزشکان وکارکنان بیمارستان مرسلین و در راس آنها دکتر دادسن همگی از مبلغان و مروجان و بعضا از کشیشهای رده بتالای مذهب عیسوی محسوب می شدند
همه این عوامل باعث شد مسیحیان کرمان که تا آن زمان دارای عبادتگاهی کوچک بودند نیاز به داشتن پرستشگاهی بزرگ  و در شان را بیش از پیش احساس نمایند و تلاش خود را برای ساخت مجموعه ای بزرگ بکار بندند بنابر این باخرید زمینی بزرگ خارج از قلعه کرمان باغ بزرگ عیسویان و پرستشگاه آندریاس کرمان را بنا نهادنداین اتفاق در دهه بیست هجری شمسی حادث شد
پرستشگاه کرمان در زمینی به ابعاد  105*95  به وسیله معمار شهیر کرمانی علی محمد معمارساخته شد
ساختمان كلیسا در میان باغی مصفا قرار داشت. و سالن پرستشگاه با ارتفاع نسبتا بلند و سقف های تاقی بنا شده بود.  نورگیرهای طرفین آن با پنجره های مشبك چوبی و شیشه های رنگی تزئین گردیدهو. محراب كلیسا نیز در نوع خود زیبا و تلفیقی بود از چند نوع مصالح و در تزئین آن ازشیشه های رنگی به سبك ویترای (نقاشی بر روی شیشه) نیز بهره بردشده بود.
محوطه باز اطراف ساختمان اصلی کلیسا با دو ردیف عمود برهم با درختكاری هایی در طرفین، بوده که طی پی گردی های انجام شده مشخص گردید که در ابتدا این محوطه زمینی زراعی بوده است .
پلان كلیسا به صورت یك مستطیل بناشده و فضای داخلی شامل: ورودی، شبستان، قسمت خواندن دعا و مراسم عشای ربانی، محراب (که در ضلع شرقی واقع شده بود) و... بوده است ، كلیسا دارای چهار ورودی بوده، ورودی اصلی که از طرح هندسی محکمی برخوردار است در ضلع شمالی خیابان شریعتی فعلی واقع شده  و فضای داخلی این ورودی  به چند اتاق که محل اقامت خادمان و محوطه باز اطراف ساختمان اصلی کلیسا ختم می شد .  سه ورودی  دیگر نیز در کوچه بیمارستان ارجمند قرار داشته که اکنون تنها یکی از آنها باز است.
ساختمان كلیساهمانند ساختمان تمامی کلیساهای جهان  به صورت شرقی _ غربی بوده و  نما و ورودی آن رو به غرب قرار داشت كه طرفین آن كمی نسبت به ورودی عقب رفته و ورودی زیر برج‌ ناقوس قرارگرفته بود. شبستان دارای دو ردیف نیمكت به طوری كه راهرویی برای رسیدن به محراب ایجاد می كرده و دو مسیر باریك‌تر در قست شمالی و جنوبی كلیسا به وجود می آورده كه عبور مومنان را میسر می‌كرده. قسمت اجرای مراسم مذهبی و دعای كشیش با یك اختلاف سطح به شكل سكویی، از شبستان جدا شده كه حریم و سلسله مراتبی برای این فضا به حساب می آمده. محراب نیز در شرقی‌ترین نقطه كلیسا قرار گرفته بود و تمام جایگاه‌ها به سوی آن رو كرده و ورودی نیز رو به آن گشوده می‌شد، محراب به صورت فرورفتگی ذوزنقه ای شکل بوده  و برای حفظ حریم به وسیله سكویی از بقیه فضاها جدا شده بود. اتاق و راهرویی ال شکل در ضلع جنوبی ساختمان اصلی کلیسا قرار قرارداشت  که دارای ورودی جداگانه ای بوده  و به محوطه اطراف باز می شده . این اتاق به عبادت های خصوصی تر و محل اقامت کشیش اختصاص داشته است. همچنین پنجره ای در  راهروی مذكور تعبیه شده که مستقیما به شبستان کلیسا باز می شد.
نمای كلیسا بسیار ساده و خالی از هرگونه تزیین بوده. در نمای اصلی ، طرح و اجرای نیم تاق وجود داشت تا نمایی یكپارچه ایجاد شود، این طرح در نمای ورودی اصلی(خیابان شریعتی) نیز دیده میشد. در مقابل محل اقامت خادمان مجموعه رواق زیبایی وجود داشت  كه به آن حال و هوای دیگری بخشیده و بر صفای فضای مشجر افزوده بود. پنجره‌ها و بازشوها به صورت عمودی و كشیده با قوس جناقی كار شده بود. از تزیینات به کار رفته در کلیسای مقدس کرمان می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1-     کاشیکاری در نمای ورودی های کلیسا با طرح صلیب و نقوش ایرانی
2-     آجرکاری در نمای داخلی سقف و استفاده از کاشی معقلی در آن
