۱۳۹۴ اسفند ۸, شنبه

تناقضات قرآن 9

25) آیا فرشته ها میتوانند نامطیع باشند؟
هیچ فرشته ای متکبر نیست، همه الله را اطاعت میکنند (سوره 16 آیات 49-50)، اما «هان به فرشتگان گفتیم، آدم را سجده کنید» و همه آنها به آدم سجده کردند مگر ابلیس، ابلیس نافرمانی کرد و او بسیار متکبر است (سوره 2 آیه 34).
26) تناقضی در (سوره 2 آیه 97) و (سوره 16 آیات 101-103).
چه کسی قرآن را بر محمد وحی میکند؟ جبرئیل یا روح القدس (سوره 16 آیه 102) یا (سوره 2 آیه 97)؟
وحی های جدید وحی های قدیم را تصدیق میکنند (سوره 2 آیه 97) یا جایگزین آنها هستند (سوره 16 آیه 101)؟
قرآن عربی خالص است (سوره 16 آیه 103) اما تعداد بسیار زیادی کلمات غیر عربی در آن یافت میشود.
27) حلقه بینهایت (تسلسل).
(سوره 26 آیه 192-195-196) میگوید «این (قرآن) وحیست از طرف خداوند… به زبان عربی و این (قرآن) در نوشته های (پیامبران) قبلی نیز هست. حال با دانستن اینکه انجیل و تورات به زبان عبری و یونانی نوشته شده است. چطور یک کتاب عربی میتواند در آن کتابهای غیر عربی آمده باشد؟ علاوه بر این اگر این قرآن در آن کتابها گنجانده شده است، همین (سوره 26 آیه 192-195-196) نیز باید در آن کتابها باشد، بنابر این آن کتابها نیز باید در کتابهای قبلی همین سوره را داشته باشند و همینگونه به یک حلقه بینهایت و تسلسل میرسیم.

تغییر برخورد با غیرمسلمانان در نظام اسلامی

با روی کار آمدن نظام اسلامی، در واقع روحانیت از نقش جانبی در حکومت، به قدرت حاکم تبدیل شد و قابل انتظار بود که محدودیت‌ها و قوانین سخت‌گیرانه‌تر شوند. اولین نمود این تغییر، فشارها و هجمه‌ای بود که بر پیروان ادیانی وارد شد که در اسلام به رسمیت شناخته نمی‌شوند و بهاییان قربانیان بزرگ این سیاست بودند. 
اما آیا ادیانی مانند مسیحیت و یهودی‌ها که مطابق قرآن «اهل کتاب» شناخته می‌‏‌شوند و حقوق‌شان باید محفوظ نگه داشته شود از حقوق شهروندی برابر برخوردارند؟
این سئوالی است که پاسخ به آن، نیازمند اندکی درنگ است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی، زرتشتی و مسیحی و کلیمی به عنوان دین و اقلیت به رسمیت شناخته شده‌اند. در برگزاری مراسم مذهبی خود آزادند و از حقوق شهروندی برخوردارند. اما همچنان ماجرای قدیمی پابرجاست. اول اینکه به شکلی شدیدتر از حکومت‌های پیشین، برای تصدی بسیاری از پست‌ها مذهب شیعه شرط اساسی است. موضوعی که حتی اخیرا در انتخاب استاندار کردستان به مسئله تبدیل شد. 
حکومت ایران برای مسند استاندار یک منطقه سنی‌نشین که مسلمان هم هستند، ترجیح داد یک غیرکردِ شیعه را انتخاب کند. این وضعیت برای غیرمسلمانان به شکل محسوس‌تری برقرار است. البته مسیحیان یا کلیمی‌ها در هیچ منطقه‌ای از کشور اکثریت جمعیتی را در اختیار ندارند. اما حتی امکان رقابت برابر، برای پست‌هایی مانند استاندار و شهردار وجود ندارد. منع قانونی برای پست‌های رده بالا همچنان و با شدت برقرار است. فرد اول مملکت باید یک مجتهد شیعه باشد. رییس جمهور باید به قرآن سوگند بخورد و پیرو ولایت فقیه باشد. برای وزرای دولت جمهوری اسلامی نیز اگرچه قانون به صراحت تاکید نکرده، اما هرگز حتی شاهد وزارت یک مسلمان غیر شیعه نیز در تاریخ جمهوری اسلامی نبوده‌ایم.
25
 «رضا دهقانی» کشیش و مسئول کلیساهای خاورمیانه‌ای تشکیلات «کلیسای پنطیکاستی»: فشارهای حکومت اسلامی دلیل گرایش مسلمانان به دین‌های دیگر
 اما موضوعی که خصوصا در سال‌های اخیر در ایران تبدیل به معضل شده است بحث نوکیشان مسیحی است. خبر برخوردهای مختلف، از زندان گرفته تا اخراج از محیط کار و برخورد با کلیساها، و مقابله با افرادی که از دین اسلام خارج می‌شوند در سال‌های اخیر بیشتر در رسانه‌ها ‌‏‌دیده می‌شود. و پارادوکسی که حکومت ایران با آن روبروست، این است که معمولا این افراد سیاسی نیستند و کاری به جز برگزاری مناسک مذهبی و نهایتا تبلیغ دین جدید انجام نمی‌دهند. برخورد خشن با نوکیشان حساسیت جامعه جهانی و فعالان حقوق بشر را در پی داشته است. ولی از سوی دیگر حکومت نمی‌تواند این را بپذیرد که در جایی که خود را به عنوان تنها حکومت شیعه جهان و ام‌القرای جهان اسلام معرفی می‌کند شاهد افزایش پیوستن مسلمانان به دین دیگری باشد.
«رضا دهقانی» کشیش و مسئول کلیساهای خاورمیانه‌ای تشکیلات «کلیسای پنطیکاستی» Pentecostal Church International United در گفت‌وگو با هفته، شمار ایرانیان نوکیش را بین 200 تا 300 هزار نفر برآورد می‌کند:
«ما نمی‌توانیم آمار درستی بخاطر شرایط ایران بدهیم ولی خبر ما اینجوری می‌رسد که بین 200 تا 300 هزار نفر نوکیش داریم»
او همچنین فشارهای حکومت را عامل افزایش گرایش به مسیحیت می‌داند: «من اگر بخواهم صادقانه صحبت کنم یکی از دلایل گرایش و گِرویدن مسلمانان به ادیان دیگر، فشارهای حکومت اسلامی بر مردم است. فشارهای مذهبی که روی مردم است آنها را می‌کشاند به گرایش و پیوستن به دین‌های دیگر. این می‌تواند بهائی باشد مسیحی یا حتی خانقاه‌ها و گروه‌های دراویش. خوب بخش عظیمی از جامعه در تحقیق است که برود بک چیزی را جایگزینی آن چیزی کند که اول داشته. به طبع تعدادی به مسیحیت رو می‌آورند» 
کشیش دهقانی، برخورد مردم به نوکیشان مسیحی را در ایران با سایر کشورهای مشابه مقایسه می‌کند و می‌گوید: «نسبت به سایر کشورهای مسلمان شرقی، مانند ترکیه، اندونزی و مالزی، مردم ایران بسیار بازتر برخورد می‌کنند.» او معتقد است که مثلا در کشوری مانند ترکیه، اگرچه قانون مجازات و منعی برای تغییر دین پیش‌بینی نکرده، اما نگاه منفی و گاها طرد از جامعه و خانواده در بین آن‌ها بسیار بیشتر است تا ایران. وی ادامه می‌دهد: «مطابق تجربیات شخصی من اکثریت بزرگی از مردم ایران وقتی بشنوند برادرشان یا یکی از بستگانشان مسیحی شده مشکلی ندارند در مقابل اما فشارهای دولت گاه وحشت‌برانگیز است. گرچه نباید فراموش کنیم که افراد سنتی هم در ایران داریم که با این فضیه نمی‌توانند کنار بیایند ولی می‌توانم بگویم مردم ایران دید بازتری نسبت به دیگر کشورهای اسلامی دارند. حتی به نسبت مردم ترکیه، که ادعای دموکراسی هم دارند»