3-      .پنجره های مشبك چوبی گره دار و دارای شیشه های رنگی در قسمت محراب ونورگیرهای ضلع شمالی و جنوبی که  این مشبك های چوبی ونورگیرها از ارزش والائی از نظر طرح و اجرا برخورداربوده و مربوط به دوره ساخت كلیسا نیستند به طوریکه مرحوم غلامعباس نظریان مدیر سالهای پیش سازمان میراث فرهنگی این پنجره های چوبی را متعلق به كاخ خورشید در كلات نادری می دانستند كه از آنجا خریداری شده و به كرمان آورده شده بود.
4-      دو قاب شیشه ای نقاشی شده رنگی مزین به تصویر عیسی مسیح و حواریون كه در دو ضلع شمالی و جنوبی طرفین ورودی ساختمان به شیوه ویترای ونیز  محراب چوبی
5-     اتاقك اعتراف، از جنس چوب شبیه استوانه ای چند وجهی که بسیار ظریف ساخته شده بود
6-     محراب كلیسا نیز در نوع خود زیبا و تلفیقی بود از چند نوع مصالح و در تزئین آن ازشیشه های رنگی به سبك ویترای نیز بهره برده شده بود
بهرصورت این کلیسا که مسیحیان آن را به نام کلیسای آندریاس نام نهادند با مشخصات ذکر شده در بیرون از شهر کرمان بنا نهاده شد که بعدها با گسترش شهر در مرکز کرمان و خیابانهای منتهی به باغ ملی ؛ دکترشریعتی؛عباس صباحی ؛ ابن سینا  و کوچه بیمارستان دکتر ارجمند واقع گردید وسالها محل عبادت و پرستشگاه اصلی پیروان دین عیسوی در جنوب شرق ایران بود
کلیسای کرمان تا اوایل انقلاب مقدس جمهوری اسلامی دایر بود وزیر نظرانجمن ارامنه اصفهان اداره میشد
 در اوایل انقلاب و به دلایل گوناگون این مجموعه همراه با مجموعه های دیگری در سراسر کشور توسط دادگاه انقلاب مصادره گردید و مسیحیان مجبور به برگزاری مراسم خود در منازلشان شدند
با توجه به باغ بزرگ و مصفای پرستشگاه آندریاس کرمان در همان سالها این مجموعه به اجاره اشخاص مختلفی در آمد که از آن به عنوان گل فروشی و نیز محل کشت محصولات زراعی( باتوجه به وجود تلمبه و چاه  آب در آن ) استفاده می کردند
در اوایل دهه هفتاد مجموعه به دادگاه ویِه روحانیت سپرده شد در این برهه از زمان باغ بزرگ و مشجر آن از بین رفته بود و مستاجر مجموعه با پزورش حیوانات اهلی در آن وضعیت اسفباری را به وجود  آورده بود
در این هنگام بود که با اعتراضات اهالی فرهنگ وهنر ؛مطبوعات ورسانه ها ودوستداران مواریث فرهنگی ، این مجموعه از مستاجر خالی شده وتنها سردر ورودی واتاقهای مربوط به خادمان و...به یک تاکسی تلفنی واگذار گردید
در سال 1387 وبا توجه به منحصربه فرد بودن کلیسا و معماری بی نظیر آن ،این مجموعه توسط مدیرکل وقت سازمان میراث فرهنگی درفهرست آثار ملی کشور قرار گرفت
این مهم در تاریخ 27/12/87 با شماره ثبت  26246 اتفاق افتاد
در اردیبهشت ماه امسال بود که زمزمه هایی مبنی برتخریب این بنای تاریخی مهم و ارزشمند وساخت مجموعه بزرگ تجاری (با توجه به موقعیت خوب آن ) برسرزبانها افتاد و دوستداران میراث کشور ودانشجویان رشته های مربوط به آن با اعلام خطر به سازمان میراث فرهنگی ،خواستار تلاش ان سازمان برای جلوگیری از این فاجعه ملی شدند
میراث فرهنگی نیزباتوجه به اهمیت این بنا دستورالعملی مبنی بر حفظ حریم 40 متری و اجرای ساختمان زیر 3طبقه را به مالکان ارائه نمود اما...
نیمه شب بیست وچهرم امرداد ماه 1392شهرکرمان وبالتبع آن کشور عزیزمان ایران دور از چشم رسانه ها مردم هنرمندان و دوستداران مواریث فرهنگی شاهد بروز فاجعه ای ملی بود ، کلیسای آندریاس کرمان باهجوم تیغ لودر ها با خاک یکسان شد وهمراه با آن تمامی آثار وهنر و زیبایی آن به تلی از خاک بدل گردید
فردای آن روز با اطلاع رسانه ها و مردم از این فاجعه ،تخریب کلیسای کرمان همراه با عکسهای مختلفی از پیش از تخریب و مراحل تخریب آن در صدر اخبار خبرگزاری ها و رسانه های ایران وجهان قرار گرفت وبه گفته خبرگزاری مهر متاسفانه هیچ یک از مسئولین در این مورد اظهار نظررسمی ارائه ننمودند و...
 هم اکنون پس از گذشت چند روز از این واقعه دهشتناک گفته میشود که مسئولین مربوطه با طرح شکایت در این مورد خواستار بازسازی و احیای مجدد آن شده اند البته اگر...

۱۳۹۴ آذر ۱۷, سه‌شنبه

درخواست آیتی از عیسی

مَتّی ۱۲:‏۳۹-‏۴۲ -‏ لوقا ۱۱:‏۲۹-‏۳۲

مَتّی ۱۲:‏۴۳-‏۴۵ -‏ لوقا ۱۱:‏۲۴-‏۲۶

۳۸آنگاه عده‌ای از علمای دین و فَریسیان به او گفتند: «استاد، می‌خواهیم آیتی از تو ببینیم.»۳۹پاسخ داد: «نسل شرارت‌پیشه و زناکار آیتی می‌خواهند! امّا آیتی بدیشان داده نخواهد شد، جز آیت یونس نبی.۴۰زیرا همانگونه که یونس سه شبانه‌روز در شکم ماهیِ بزرگی بود، پسر‌انسان نیز سه شبانه‌روز در دل زمین خواهد بود.۴۱مردم نینوا در روز داوری با این نسل بر‌خواهند خاست و محکومشان خواهند کرد، زیرا آنها در اثر موعظۀ یونس توبه کردند، و حال آنکه کسی بزرگتر از یونس اینجاست.۴۲ملکۀ جنوب در روز داوری با این نسل بر‌خواهد خاست و محکومشان خواهد کرد، زیرا او از آن سوی دنیا آمد تا حکمت سلیمان را بشنود، و حال آنکه کسی بزرگتر از سلیمان اینجاست.
۴۳«هنگامی که روح پلید از کسی بیرون می‌آید، به مکانهای خشک و بایر می‌رود تا جایی برای استراحت بیابد، امّا نمی‌یابد.۴۴پس می‌گوید ”به خانه‌ای که از آن آمدم، بازمی‌گردم.“ امّا چون به آنجا می‌رسد و خانه را خالی و رُفته و آراسته می‌یابد،۴۵می‌رود و هفت روح بدتر از خود را نیز می‌آورد و همگی داخل می‌شوند و در آنجا سکونت می‌گزینند. در نتیجه، سرانجام آن شخص بدتر از حالت نخست او می‌شود. عاقبت این نسل شرور نیز چنین خواهد بود.»

عیسی و بَعَلزِبول

مَتّی ۱۲:‏۲۵-‏۲۹ -‏ مَرقُس ۳:‏۲۳-‏۲۷؛ لوقا ۱۱:‏۱۷-‏۲۲

۲۲آنگاه مردی دیوزده را که کور و لال بود نزدش آوردند و عیسی او را شفا داد، به‌گونه‌ای که توانست ببیند و سخن بگوید.۲۳پس آن جماعت همه در شگفت شدند و گفتند: «آیا این مرد همان پسر داوود نیست؟»۲۴امّا چون فَریسیان این را شنیدند، گفتند: «به یاری بَعَلزِبول، رئیس دیوهاست که دیوها را بیرون می‌کند و بس!»۲۵عیسی افکار آنان را دریافت و بدیشان گفت: «هر حکومتی که برضد خود تجزیه شود، نابود خواهد شد، و هر شهر یا خانه‌ای که برضد خود تجزیه شود، پابرجا نخواهد ماند.۲۶اگر شیطان، شیطان را بیرون کند، برضد خود تجزیه شده است؛ پس چگونه حکومتش پابرجا خواهد ماند؟۲۷و اگر من به یاری بَعَلزِبول دیوها را بیرون می‌کنم، شاگردان شما به یاری که آنها را بیرون می‌کنند؟ پس ایشان خودْ داوران شما خواهند بود.۲۸و امّا اگر من به‌واسطۀ روح خدا دیوها را بیرون می‌کنم، یقین بدانید که پادشاهی خدا به شما رسیده است.۲۹بعلاوه، چگونه کسی می‌تواند به خانۀ مردی نیرومند درآید و اموالش را غارت کند، مگر این که نخست آن مرد را ببندد. سپس می‌تواند خانۀ او را غارت کند.۳۰هر‌که با من نیست، برضد من است، و هر‌که با من جمع نکند، پراکنده می‌سازد.۳۱پس به شما می‌گویم، هر نوع گناه و کفری که انسان مرتکب شود، آمرزیده می‌شود، امّا کفر به روح آمرزیده نخواهد شد.۳۲هر‌که سخنی برضد پسر‌انسان گوید، آمرزیده شود، امّا هر‌که برضد روح‌القدس سخن گوید، نه در این عصر و نه در عصر آینده، آمرزیده نخواهد شد.
۳۳«اگر میوۀ نیکو می‌خواهید، درخت شما باید نیکو باشد، زیرا درخت بد میوۀ بد خواهد داد. درخت را از میوه‌اش می‌توان شناخت.۳۴ای افعی‌زادگان، شما که بدسیرت هستید، چگونه می‌توانید سخن نیکو بگویید؟ زیرا زبان از آنچه دل از آن لبریز است، سخن می‌گوید.۳۵شخص نیک، از خزانۀ نیکوی دل خود نیکویی برمی‌آوَرَد و شخص بد، از خزانۀ بد دل خود، بدی.۳۶امّا به شما می‌گویم که مردم برای هر سخن پوچ که بر زبان برانند، در روز داوری حساب خواهند داد.۳۷زیرا با سخنان خود تبرئه خواهید شد و با سخنان خود محکوم خواهید گردید.»