حمید، نوکیشِ مسیحی، و کارمند سابق وزارت دفاع: گفتند اخراجی و دو ساعت وقت داری وسائلت را جمع کنی و بروی
«حمید» متولد 1361 و یک نوکیش مسیحی در ایران است. او با انتخاب مسیحیت دچار مشکلاتی از قبیل از دست دادن کار خود، و حتی موانعی بر سر راه ازدواج شد، که باعث شد نتواند با فرد مورد نظرش ازدواج کند، او ماجرای خود را در گفت‌وگو با هفته اینطور بیان می‌کند:
«من کارمند وزارت دفاع بودم. البته در زمانی که استخدام شدم هنوز مسیحی نشده بودم. اما به تدریج با کلیسا آشنا شدم و احساس کردم این آیین و مناسکش به من آرامش می‌دهد و کمک می‌کند آدم بهتری باشم. به همین دلیل مسیحی شدم و مدام به کلیسا می‌رفتم»
حمید در محل کار خودش صحبتی از تغییر دین نمی‌کرد. البته می‌گوید کسی از او چیزی در این باره نپرسید، وگرنه راستش را می‌‏‌گفت. تا زمانی که دولت به مسئولان کلیسا اعلام می‌کند که باید شماره ملی افرادی که در مراسم کلیسا شرکت می‌کنند را اعلام کند:
«کشیش به من گفت که می‌توانم این کار را نکنم. شاید کمی محدودیت در تعداد حضورم ایجاد شود، اما می‌‏‌توانم این کار را نکنم و به شرکت در بیشتر مراسم ادامه بدهم. اما من گفتم دلیلی برای دروغ گفتن و پنهان کردن ندارم. و شماره ملی‌ام را دادم و خواستم که اعلام کند»
تقریبا بلافاصله بعد از این ماجرا حمید در محل کارش احضار می‌شود و بدون سئوال و جواب اخراج می‌شود.
«دو روز بعد از اعلام شماره ملی، وقتی رفتم سرکار موقع کارت کشیدن دیدم که کارتم کار نمی‌کند. گفتند عقیدتی سیاسی سازمان شما را خواسته است. رفتم آنجا و گفتند چون کارمند خوبی بوده‌ای و از تو فقط رفتار خوب دیده‌ایم. دو ساعت به تو وقت می‌دهیم که وسایلت را جمع کنی و بروی. هرچه خواستم دلیلش را به من بگویند کسی چیزی نگفت. فقط گفتند که همین را بدان که خیلی داریم به تو لطف می‌کنیم. همین را گفتند و من هم رفتم. حالا شغلم را عوض کرده ام و در یک کارگاه جواهرسازی کار می‌کنم. راضی هستم و از کاری که انجام داده‌ام احساس پشیمانی نمی‌کنم زیرا باعث شده است که احساس آرامش داشته باشم در زندگی، و تبدیل به آدم بهتری شوم. این موضوع حتی در تصمیم من برای ازدواج با دختر مورد علاقه‌ام تاثیر گذاشت و من نتوانستم ازدواج کنم، اما با این حال خواست خدا بوده و من راضی هستم. من بد هیچکس را نمی‌خواهم و برای همه فقط دعای خیر می‌کنم. حتی آن‌هایی که با من برخورد خوبی نداشتند»

باغ جِتْسیمانی

مَتّی ۲۶:‏۳۶-‏۴۶ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۳۲-‏۴۲؛ لوقا ۲۲:‏۴۰-‏۴۶

۳۶آنگاه عیسی با شاگردان خود به مکانی به نام جِتْسیمانی رفت و به ایشان گفت: «در اینجا بنشینید تا من به آنجا رفته، دعا کنم.»۳۷سپس پِطرُس و دو پسر زِبِدی را با خود برد و اندوهگین و مضطرب شده،۳۸بدیشان گفت: «از فرط اندوه، به حال مرگ افتاده‌ام. در اینجا بمانید و با من بیدار باشید.»۳۹سپس قدری پیش رفته به‌رویْ بر خاک افتاد و دعا کرد: «ای پدر من، اگر ممکن است این جام از من بگذرد، امّا نه به خواست من، بلکه به ارادۀ تو.»۴۰آنگاه نزد شاگردان خود بازگشت و آنها را خفته یافت. پس به پِطرُس گفت: «آیا نمی‌توانستید ساعتی با من بیدار بمانید؟۴۱بیدار باشید و دعا کنید تا در آزمایش نیفتید. روح مشتاق است، امّا جسم ناتوان.»۴۲پس بار دیگر رفت و دعا کرد: «ای پدر من، اگر ممکن نیست این جامْ نیاشامیده از من بگذرد، پس آنچه ارادۀ توست انجام شود.»۴۳چون بازگشت، ایشان را همچنان در خواب یافت، زیرا چشمانشان سنگین شده بود.۴۴پس یک بار دیگر ایشان را به حال خود گذاشت و رفت و برای سوّمین بار همان دعا را تکرار کرد.۴۵سپس نزد شاگردان آمد و بدیشان گفت: «آیا هنوز در خوابید و استراحت می‌کنید؟ اکنون ساعت مقرر نزدیک شده است و پسر‌انسان به دست گناهکاران تسلیم می‌شود.۴۶برخیزید، برویم. اینک تسلیم‌کنندۀ من از راه می‌رسد.»