صلیب، علامت پیروزی

در آنجا در حضور ایشان، سیمای او دگرگون شد: چهره‌اش چون خورشید می‌درخشید و جامه‌اش همچون نور سفید شده بود. (انجیل متی ۱۷:‏۲)
اناجیل گزارش می‌دهند که عیسی ‌مسیح بعضی از شب‌ها تنها به بالای کوه می‌رفت تا شب را در دعا به صبح برساند. ولی در انجیل متی باب ۱۷ می‌بینیم که آن شب سه تن از شاگردان را همراه خود می‌برد. چرا عیسی مسیح مثل گذشته تنها به بالای کوه نرفت؟ به‌نظر من او می‌خواهد شاهدی برای خود داشته باشد. به احتمال زیاد او می‌دانسته و یا حدس می‌زده که باید اتفاق بخصوصی در این شب به‌وقوع بپیوندد؛ آنچه که حقیقت هویت او را فاش خواهد ساخت. اما فقط این واقعه زمانی آشکار می‌شود که شاهدی بر این ماجرا وجود داشته باشد. قبل از اینکه عیسی بخواهد داوطلبانه رنج ببرد و خود را به مرگ تسلیم کند باید روشن و مبرهن گردد که او از چه مقام و رتبۀ عظیمی برخوردار است و چگونه می‌درخشد. او که حاضر است خود را برای رفتن به درون تاریکترین تاریکی‌ها تسلیم نماید، یک انسان معمولی نیست و درد و رنج او نیز نمی‌تواند رنج و درد معمولی باشد. شاگردانی که اینک باید شاهد جلال و تبدیل او باشند چندی بعد باید شاهد درد و رنج او در باغ جتسیمانی نیز باشند. اگر آنها فقط اجازه داشتند که در یکی از این صحنه‌ها حضور داشته باشند هرگز نمی‌توانستند تمامی حقیقت را دربارۀ شخصیت عیسی مسیح درک کنند.
به‌نظر من شکوه و جلال مسیح در کوه تبدیل هیأت با نگرانی مرگ او در باغ جتسیمانی به‌هم مربوطند. چه معمای عجیبی است، عیسایی که شکوه الهی خود را نشان داده چند هفته و یا چند ماه بعد، از انبوه درد و غم باید عرق خون از او جاری شود! این معما به نگرانی او جاذبۀ مخصوص و معنایی کاملاً استثنایی می‌بخشد.
عیسی می‌خواهد کلیسایش در هنگام تبدیل او، همراه او باشد. کلیسا باید شاهد این باشد که صورت او چون خورشید شروع به درخشیدن می‌کند و پدر، او را پسر محبوب خویش خطاب می‌نماید. این اعترافات برای کلیسای مسیح مهم و حیاتی است. بله، کلیسا بایستی در این شاهد بودن، این حقیقت را درک کند که کوه جلال و رنج نباید از هم جدا گردند.
انجیل متی گزارش می‌دهد که موسی و ایلیا خودشان را در کوه بر عیسی ظاهر کردند و با او گفتگو نمودند. انجیل لوقا اضافه می‌کند که آنها دربارۀ رنج و مرگ عیسی با او صحبت کردند. آیا این بی‌مناسبت نیست که در لحظاتی که عیسی خود را در آن شکوه خیره‌کننده آشکار می‌کند دربارۀ مرگ او صحبت شود " یعنی دربارۀ اوج حقارت او!" نه، اتفاقاً بسیار بجاست. به‌یقین در عمق تاریکی‌هاست که نور او پرشکوه‌تر و جلالش نمایان‌تر می‌گردد. این حقیقت که هویت عیسی در دل تاریکی‌های شب انجام می‌گیرد نشانی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت و از کنارش بی‌تفاوت گذشت. و چه زیباست که یوحنا این را به‌خوبی درک کرده و شاید جز او کسی این چنین آن را درنیافته باشد.
برای این رسول محبت‌، صلیب وسیلۀ شکنجه نیست بلکه تخت جلال است. در انجیل یوحنا صلیب قبل از هر چیز نشانۀ پیروزی است. بر روی صلیب، عیسی بر قدرت‌های تاریکی پیروز شده است. صلیب فقط نشانی از رنج و تحقیر نیست، بلکه نمایانگر جلال خداست. گویی یوحنا می‌خواهد به ما نشان دهد که چطور عیسی وقتی که به‌طرف صلیب حرکت می‌کند به‌طرف تخت پادشاهی‌اش در حرکت است و در نهایت بر این تخت پادشاهی می‌نشیند. بر روی صلیب است که او کلیسای خود را تأسیس می‌کند. به این وسیله مسیح روح خود را به کلیسا می‌دهد و از قلب گشاده‌اش خون و آب برای تطهیر آن جاری می‌شود.
یوحنا در انجیل خود می‌نویسد که، «پسر انسان نیز باید برافراشته شود» (یوحنا ۳:‏۱۴) و کمی بعد به فریسیان خطاب می‌کند که، «آنگاه که پسر انسان را برافراشتید، در خواهید یافت که من هستم» (یوحنا۸:‏۲۸). شما خواهید فهمید که نام خدا، یهوه که به معنی "من هستم" است نام خودم است و در آخر عیسی می‌فرماید: «من چون از زمین برافراشته شوم، همه را به‌سوی خود خواهم کشید» (یوحنا ۱۲:‏۳۲). براستی که این یکی از تسلی‌بخش‌ترین و باشکوه‌ترین گفته‌های او می‌باشد. در اینجا بدترین تحقیرها، بزرگترین نشان پیروزی است.
باید بر این نکته تأکید نمود که در زندگی عیسی مسیح رنج و جلال به هم مربوطند. از این جهت است که بر روی کوه تبدیل دربارۀ رنج و مرگ او صحبت می‌شود و به همین دلیل جلال پدر و پسرش عیسی از همه بیشتر روی تپۀ جلجتا آشکار می‌گردد. اگر در ما مشکلی هست که این به‌هم پیوستگی رنج و جلال را درست درک نمی‌کنیم، شاید دلیل آن است که هنوز به‌قدر کافی محبت او را درک نکرده‌ایم.
برای ما بسیار مهم و حیاتی است که معنی عمیق درد و رنج او را بفهمیم و به‌یاد آوریم که رنج، هرگز در اینجا رنج صرف نیست. رنج، بذر جلال را در خود حمل می‌کند. در کتاب پیدایش ۱۲:‏۱-۴ می‌خوانیم که چطور خدا به ابراهیم می‌فرماید که از ولایت خود، از مولود خویش و از خانه پدر خود برود. چه رنج عظیمی! اما همچنین چه برکت بزرگی! ترک کردن همه چیز یعنی همان کاری که عیسی انجام داد. خانۀ پدر، آغوش پدر و جلال آسمان را ترک کرد تا اینکه با ما باشد. و سپس خدا به ابراهیم می‌فرماید که، «تو برکت خواهی بود». همه چیز را ترک کردن ثمرات نیکو، نامحدود و فراوانی را به‌همراه دارد.
یک مسیحی باید به رنج "بله" گوید و با برخوردی مثبت آن را به پیش برد تا جلالی را که در رنج او مخفی شده متولد گردد. ما می‌دانیم که تمام رنج بشریت یکباره توسط عیسی مسیح بر صلیب حمل شده است. آنجا مسیح تمام گناه را و تمام رنج ناشی از گناه را کفاره کرده است؛ تمامی رنج و دردها را بر خود گرفته است. مسیح تمام ابعاد بشریت را در انسان بودن حمل کرده است. هیچ‌یک از اعصار حیات بشری برای او بیگانه نیست. مسیح داوطلبانه و با محبت به درون رنج و درد ما رفته وآن را به‌تمامی می‌شناسد.
اما تمامی این حقایق بنیادی هیچ ارزش و مفهومی برای ما در برنخواهد داشت اگر کسی صلیب را در زندگی خود بلند نکند و لحظه به لحظه شبیه عیسی مسیح نشود. سؤال این است که چه باید کرد تا این حقایق در زندگی ما به عینیت تحقق یابد؟ به‌یاد آوریم که مسیح فرموده است: «اگر کسی بخواهد مرا پیروی کند باید خود را انکار کرده و صلیب خویش را برگیرد و از پی من بیاید» (متی ۱۶:‏۲۴). آن که می‌خواهد شبیه مسیح باشد باید آماده این باشد که زندگی‌اش را نیز به‌خاطر جلال نام او ببازد.
برای خداوند ما عیسی مسیح و همچنین برای ما که به دنبال او می‌رویم هیچ جلالی وجود ندارد اگر از میان رنج و مرگ عبور نکنیم. شاگردان و اکثریت ما در پی این هستیم که راه میان‌بُری که مستقیماً به‌طرف جلال و بزرگی می‌رود را در پیش گیریم، اما باید بگویم که چنین راهی وجود ندارد. جلال مسیح، جلال رستاخیز و قیام است و انسان نمی‌تواند قیام کند اگر اول نمیرد.

باشد که در دردها و رنج‌ها، صبر و استقامت ایمان ما افزایش یابد و به‌یاد آوریم که، «ظلمت را پیش ما به نور و کجی را به راستی مبدل خواهد ساخت. این کارها را بجا آورده و ما را رها نخواهد نمود» (اشعیا ۴۲:‏۱۶).

سنگسار دختری توسط اسلامگرایان به علت عضویت در فیس‌بوک

اسلامگرایان گروه تروریستی «داعش» دختر جوان سوری را به علت عضویت در فیس بوک سنگسار کرد.

به گزارش « محبت نیوز» ، اسلامگرایان داعش در سوریه، دختر جوانی به نام «فطوم الجاسم» را به علت عضویت در شبکه اجتماعی فیس بوک، تا حد مرگ سنگسار کردند.
به نقل از فارس منابع خبری معارضین سوری، گزارش دادند، گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی در عراق و شام «داعش» این دختر جوان را ابتدا به دادگاه شرعی در منطقه «الرقه» بردند و قاضی شرع نیز، عضویت در فیس بوک را هم طراز با عمل زنا دانست و حکم به سنگسار وی داد.
گروه داعش مدتی است که بر منطقه «الرقه» در شمال سوریه سیطره پیدا کرده و احکام تند و خشونت آمیز خود را اعمال می‌کند.
همچنین چندی پیش این گروه تروریستی اسلامگرا به مسیحیان منطقه اعلام کرده بود:" اگر اسلام آوردید که هیچ، ولی اگر بر کفر خود اصرار ورزید با سه گزینه روبرو خواهید شد."
داعش افزود:" آن سه گزینه این است که یا باید "مالیات سنگین پرداخت کنید" یا "ذبح شوید" و یا اینکه "یکی از فرماندهان داعش در منازل شما و در کنار همسرانتان به مدت یک هفته زندگی کند" (!)