۱۳۹۴ اسفند ۵, چهارشنبه

اسلام دین دروغ و ریا

همیشه و حتی در دوران اوج اسلام، در جوامع آن جنگ و خونریزی وجود داشته و خبری از معنویات خالص دینی و جدا از سیاست در آن نبوده است. آنهائی که به شوکت و عظمت گذشته اسلام نظر دارند، در هر لباسی، یا از چگونگی پایه گرفتن و تاریخ آن ناآگاهند که این عدم آگاهی بزرگترین عامل آسیب رسانی به جامعه شیعیان ایرانست، یا آگاهند و کتمان می کنند که در هر مقامی ریاکار و تبهکارند. کوشش مذبوحانه ای که برای احیاء و زنده کردن دوباره اسلام در قالبهای مختلف اصلاح گری صورت می پذیرد، در واقع آخرین میخهاییست که به تابوت اسلام فقاهتی و سیاسی زده میشود. ضمن اینکه پدیده گریز از دین یا تنفر از دین در میان جوانان مسلمان ایرانی شیوع یافته است. این امر باعث شده که جوانان ایرانی به مخالفت علنی با اسلام بپردازند و کلا ذهن خود را از هرگونه گرایش دینی پاک کنند و تبدیل به انسان‌هایی شوند که به هیچ دینی اعتقاد ندارند یا این‌که به اسلام پشت کرده و به سوی ادیان دیگری چون مسیحیت و زرتشت... رو می آورند.
اگرمسلمانان ایران بطور خاص و تمام مسلمانان بطور عام بدانند که در طول این 1400 سال گذشته اسلام، ما هیچ خیری از خدای اسلام یا بهترست بگوئیم، الله محمد ندیده و از رحیمی و رحمانی و عدل و دادگستری او اثری به ما نرسیده، جز زورگوئی و چپاولگری و تمامیت خواهی آخوندها شیعه و دیگر بنیادگرایان اسلامی در سراسر جهان، مقدار زیادی از مشکلات ما حل خواهد شد. حداقل مردم ایران باید بداند که نمایندگان الله، سالهاست در کشورمان چه می کنند، و به کجا متصلند. مروجین و مبلغان این خدا باید ثابت کنند که فسق و فجور، زندان و شکنجه، کشتار انسانها، چپاول اموال کشور و املاک مردم و تجاوز به حریم شرف و حیثیت یک ملت که بنام یک حاکمیت مذهبی بر مردم ایران روا داشته شده در حوزه کدامیک از صفات برگزیده خدایشان قرار دارد.
شایداجداد ما ایرانیان فریب برادری و برابری اسلام را خورده باشند که البته مزد خوش باوری های آنها را امروز ما گرفته ایم. اما بطور کلی از روزی که پای اسلام و خدای آن الله به این کشور باز شد، جز نکبت و فلاکت و سیاه روزی چیزی نصیب ما و پدران ما نشد. اگر فجایعی که این جماعت آخوندهای شیعه در ایران به راه انداخته اند، الهام گرفته از دستورات و فرامین خدای اسلام است، باید تکلیفمان را با چنین خدائی روشن کنیم، زیرا چنین خدایی شایسته و در خور پرستیدن نیست. شریعتمداران شیعه باید روشن کنند که خدای مذهبشان در این میان و در این سیه روزی ها چه نقشی داشته و اصلا بودن یا نبودنش چه فرقی به حال و روز این مردم دارد و برای چی میان اینهمه ملت مسلمان این خدا گریبان ملت ایران را گرفته تا حاکمیت الهی اش را در این سرزمین پیاده کند.
شاید بگوئید کردار و اعمال آخوندهای حاکم امروز و خلفای و حکام عرب در گذشته هیچ ربطی به خدا ندارد. اما ما نباید فراموش کنیم که هم اعراب غارتگر صدر اسلام و هم آخوندهای آدمکش امروز هر چه کرده اند بنام همان خدای اسلام انجام داده اند و هنوز هم می دهند. تازه این جنایتکاران از نام خدا سوء استفاده می نمایند، پس خود خدا که مدعی است حتی یک برگ از درخت بدون خواست و اراده ی او بر زمین نمی ریزد چکاره است؟ و چه کار می کند؟ اصلا کجاست؟ چه زمانی به فجایعی که به نام او به سر مردم می آورند پاسخ خواهد داد؟ لطفا نگوئید که در آن دنیا به حساب و کتاب گناهکاران رسیدگی خواهد شد، زیرا هنوز علم و معرفت بشر بعد از هزاران سال کنکاش به این موهومات پی نبرده است. از این گذشته اگر چنین حساب و کتابی در کار بود محال بود که آخوند جماعت که بهتر از هر کس به این مسائل واقف است، اینطور بی پروا دست به جنایت بزند. ضمنا اگر خدا فقط به کارهای دنیای دیگر ما می پردازد، پس به این دنیای ما چه کار دارد و برای چه عاملان فاسد خود را مثل مور و ملخ به جان ما انداخته و با توالت رفتن ما هم کار دارد و زندگی این دنیای ما را به جهنم تبدیل کرده است؟
وقتی آقایان روحانی،فقیه،حجت الاسلام و آیت الله... به نیابت از خدا این همه جور و جفا به مردم روا می دارند، برهیچکس ایرادی وارد نیست که به موجودیت خدای این آخوندها شک و به شریعت او تردید کند و حتی طایفه ای که مبشر و مبلغ چنین خدائی و شریعتی هستند از جامعه خود طرد نمایند. چرا؟ چون متولیان معرکه این خدا در طول 1400 سال، هر وقت به قدرت رسیده یا در کنار قدرتمندان قرار گرفته و همانگونه رفتار کرده که در طول این سی و چند سال گذشته شاهد آن هستیم. بنابراین راه رهائی و سلامت کشورمان و مردمان مان تنها با سرنگونی رژیم دجال مذهبی آخوندها به پایان نمی رسد، بلکه باید تکلیفمان را با زیر بنای این شریعت و الله آن روشن کنیم. در حقیقت درباره شریعت و خدائی که به شریعتمدارنش این اجازه را می دهد تا با دیگران و حتی پیروانش اینگونه رفتار ناشایست غیر انسانی کنند، واقعا باید دوباره اندیشید

تناقضات قرآن 8

22) موسی و انجیل؟
مسیح بیش از 1000 سال بعد از موسی به دنیا آمد اما در (سوره 7 آیه 157) الله در مورد انجیلی که به مسیح داده شده است با موسی صحبت میکند.
23) آیا کسانی که به زنان تهمت ناپاکی میزنند بخشیده میشوند؟
آری (سوره 24 آیه 5) نه (سوره 24 آیه 23).
24) در روز آخرت کارنامه خود را چگونه دریافت میکنیم؟
در روز جزا، زیانکاران کارنامه اعمال بدشان را از کجا میگیرند؟ از پشتشان (سوره 84 آیه 10) یا از دست چپشان (سوره 69 آیه 25)؟

پیشگویی انکار پِطرُس

مَتّی ۲۶:‏۳۱-‏۳۵ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۲۷-‏۳۱؛ لوقا ۲۲:‏۳۱-‏۳۴

۳۱آنگاه عیسی به آنان گفت: «امشب همۀ شما به‌سبب من خواهید لغزید. زیرا نوشته شده،
«‌”شبان را خواهم زد
و گوسفندان گله پراکنده خواهند شد.“
۳۲امّا پس از آنکه زنده شدم، پیش از شما به جلیل خواهم رفت.»۳۳پِطرُس در پاسخ گفت: «حتی اگر همه به‌سبب تو بلغزند، من هرگز نخواهم لغزید.»۳۴عیسی به وی گفت: «آمین، به تو می‌گویم که همین امشب، پیش از بانگ خروس، سه بار مرا انکار خواهی کرد!»۳۵امّا پِطرُس گفت: «حتی اگر لازم باشد با تو بمیرم، انکارت نخواهم کرد.» سایر شاگردان نیز چنین گفتند.