چگونه مسیحی شوم؟

انجیل به معنای "خبر خوش" است. در واقع بهترین خبری است که میتوانید بشنوید.

كلام خداوند میفرماید، " اگر به زبان خود عیسی خداوند را اعتراف کنی و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مردگان برخیزانید، "نجات" خواهی یافت. چونکه به دل ایمان آورده میشود برای عدالت و به زبان اعتراف میشود بجهت نجات. (رومیان ۹-۱۰)

بهترین راه برای اجرای این واقعیات، " دعا " کردن است. همانطور که پولس نوشته است:" زیرا هرکه نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت. (رومیان ۱۰-۱۳)

قلب خود را با فروتنی واقعی به خدا تقدیم کنید، زیرا " قربانی های خدا روح شکسته است. خدایا دل شکسته و کوبیده را خوار نخواهی شمرد."

اگر براستی می خواهید به خانواده خداوند عیسی مسیح بپیوندید با فروتنی چنین دعا کنید:

† خدایا اعتراف میکنم که بیشتر عمرم را برای خودم زندگی کردم. حتی در بهترین لحظات زندگیم نیز به تو اندک توجه کردم و تو را جلال دادم. بسیار دفعات گناه کردم، بیشتر از آنچه که بتوانم بشمارم، و برای رهایی از مرگ ابدی که بخاطر گناهانم لایق آنم هیچ راهی ندارم. از تو بسیار ممنونم که آنقدر مرا دوست داشتی که عیسی، پسر یگانه ات را فرستادی تا بخاطر گناهان من روی صلیب بمیرد. کسی که باید روی صلیب میمرد، من بودم و او جای مرا گرفت تا من بتوانم مجاناً بخشیده شوم. لطفاً گناهان مرا ببخش ای پدر. دیگر نمیخواهم زندگی خود محوری داشته باشم. باقی روزهای زندگی ام را میخواهم برای خداوند عیسی مسیح زیست کنم. حضور روح القدس تو را بر زندگی ام میخواهم. آمین

اگر این دعا را انجام دادید، این وعده ایست که از کتابمقدس میتوانید همواره بخاطر نگاه دارید:

"اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او امین و عادل است تا گناهان ما را بیامرزد و ما را از هر ناراستی پاک سازد."

۱۳۹۴ آذر ۱۶, دوشنبه

در مجموع بیست سال حبس برای چهار نوکیش مسیحی در ایران

۴ تن از چهارده نوکیش  مسیحی که در تاریخ ۱۰ آبان ماه با یورش نیروهای امنیتی در شهرستان ورامین بازداشت شده بودند در مجموع به بیست سال حبس محکوم شدند.
طبق اخبار رسیده از فعالین مسیحی داخل ایران به خبرگزاری صدای مسیحیان ایران(Vocir) نوکیشان مسیحی که در شهرستان ورامین در جنوب شرقی تهران روز یکشنبه ۱۰ آبان ماه ۱۳۹۴ در حال برگزاری مراسم مذهبی در یک کلیسای خانگی  بوده اند با یورش ناگهانی نیروهای امنیتی مواجه میشوند،مشخصات افراد باز داشت شده  زری شاه قاسمی،(پورکاوه) محمد شاه قاسمی، بهرام تاجیک و سیمین میرزایی، امین، لیلا، زهرا، مهدی و فرزانه، شایان، سارا، نازنین، الناز میباشند.
تعدادی از افراد این  گروه قبلا عضو کلیسای پروتستان امانوئل در تهران، بودند که با فشار مقامات ایرانی بر این کلیسا مجبور به تعطیلی خدمات فارسی زبانان در فوریه  سال ۲۰۱۲  شده بودند، و برای برگزاری خدمات مسیحیان فارسی زبان مجبور به برگزاری مراسم خانگی شده بودند.
احکام صادره برای این افراد در دادگاه  ورامین صادر شده است که  «زری شاه‌قاسمی به ۷ سال زندان، سیمین میرزایی و بهرام تاجیک هر کدام به ۵ سال زندان » محکوم و به زندان ورامین منتقل شدند. همچنین محمد‌ شاه‌قاسمی نیز دردادسرای عمومی و انقلاب ناحيه ۲۱ تهران “ارشاد ” به « ۳سال زندان» محکوم شد،که در مجموع این چهار نوکیش مسیحی به ۲۰ سال حبس محکوم شدند،لازم به ذکر است،که دیگر بازداشت شدگان با قید وثیقه آزاد میباشند.
حکومت جمهوری اسلامی در روزهای ابتدایی روی آمدن با قتل کشیش ارسطو سیاح کشیش کلیسای پروتستان شیراز اولین اولین جفا به مسیحیان را پایه گزاری کرد که طی این ۳۷ سال با قتل و زندانی کردن فعالین مسیحی وجهه بدی را در ارتباط با آزار و اذیت مسیحیان به جا گذاشته است همچنین با تعطیلی کلیساهای رسمی فارسی زبان نوکیشان مسیحی به ناچار رو به کلیساهای خانگی آورده اند،به تازگی هم در فضای مجازی با به راه انداختن وبلاگ و پیج های فیسبوکی تحت عنوان مسیحیت دست به  تخریب فعالین مسیحی زده است که متاسفانه تعدادی از خادمین مسیحی هم در این کارزار جمهوری اسلامی ناخواسته همراه شدند.
پس از روی کار آمدن رییس جمهور به ظاهر میانه ایران با توجه به وعده های پیش از انتخابات همچنان مورد نقض حقوق بشر در ایران ادامه دارد و حتی در برخی موارد بد تر هم شده است،مخالفان سیاسی، روزنامه نگاران، فعالان و اعضای اقلیت های مذهبی به ویژه نوکیشان مسیحی و بهاییان همواره در معرض دستگیری و آزار و اذیت میباشند.
اما واقعیت این است که این  افراد برای برگزاری مراسم مذهبی و  مسالمت آمیز جمع شده بودند و این غیر قابل قبول است که مقامات ایرانی همچنان به آزار و اذیت جامعه مسیحی بدون علت فقط به خاطر پرستش ادامه میدهند،حکومت ایران باید به تمام تعهد های بین المللی خود پایبند باشد چرا که یکی از امضا کنندگان اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد و در ماده ۱۸ این اعلامیه جهانی آمده است هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.