۱۳۹۴ اسفند ۴, سه‌شنبه

اسلام دین شهوت طلبان :

همانطور كه در قرآن مشاهده ميشود تمامي گفته هاي قرآن براي انسانهاي بي سواد و شهوت طلب ساخته شده براي نمونه نعمتهايي كه در بهشت وجود دارد،حوريان بهشتي،خوراك وميوه و كليه لذتهاي دنيوي وعده داده شده و گفته شده هر كه به خداي اسلام ايمان آورد وارد بهشت ميشود و از اين لذتها بهره مند ميشود و اين مباحث براي افراد شهوتران كه داراي شعور و تفكر نيستند بسيار كار آمد است .
پيامبري كه وعده لذتهاي دنيوي را ميدهد چگونه ميتواند شعور و سواد لازم را داشته باشد براي ترويج دين خودو چگونه ميتواند ادعا كند كه دين او كامل و راستين است پيامبري كه فقط وعده هاي دنيوي و جسماني انسانها را برآورده ميسازد با اين كار فقط و فقط انسانهاي بي سواد را به خود جلب ميكند چگونه ميتوان نتيجه گيري كرد كه كاملترين دين دنيا صحبت از حوري بهشتي و خوراك خوب ميكند و هم اكنون در كشور اسلامي ايران همان بي سواد ها و همان افراد شهوت طلب كه روئساي اصلي مملكت هستند و لذتهاي دنيوي را سر لوحه زندگي خويش قرار دادند چگونه مي توانند حتي تصور كنند كه لذت معنوي يعني چه ؟؟؟
در كشور ايران زمين همان روحانيوني كه در زندان هاي زنان تجاوز به زنان را مستحب ميدانند و زن رابه چشم يك ابزار جنسي نگاه ميكنندچگونه درك معنويات دارند.
آخوندهاي بي سوادي كه قانون وعظ كرده اند و حق زن را نصف مرد ميدانند و زن را يك وسيله براي رسيدن به خواسته هاي جسماني خود مي دانند و هر وقت به زني نگاه ميكنند فقط در ذهن آلوده و كرم خورده خود به يك موضوع مي انديشند و آن همخوابي با زنان به قصد بر آورده شدن نياز جنسي آن حيوانهاي هوس باز است ديگر به معنويات نمي انديشند حكومتي كه قانونهاي خود را روي قرآن دروغين نوشته است هر روز و هر روز بيشتر و بيشتر در لجن فرو ميرود و بازتابهايي نظير اعتياد ،خود فروشي، بي كاري،بيسوادي و...
و مردمان ساده دلي كه در باتلاقي كه حكومت ديكتاتوري و مريض ايجاد كرده هر روز فروتر ميروند و سران مملكت كه از اين شرايط نهايت سوئ استفاده را ميكنند و مملكت را به تاراج ميبرند و با خوشحالي دين اسلام ناب محمدي را ترويج ميدهند و ميخواهند مردم هر روز بي سواد تر باشند و روشنفكران را در نطفه مدفون ميكنند و اجازه اعتراض و صحبت را به هيچ احدي نميدهند و ميترسند از افرادي كه حرف حق ميزنند و آنها را به جرم ضد دين راهي ديار فاني ميكنند افسوس ميخورم و متاسفم براي دست پرورده هاي اين دولت ديكتاتوري كه با حرفهاي پوچ و تو خالي سر مردم راگرم ميكنند و ترس مردم را از جهنم و مجازات جهنمي بيشتر ميكنند ولي اي دولتمردان ديكتاتور بدانيد و آگاه باشيد كه دوره شما نيز ميگذرد و خدا رو شكر ميكنم كه مردم ايران زمين كم كم در حال شناخت خداي واقعي هستني خدايي كه انتقام نميگيرد ،خدايي كه قاتل نيست ،خدايي كه محبت دارد،خدايي كه ميبخشد و آن خدا كسي نيست بجز عيسي مسيح خداوند و خوشحالم روزانه در كشورم ايران زمين شمار زيادي از مردم با اين خدا آشنا ميشوند و اين خدا را بجاي خداي دروغين شما مي پذيرند و روزانه معجزات و بركات فراواني را دريافت ميكنند و مامسيحيان ايمان داريم كه خداوندمان عيسي مسيح به زودي تخت سلطنت خود را در ايلام كه همان ايران عزيز است بر پا ميكند و شما اي افعي زادگاه به جهنم خود پناه ببرديد و از خداوند دروغين خود طلب كمك كنيد .زيرا خداوند جهانيان را اينقدر محبت نمود كه پسر يگانه خود را فرستاد تا هر كه به او ايمان آورد هلاك نگردد بلكه حيات جاودان يابد . اين است خداي محبوب و مهربان ما مسيحيان ايران زمين . آمين

شام آخر

مَتّی ۲۶:‏۱۷-‏۱۹ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۱۲-‏۱۶؛ لوقا ۲۲:‏۷-‏۱۳

مَتّی ۲۶:‏۲۰-‏۲۴ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۱۷-‏۲۱

مَتّی ۲۶:‏۲۶-‏۲۹ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۲۲-‏۲۵؛

لوقا ۲۲:‏۱۷-‏۲۰؛ اوّل قُرِنتیان ۱۱:‏۲۳-‏۲۵

۱۷در نخستین روز عید فَطیر، شاگردان نزد عیسی آمدند و پرسیدند: «کجا می‌خواهی برایت تدارک ببینیم تا شام پِسَخ را بخوری؟»۱۸او به آنان گفت که به شهر، نزد فلان شخص بروند و به او بگویند: «استاد می‌گوید: ”وقت من نزدیک شده. می‌خواهم آیین پِسَخ را با شاگردانم در خانۀ تو به‌جای آورم.“‌»۱۹شاگردان همانگونه که عیسی گفته بود، کردند و پِسَخ را تدارک دیدند.
۲۰شب فرارسید و عیسی با دوازده شاگرد خود بر سر سفره نشست.۲۱در حین صرف شام، عیسی گفت: «آمین، به شما می‌گویم، یکی از شما مرا تسلیم دشمن خواهد کرد.»۲۲شاگردان بسیار غمگین شدند و یکی پس از دیگری از او پرسیدند: «من که آن کس نیستم، سرورم؟»۲۳عیسی پاسخ داد: «آن که دست خود را با من در کاسه فرو می‌برد، همان مرا تسلیم خواهد کرد.۲۴پسر‌انسان همانگونه که دربارۀ او نوشته شده، خواهد رفت، امّا وای بر آن کس که پسر‌انسان را تسلیم دشمن می‌کند. بهتر آن می‌بود که هرگز زاده نمی‌شد.»۲۵آنگاه یهودا، تسلیم‌کنندۀ وی، در پاسخ گفت: «استاد، آیا من آنم؟» عیسی پاسخ داد: «تو خود گفتی!»
۲۶چون هنوز مشغول خوردن بودند، عیسی نان را برگرفت و پس از شکرگزاری، پاره کرد و به شاگردان داد و فرمود: «بگیرید، بخورید؛ این است بدن من.»۲۷سپس جام را برگرفت و پس از شکرگزاری آن را به شاگردان داد و گفت: «همۀ شما از این بنوشید.۲۸این است خون من برای عهد [جدید] که به‌خاطر بسیاری به‌جهت آمرزش گناهان ریخته می‌شود.۲۹به شما می‌گویم که از این محصول مو دیگر نخواهم نوشید تا روزی که آن را با شما در پادشاهی پدر خود، تازه بنوشم.»
۳۰آنگاه پس از خواندن سرودی، به سمت کوه زیتون به‌راه افتادند.