خادم برگزیدۀ خدا

۱۵چون عیسی از این امر آگاه شد، آن مکان را ترک گفت. امّا عدۀ بسیاری از پی او رفتند و او جمیع ایشان را شفا بخشید۱۶و ایشان را قدغن کرد تا به دیگران نگویند که او کیست.۱۷این واقع شد تا گفتۀ اِشَعْیای نبی به انجام رسد که:
۱۸«این است خادم من که او را برگزیده‌ام،
محبوب من که جانم از او خشنود است.
روح خود را بر وی خواهم نهاد
و او عدالت را به قومها اعلام خواهد داشت.
۱۹نزاع نخواهد کرد و فریاد نخواهد زد؛
و کسی صدایش را در کوچه‌ها نخواهد شنید.
۲۰نیِ خُرد شده را نخواهد شکست
و فتیلۀ نیم‌سوخته را خاموش نخواهد کرد،
تا عدالت را به پیروزی رساند.
۲۱نام او مایۀ امید برای همۀ قومها خواهد بود.»

شفای مرد علیل

مَتّی ۱۲:‏۹-‏۱۴ -‏ مَرقُس ۳:‏۱-‏۶؛ لوقا ۶:‏۶-‏۱۱

۹سپس آن مکان را ترک گفت و به کنیسۀ آنان درآمد.۱۰در کنیسه مردی بود که یک دستش خشک شده بود. حاضران از عیسی پرسیدند: «آیا شفا دادن در روز شَبّات جایز است؟» این را گفتند تا بهانه‌ای برای متهم کردن او بیابند.۱۱او بدیشان گفت: «اگر یکی از شما گوسفندی داشته باشد و آن گوسفند در روز شَبّات در چاهی بیفتد، آیا آن را نمی‌گیرد و از چاه بیرون نمی‌آورد؟۱۲حال، انسان چقدر باارزشتر از گوسفند است! پس نیکویی کردن در روز شَبّات جایز است.»۱۳سپس به آن مرد گفت: «دستت را دراز کن!» او دستش را دراز کرد و آن دست، مانند دست دیگرش سالم شد.۱۴امّا فَریسیان بیرون رفتند و با هم مشورت کردند که چگونه او را بکشند.

صاحب روز شَبّات

مَتّی ۱۲:‏۱-‏۸ -‏ مَرقُس ۲:‏۲۳-‏۲۸؛ لوقا ۶:‏۱-‏۵

۱در آن زمان، عیسی در روز شَبّات از میان مزارع گندم می‌گذشت. شاگردان او به علت گرسنگی شروع به چیدن خوشه‌های گندم و خوردن آنها کردند.۲فَریسیان چون این را دیدند به او گفتند: «نگاه کن، شاگردانت کاری انجام می‌دهند که در روز شَبّات جایز نیست.»۳پاسخ داد: «مگر نخوانده‌اید که داوود چه کرد، آنگاه که خود و یارانش گرسنه بودند؟۴به خانۀ خدا درآمد و خود و یارانش نان تقدیمی را خوردند، هرچند خوردن آن برای او و یارانش جایز نبود، زیرا فقط کاهنان بدان مجاز بودند.۵یا مگر در تورات نخوانده‌اید که در روزهای شَبّات، کاهنان در معبد، حرمتِ شَبّات را نگاه نمی‌دارند، و با اینهمه بی‌گناهند؟۶به شما می‌گویم کسی در اینجاست که بزرگتر از معبد است!۷اگر مفهوم این کلام را درک می‌کردید که می‌گوید ”طالب رحمتم، نه قربانی،“ دیگر بی‌گناهان را محکوم نمی‌کردید.۸زیرا پسر‌انسان صاحب شَبّات است.»