خیانت یهودا

مَتّی ۲۶:‏۱۴-‏۱۶ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۱۰ و ۱۱؛ لوقا ۲۲:‏۳-‏۶

۱۴آنگاه یهودای اِسْخَریوطی که یکی از دوازده شاگرد بود، نزد سران کاهنان رفت۱۵و گفت: «به من چه خواهید داد اگر عیسی را به شما تسلیم کنم؟» پس آنان سی سکۀ نقره به وی پرداخت کردند.۱۶از آن هنگام، یهودا در پی فرصت بود تا عیسی را تسلیم کند.

شام آخر

۱۳۹۴ اسفند ۳, دوشنبه

خادم برگزیدۀ خدا

۱۵چون عیسی از این امر آگاه شد، آن مکان را ترک گفت. امّا عدۀ بسیاری از پی او رفتند و او جمیع ایشان را شفا بخشید۱۶و ایشان را قدغن کرد تا به دیگران نگویند که او کیست.۱۷این واقع شد تا گفتۀ اِشَعْیای نبی به انجام رسد که:
۱۸«این است خادم من که او را برگزیده‌ام،
محبوب من که جانم از او خشنود است.
روح خود را بر وی خواهم نهاد
و او عدالت را به قومها اعلام خواهد داشت.
۱۹نزاع نخواهد کرد و فریاد نخواهد زد؛
و کسی صدایش را در کوچه‌ها نخواهد شنید.
۲۰نیِ خُرد شده را نخواهد شکست
و فتیلۀ نیم‌سوخته را خاموش نخواهد کرد،
تا عدالت را به پیروزی رساند.
۲۱نام او مایۀ امید برای همۀ قومها خواهد بود.»

تناقضات قرآن 7

19) آیا الله شرک را میبخشد؟
شرک بدترین گناهان شمرده میشود، اما به نظر میرسد نویسنده قرآن نتوانسته است در مورد اینکه الله شرک را میبخشد یا نمیبخشد تصمیم قاطعی بگیرد. در (سوره 4 آیه 48، 116) میگوید نمیبخشد و در سوره (4 آیه 153) میگوید میبخشد، ابراهیم با پرستش ماه و خورشید و ستاره به عنوان خدایش دچار شرک میشود (سوره 6 آیه 76-78) اما مسلمانان فکر میکنند که پیامبران گناه نمیکنند.
20) ماجرای پرستش گوساله طلایی
اسرائیلیان قبل از اینکه موسی از کوه بازگردد آغاز به پرستش گوساله طلایی کردند (سوره 7 آیه 149)، اما تازمانی که موسی بازنگشته بود از توبه کردن سر باز زدند و به ستایش گوساله ادامه دادند (سوره 20 آیه 91). آیا هارون نیز در گناه آنان شریک بود؟ نه (سوره 20 آیه 85-90)، آری (سوره 20 آیه 92، سوره 7 آیه 151).
21)یونس به بیابان رسید یا نرسید؟
ما در حالی که ناخوش بود، او را به بیابان رساندیم (سوره 37 آیه 145)؛ اگر نعمت پروردگارش نبود، در حین بد حالی به صحرایی بی آب و گیاه می افتاد (سوره 68، آیه 49).

وضع آزادی مذهبی در ایران در سال ۲۰۱۴ «وخیم‌تر شده است»

.
در این گزارش آمده علاوه بر بهائیان، نوکیشان مسیحی، مسلمانان سنی‌مذهب، پیروان صوفی‌گری و نیز مخالفان شیعی‌مذهب، یهودیان، ارمنی‌ها، مسیحیان آشوری‌ و زرتشتی‌ها هم در ایران از بدرفتاری برپایه اعتقاد مذهبی‌شان در امان نیستند.
به گزارش «محبت نیوز» کمیسیون آمریکایی آزادی مذهبی در جهان روز دهم اردبیهشت، شانزدهمین گزارش سالانه خود را منتشر کرد. بر اساس این گزارش وضعیت آزادی مذهب در ایران در سال میلادی ۲۰۱۴ همچنان وخیم‌تر شده است.
به گفته رادیو اروپای ازاد رادیو فردا، نویسندگان این گزارش تصریح کرده‌اند که از زمان برگزیده شدن حسن روحانی به ریاست جمهوری در دو سال پیش، بهبودی در این وضعیت حاصل نشده است.
کمیسیون فوق از سال ۱۹۹۸ گزارش‌های سالانه خود را منتشر شده و به موارد نقض آزادی مذهب در ۳۳ کشور جهان پرداخته است.
در بخشی از گزارش‌های «کمیسیون آزادی مذهبی بین‌المللی آمریکا» به طور معمول پیشنهادهایی هم به طور موردی برای بهبود شرایط هر کشور ارائه می شود.
در میان ۳۳ کشور یاد شده، افزون بر ایران، نام کشورهایی از جمله افغانستان، عربستان سعودی، ترکیه، چین، کوبا، عراق، سوریه و تاجیکستان نیز به چشم می‌خورد.
به نوشته تهیه‌کنندگان گزارش کمیسیون آمریکایی آزادی مذهبی در جهان، در حالی که نظام دین‌سالار ایران همچنان به اشاعه یهودستیزی ادامه می‌دهد، کاربرد ادبیات یهودستیزانه نیز در سالی که گذشت در میان مسئولان جمهوری اسلامی شدت یافته است.
از حدود پنج سال پیش وزارت خارجه ایالات متحده ایران را در فهرست کشورهایی قرار داده که وضع‌شان به طور ویژه نگران‌کننده است و کمیسیون آزادی مذهبی در ایالات متحده در گزارش اخیر خود پیشنهاد کرده که نام ایران در سال جاری میلادی نیز همچنان در فهرست فوق باقی بماند.
در بخشی از گزارش یاد شده آمده است که، به‌رغم حقوق تصریح شده در قانون اساسی ایران برای اقلیت‌های مذهبی، تهران همچنان با استفاده از قوانین دینی حاکم در کشور به سرکوب گروه‌های مختلف ادامه می‌دهد.
مدافعان حقوق بشر، خبرنگاران و اصلاح‌طلبان از جمله گروه‌هایی هستند که، بر اساس این گزارش، به دلیل پایبندی به حقوق بین‌المللی خود، یعنی آزادی بیان و آزادی مذهب، هدف حملات حکومت قرار گرفته‌اند.
حسن روحانی هم با «عدم پایبندی به وعده‌های انتخاباتی خود» کاری برای تقویت آزادی‌های مدنی اقلیت‌های مدنی انجام نداده است.
حتی برخی از پیروان ادیانی که در قانون اساسی کنونی حقوقی برای‌شان در نظر گرفته شده با آزار و اذیت، تبعیض، بازداشت و ارعاب مواجه هستند.
در واقع علاوه بر بهائیان، نوکیشان مسیحی، مسلمانان سنی‌مذهب، پیروان صوفی‌گری و نیز مخالفان شیعی‌مذهب، یهودیان، ارمنی‌ها، مسیحیان آشوری‌ و زرتشتی‌ها هم در ایران از بدرفتاری برپایه اعتقاد مذهبی‌شان در امان نیستند.
کمیسیون آزادی مذهبی بین‌المللی ایالات متحده آمریکا در نتیجه‌گیری گزارش اخیر خطاب به دولت ایالات متحده پیشنهادهایی را برای بهبود شرایط کنونی آزادی‌های مذهبی در ایران ارائه داده است.
علاوه بر حفظ نام ایران در فهرست کشورهایی که وضع‌شان به طور ویژه نگران‌کننده است، به توصیه کمیسیون، واشینگتن باید از جمله موضوع آزادی‌های مذهبی و اعتقادی را همواره در گفت‌وگو با ایران در دستور کار خود نگاه دارد و همچنان آن دسته از اجزای حکومت ایران و مقام‌های رسمی را که در نقض شدید آزادی مذهبی نقش دارند شناسایی کرده و دارایی‌های آنها را بر اساس قانون جامع تحریم‌های ایران مسدود کند

روایت یك نوكیش مسیحی از شكنجه و ضرب شتم توسط ماموران اطلاعات + عكس

.
این نوكیش مسیحی یکی دیگر از صدها ایمانداری است که با وجود آنکه ذهن و روحش در یک خانواده مسلمان پرورش یافته اما با خواست قلبی و پس از آشنایی با آئین مسیحیت، با در نظر گرفتن شرایط سخت و ساختارهای امنیتی حاکم در جمهوری اسلامی به عیسی مسیح ایمان آورده است.
 دوشنبه, 28 آذر 1390
«عباس سارجالو نژاد» در سال ۱۳۸۷ آئین مسیحیت را برگزید و این درحالی بود که همسر او كمی قبل تر در سال ۱۳۸۵ به مسیح ایمان آورده بود. عباس بهمراه همسر و كودك ۹ ساله اش مجبور شدند برای حفظ جان و امنیت خود ناخواسته شهر و دیارشان را ترک کنند و راهی دیار غربت شوند. روایت "عباس سارجالو نژاد" از سختی هایی که او و خانواده اش متحمل آن شده اند تنها بخشی ناچیزی از شرایط انسان های آزاده ایست که نور ایمان به مسیح در قلبشان طلوع نموده اما ظلمت و جهل حاکمان مستبد در ایران آنچنان عرصه برجانشان تنگ کرده که ناچار به ترک موطن خویش شده اند.
عباس ۳۷ ساله در توصیف شرایط خود به "محبت نیوز" می گوید : «...من حدود سه سال پیش توسط همسرم به عیسی مسیح ایمان آوردم، در ایمانمان شاد بودیم، به کلیسا می رفتیم و می خواستیم تا دیگران نیز در شادیمان شریک باشند. بشارت می دادیم و همه چیز در زندگیمان رنگ زنده و حقیقی به خود گرفته بود. تا اسفندماه سال گذشته که خانواده من از مسیحی شدنمان با خبر شدند و از آن هنگام بود که همه چیز دگرگون شد.»
- اطلاع یافتن خانواده عباس از ایمان آنها به مسیح
...« فرزند ۹ ساله عباس در كریسمس سال گذشته هدیه ایی از طرف كانون شادی كلیسا گرفته بود، وقتی خانواده مذهبی عباس به منزل آنها آمده بودند پسر كوچك هدیه كلیسا را آورده و به مهمانان نشان می دهد و می گوید كه كلیسا این هدیه را به او داده است و همانجا آنها به این موضوع شك می کنند.» همچنین در جلسات مذهبی كه بمناسبت های اسلامی پدر و مادر عباس در خانه اشان برگزار می كردند آنها به هیچ وجه از زمانی که به مسیح ایمان آوردند در آن جلسات شركت نمی كردند كه این هم باعث شك و تردید آنها شده بود. كه بعدن با گفته های پسر كوچكشان و هدیه كریسمس دیگر مطمئن شده بودن.»
1-abbas-iran-christian
- برخورد تهدیدات آمیز خانواده
عباس در مورد خانواده اش گفت: « آنها بسیار مذهبی و افراطی و برادرانش نیز از جمله بسیجیان فدایی سید علی خامنه ای بودند و همین موضوع مشکلات شدیدی را برای عباس و همسر و فرزندش به وجود آورد. عباس افزود: «مادرم سعی می کرد با پند و نصیحت نظرمان را عوض کند او می پنداشت که ما گمراه شدیم و باید توبه کنیم، ولی از آنجا که موفق نشد و می دید که ما از ایمانمان با منطق و عشق دفاع می کنیم این موضوع را با دیگر اعضای خانواده در میان گذاشت. برادرم ابتدا با خشم و تهدید برآن شد که ما را به اسلام بازگرداند. حتا با این باور که من توسط همسرم اغفال شده ام به من گفت که باید از همسرم جدا شوم.» این کشمکش ها تا فرودین ماه سالجاری (1390) به طول انجامید. در ۵ فرودین ماه برادر بزرگم به همراه یک آخوند و یکی از دوستان سپاهی اش با نام (شهرام سحرخیز) به منزل ما آمدند. در ابتدا آخوند سعی می کرد با زبان نرم و اندرز گونه ما را متقاعد کند که در اشتباه هستیم و گمراه شده ایم، او به قول خودش از زیبایی های دین اسلام می گفت [حرفهایی که تا آن روز هزاران بار شنیده بودیم] بعد از گذشت چند ساعت لحن گفتار آخوند عوض شد و حرفهای به اصلاح منطقی اش تبدیل به تهدید گردید تا جاییکه ما را دعوت به مباهله کرد. هنگامی که منزل ما را ترک می کرد شروع به اتمام حجت کرد و گفت حکم شما " ارتداد" است و جزای سنگینی در انتظارتان است. برادرم محکم به سینه من زد و گفت مطمئن باش تو تحمل رنج و درد را نداری و همگی منزل ما را ترک کردند.»
من تهدید برادرم را جدی نگرفتم، چطور ممكن است برادری که دوران کودکی بسیار شادی با او داشتم روزی بخواهد برای من مشکل ایجاد کند»
- بازداشت و حضور ماموران امنیتی
روایت "عباس" از یورش شبانه ماموران وزارت اطلاعات به منزل ایشان و دستگیری اش توصیف شرایط تلخی است از آنچه دگراندیشان در ایران با آن روبرو هستند. عباس با یادآوری خاطرات تلخ آن شب به "محبت نیوز" گفت: «چند روزی از این ماجرا گذشت. شامگاه ۱۲ فروردین ۱۳۹۰، حدود ساعت 8 شب، به همراه همسر و پسرم در حال تماشای تلویزیون بودیم که صدای زنگ درب آپارتمان شنیده شد. همسرم رفت تا درب را باز کند. ناگاه با شنیدن صدای همسرم که انگار با چند نفر بحث می کند از اطاق خارج شدم. دیدم چهار مامور لباس شخصی که یک نفر از آنها بی سیم در دست داشت به زور وارد خانه شده اند. گفتم با چه اجازه ای وارد منزل من شدید؟ مرد بیسیم به دست که حاجی خطابش می کردند گفت ما از اداره اطلاعات و امنیت ملی آمده ایم و احتیاج به اجازه و حکم نداریم. شوکه شده بودم. چرا که ما نه فعالیت سیاسی داشتیم و نه وابسته به هیچ حزب و گروهی. ناگهان به ذهن خودم خطور کرد که با پلیس تماس بگیرم ولی آنها مانع شدند و شروع به تفتیش منزل کردند. آنها حتی اتاق خواب ما را هم بازرسی كردند، حتا من سعی كردم تا مانع آنها بشوم و به آنها گفتم در اطاق خواب لوازم شخصی ما نگه داشته می شود، اما یکی از ماموران سیلی محکمی به صورتم زد. فرزندم ترسیده بود و گریه می کرد. از صدای گریه پسرم و فریادهای همسرم، مادر و پدر خانم من که در طبقه بالا منزلمان زندگی می کردند پایین آمدند. پدر خانم بنده سعی داشت که از آنها حکم بازجویی بخواهد ولی با رفتار توهین آمیز همراه با تهدید آنها مواجه شد.»