۱۳۹۴ آذر ۱۳, جمعه

وعدۀ استراحت

مَتّی ۱۱:‏۲۵-‏۲۷ -‏ لوقا ۱۰:‏۲۱ و ۲۲

۲۵در آن وقت، عیسی اظهار داشت: «ای پدر، مالک آسمان و زمین، تو را می‌ستایم که این حقایق را از دانایان و خردمندان پنهان داشته و بر کودکان آشکار کرده‌ای.۲۶بله، ای پدر، زیرا خشنودی تو در این بود.۲۷پدرم همه‌چیز را به من سپرده است. هیچ‌کس پسر را نمی‌شناسد جز پدر، و هیچ‌کس پدر را نمی‌شناسد جز پسر، و آنان که پسر بخواهد او را بر ایشان آشکار سازد.
۲۸«بیایید نزد من، ای تمامی زحمتکشان و گرانباران، که من به شما آسایش خواهم بخشید.۲۹یوغ مرا بر دوش گیرید و از من تعلیم یابید، زیرا ملایم و افتاده‌دل هستم، و در جانهای خویش آسایش خواهید یافت.۳۰چرا‌که یوغ من راحت است و بار من سبک.»

سرزنش شهرهایی که ایمان نیاوردند

مَتّی ۱۱:‏۲۱-‏۲۳ -‏ لوقا ۱۰:‏۱۳-‏۱۵

۲۰آنگاه عیسی به سرزنش شهرهایی پرداخت که با اینکه بیشترِ معجزاتش در آنها انجام شده بود، توبه نکرده بودند.۲۱«وای بر تو، ای خورَزین! وای بر تو، ای بیت‌صِیْدا! زیرا اگر معجزاتی که در شما انجام شد در صور و صیدون روی می‌داد، مردم آنجا مدتها پیش در پلاس و خاکستر توبه کرده بودند.۲۲امّا یقین بدانید که در روز داوری، تحمل مجازات برای صور و صیدون آسانتر خواهد بود، تا برای شما.۲۳و تو، ای کَفَرناحوم، آیا تا به آسمان صعود خواهی کرد؟ هرگز، بلکه تا به اعماق دوزخ سرنگون خواهی شد. زیرا اگر معجزاتی که در تو انجام شد در سُدوم رخ می‌داد، تا به امروز بر جا می‌ماند.۲۴امّا یقین بدان که در روز داوری، تحمل مجازات برای سُدوم آسانتر خواهد بود، تا برای تو.»

سخنان عیسی دربارۀ یحیای تعمیددهنده

مَتّی ۱۱:‏۲-‏۱۹ -‏ لوقا ۷:‏۱۸-‏۳۵

۱پس از آنکه عیسی از دادن این فرمانها به دوازده شاگرد خود فارغ شد، از آنجا عزیمت کرد تا در شهرهای ایشان به تعلیم و موعظه بپردازد.
۲چون یحیی در زندان، وصف کارهای مسیح را شنید، شاگردان خود را نزد وی فرستاد۳تا بپرسند: «آیا تو همانی که می‌بایست بیاید، یا منتظر دیگری باشیم؟»۴عیسی در پاسخ گفت: «بروید و آنچه می‌بینید و می‌شنوید به یحیی بازگویید، که۵کوران بینا می‌شوند، لنگان راه می‌روند، جذامیان پاک می‌گردند، کران شنوا می‌شوند، مردگان زنده می‌گردند و به فقیران بشارت داده می‌شود.۶خوشابهحال کسی که به‌سبب من نلغزد.»
۷چون شاگردان یحیی می‌رفتند، عیسی دربارۀ یحیی سخن آغاز کرد و به جماعت گفت: «برای دیدن چه چیز به بیابان رفتید؟ برای دیدن نی‌ای که از باد در جنبش است؟۸اگر نه، پس برای دیدن چه رفتید؟ برای دیدن مردی که جامه‌ای لطیف در‌بر دارد؟ آنان که جامه‌های لطیف در‌بر می‌کنند در کاخهای پادشاهانند.۹پس برای دیدن چه رفتید؟ برای دیدن پیامبری؟ آری، به شما می‌گویم کسی که از پیامبر نیز برتر است.۱۰زیرا او همان است که درباره‌اش نوشته شده:
«‌”اینک رسول خود را پیشاپیش تو می‌فرستم،
که راهت را پیش پایت هموار خواهد کرد.“
۱۱آمین، به شما می‌گویم، که بزرگتر از یحیای تعمیددهنده از مادر زاده نشده است، امّا کوچکترین در پادشاهی آسمان از او بزرگتر است.۱۲از زمان یحیای تعمیددهنده تاکنون، پادشاهی آسمان نیرومندانه به پیش می‌رود؛ امّا زورمندان بر آن ستم می‌کنند.۱۳زیرا همۀ پیامبران و تورات تا زمان یحیی نبوّت می‌کردند.۱۴و اگر بخواهید بپذیرید، یحیی همان الیاس است که می‌بایست بیاید.۱۵هر‌که گوش شنوا دارد، بشنود.
۱۶«این نسل را به چه تشبیه کنم؟ همچون کودکانی هستند که در بازار می‌نشینند و به همبازیهای خود ندا می‌کنند:
۱۷«‌”برای شما نی نواختیم، نرقصیدید؛
مرثیه خواندیم، بر سینه نزدید.“
۱۸زیرا یحیی آمد که نه می‌خورَد و نه می‌نوشد؛ می‌گویند: ”دیو دارد.“۱۹پسر‌انسان آمد که می‌خورَد و می‌نوشد؛ می‌گویند: ”مردی است شکمباره و میگسار، دوست خراجگیران و گناهکاران.“ امّا حقانیت حکمت را اعمال آن به‌ثبوت می‌رساند.»