عباس ادامه داد: ماموران امنیتی آن شب تمام سی دی های ما که شامل کارتن های پسرم نیز می شد به همراه چند کتاب مسیحی همراه با 6 جلد انجیل و یک جلد کتاب مقدس و رسیور ماهواره را جمع کردند و با خود بردند. به من گفتند باید همراه ما بیایی. همسرم خیلی سعی کرد مانع از بردن من شود اما فردی که حاجی صدایش می کردند می خواست همسرم را نیز با خود بیاورند که با اسرار مادر همسرم و من از این کار منصرف شدند.»
.
- انتقال به نقطه ای نامعلوم - بازجویی
به گفته عباس، ماموران وزارت اطلاعات در آسانسور دستانش را از پشت با یک کمربند پلاستیکی بستند و او را سوار بر یک خودروی پژو نمودند. او گفت : «زمانی که وارد اتوبان امام علی شدیم سر مرا با کیسه ای پارچه ای پوشاندند و با سختی در کف خودرو نگه داشتند تا متوجه مسیر نباشم. بعد از حدود سی چهل دقیقه وارد یک ساختمان شدیم. مرا از ماشین پیاده کردند و از چند پله پائین بردند. بعد از مدتی کیسه را از سرم برداشتند، داخل راهرویی بودیم با چندین درب فلزی کوچک که مرا در انتهای راهرو در داخل یکی از دالان های کوچک انداختند. نمی دانم چند ساعت در آن اطاق تاریک بودم ولی خیلی طول کشید. بالاخره پس از چند ساعت دو نفر آمدند و مرا برای بازجویی به اطاق دیگری منتقل کردند. درب را که باز کردند در روبروی من میز بزرگی بود که مردی درشت هیکل پشت آن نشسته بود. به محض وارد شدن به اطاق با ضربه ای به شکمم نقش بر زمین شدم. متوجه شدم فرد دیگری هم در اطاق هست که من او را ندیده بودم. در این بازجویی که بیشتر وقت آن به ضرب و شتم توهین و تحقیر گذشت از من خواستند اسم کلیسایی که می روم، کلیسای خانگی و افراد کلیسا و نام کشیش یا معلمین را به آنها بدهم. اینکه جواب درستی از من نشنیدند بر شکنجه های آنان اضافه می کرد. دو نفری که از من بازجویی می کردند یکی با خشونت و ضرب و شتم از من سوال می کرد ولی دیگری با نرمی با من صحبت می کرد. در دو روزی که من را در بازداشت نگه داشته بودند 2 بار بازجویی شدم. در نهایت با تعهدی که به من دیکته شد آزادم کردند و از من خواستند در دسترس باشم و گفتند که مرا تحت مراقبت قرار خواهند داد. پس از دو روز که به خانه برگشتم هم از نظر جسمی و هم روحی آسیب دیده بودم. تا مدتی احتیاط می کردم و کمتر به کلیسا می رفتیم و بیشتر در خانه دعا می کردیم. ولی از آنجا که نیاز به کلیسا و اتحاد در دعا داشتیم پس از گذشت سه هفته به کلیسا رفتیم. پس از چند جلسه کلیسا رفتن فکر کردم اتفاقی که برایم افتاده بود فقط تهدیدی از طرف برادرم بوده تا مرا بترساند و از ایمان بازدارد.»
- بازداشت مجدد و شكنجه
هفت صبح ۲۲ اردیبهشت ماه 1390 روزی بود که عباس بار دیگر در مقابل منزلش توسط چند لباس شخصی دستگیر و به اداره اطلاعات منتقل شد وبه مدت یک هفته در بازداشت بود. در این مدت بارها از او بازجویی شد. بازجویی هایی که با شکنجه و شلاق همراه بود. آثار سوختگی سیگار تنها بخشی از سند جنایاتی است که او با آن دست و پنجه نرم کرده است. به شکنجه های جسمی می بایست آزار و فشار روانی و شکنجه های روحی را هم افزود. بازجویان به او می گفتند همسر و پسرش را نیز گرفته اند و به زندان انداخته اند. به عباس عکسی را نشان دادند که در کلیسا به همراه همسرش در آن دیده می شد. عباس می گوید: «از آنجایی که من انسان هستم ترس بر من غلبه کرده بود. ترس نه از جان خودم بلکه از جان همسرم و فرزنم و آزاری که ممکن بود به آنها وارد شود ترسیده بودم، چرا که همه می دانند در زندانهای ایران علاوه بر تجاوز و شکنجه چه جنایاتی صورت می گیرد. آنجا متوجه شدم که از نظر دولت جمهوری اسلامی هر ایمان و اعتقادی به جز اعتقادات و پیروی کورکورانه از اسلام امنیت ملی را به خطر می اندازد.»
این نوکیش مسیحی پس از یک هفته آزار روحی و جسمی شدید به شرط همکاری با ماموران امنیتی با تعهد کتبی آزاد می شود. گویا کابوس آنچه در بازداشتگاه وزارت اطلاعات بر او گذشت و ترس از تکرار آن فجایع تمامی نداشت. او به همراه همسر و فرزند ش مظلومانه مجبور به ترک خانه خود می شوند و به طور موقت مدتی را در منزل دوستانشان سپری می کنند.
در این میان ماموران امنیتی ضمن تماس تلفنی با موبایل همسر ایشان، از آنها خواسته می شود تا در اسرع وقت به ساختمانی در شعبه اتوبان همت ابتدای خیابان پاسداران حاضر شوند. پیش از این نیز از طریق برخی دوستان خود مطلع می شوند که چند تن از دیگر نوكیشان و ایمانداران کلیسا به وزارت اطلاعات احضار شدند. آنها چند روزی به آن مكان كه احضار شده بودند مراجعه نكردند تا شاید اوضاع تغییر کند، اما خبر به آنان رسید که برخی از دوستانشان که پیش از این احضار شده بودند توسط ماموران اطلاعات بازداشت شده اند. بنابراین به ناچار تصمیم به ترک وطن می گیرند.

۱۳۹۴ بهمن ۲۳, جمعه

شام آخر

مَتّی ۲۶:‏۱۷-‏۱۹ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۱۲-‏۱۶؛ لوقا ۲۲:‏۷-‏۱۳

مَتّی ۲۶:‏۲۰-‏۲۴ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۱۷-‏۲۱

مَتّی ۲۶:‏۲۶-‏۲۹ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۲۲-‏۲۵؛

لوقا ۲۲:‏۱۷-‏۲۰؛ اوّل قُرِنتیان ۱۱:‏۲۳-‏۲۵

۱۷در نخستین روز عید فَطیر، شاگردان نزد عیسی آمدند و پرسیدند: «کجا می‌خواهی برایت تدارک ببینیم تا شام پِسَخ را بخوری؟»۱۸او به آنان گفت که به شهر، نزد فلان شخص بروند و به او بگویند: «استاد می‌گوید: ”وقت من نزدیک شده. می‌خواهم آیین پِسَخ را با شاگردانم در خانۀ تو به‌جای آورم.“‌»۱۹شاگردان همانگونه که عیسی گفته بود، کردند و پِسَخ را تدارک دیدند.
۲۰شب فرارسید و عیسی با دوازده شاگرد خود بر سر سفره نشست.۲۱در حین صرف شام، عیسی گفت: «آمین، به شما می‌گویم، یکی از شما مرا تسلیم دشمن خواهد کرد.»۲۲شاگردان بسیار غمگین شدند و یکی پس از دیگری از او پرسیدند: «من که آن کس نیستم، سرورم؟»۲۳عیسی پاسخ داد: «آن که دست خود را با من در کاسه فرو می‌برد، همان مرا تسلیم خواهد کرد.۲۴پسر‌انسان همانگونه که دربارۀ او نوشته شده، خواهد رفت، امّا وای بر آن کس که پسر‌انسان را تسلیم دشمن می‌کند. بهتر آن می‌بود که هرگز زاده نمی‌شد.»۲۵آنگاه یهودا، تسلیم‌کنندۀ وی، در پاسخ گفت: «استاد، آیا من آنم؟» عیسی پاسخ داد: «تو خود گفتی!»
۲۶چون هنوز مشغول خوردن بودند، عیسی نان را برگرفت و پس از شکرگزاری، پاره کرد و به شاگردان داد و فرمود: «بگیرید، بخورید؛ این است بدن من.»۲۷سپس جام را برگرفت و پس از شکرگزاری آن را به شاگردان داد و گفت: «همۀ شما از این بنوشید.۲۸این است خون من برای عهد [جدید] که به‌خاطر بسیاری به‌جهت آمرزش گناهان ریخته می‌شود.۲۹به شما می‌گویم که از این محصول مو دیگر نخواهم نوشید تا روزی که آن را با شما در پادشاهی پدر خود، تازه بنوشم.»
۳۰آنگاه پس از خواندن سرودی، به سمت کوه زیتون به‌راه افتادند.

تناقضات قرآن6

) آیا در بهشت بازجویی خواهد بود یا نه؟
از یکدیگر سوال نخواهند کرد (سوره 23 آیه 101)، اما همچنان در یک پرس و جوی دو جانبه شرکت خواهند کرد (سوره 52 آیه 25) و از یکدیگر سوال خواهند کرد (سوره 37 آیه 27).
17) آیا فرشتگان محافظ هستند؟
هیچ حافظی بجز الله وجود ندارد (سوره 2 آیه 107، سوره 29 آیه 22)، اما (سوره 41 آیه 31) فرشتگان خود میگویند «ما محافظان شما در اینجا و در آن دنیا هستیم.» همچنین در سوره های دیگر نقش آنها بعنوان نگاهبان (سوره 13 آیه 11 و سوره 50 آیه 17-18) و محافظان (سوره 82 آیه 10) اعلام میشود.
18) آیا همه چیز مطیع الله است؟
به اینکه همه چیز مطیع الله است در (سوره 30 آیه 26) اعلام شده است اما در چندین جای دیگر در مورد عدم اطاعت مغرورانه شیطان از الله خبر میدهد از جمله (سوره 7 آیه 11، سوره 15 آیه 28-31، سوره 17 آیه 61، سوره 20 آیه 116، سوره 28 آیه 71-74، سوره 18 آیه 50)، همچنین در جاهای دیگری در مورد بسیاری از موجودات که از فرمان الله سرپیچی میکنند.

زندان برای سیزده تن از نوکیشان مسیحی

از سوی دادگاه انقلاب اسلامی، صدور حکم بیش از سی و سه سال زندان برای سیزده تن از نوکیشان مسیحی به وخامت اوضاع مسیحیان شیراز اشاره دارد. اتهام این افراد تبلیغ مسیحیت تبشیری و تشکیل کلیساهای خانگی عنوان شده است.
دادگاههای انقلاب اسلامی در شهرهای شیراز و اصفهان، رشت، تنکابن و کرج، در دو ماه اول سال ۱۳۹۴ احکامی را صادر و پس از طرح در دادگاه تجدید نظر به تائید رسانده اند که طی آنها ۱۸ تن از نوکیشان مسیحی در مجموع به سی و سه سال حکم زندان قطعی محکوم شده اند.
بنا بر اولین گزارش مشروح سال ۲۰۱۵ احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران که به آن سازمان ارائه شد به وخامت اوضاع مسیحیان ایرانی اشاره دارد. در مقطع تاریخ اول ژانویه ۲۰۱۵ حداقل ۹۲ مسیحی در ایران به دلیل مذهب و فعالیت های مسیحی خویش در بازداشت ( یا در انتظار برگزاری دادگاه ) به سر می برند. طبق این گزارش تنها در سال ۲۰۱۴ تعداد ۶۹ نوکیش مسیحی توسط مقامات جمهوری اسلامی دستگیرشدند که حداقل به مدت بیست و چهار ساعت در بازداشت به سر بردند.
این در حالی است که سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در طی دیدار اسفند ماه سال گذشته خود با نمایندگان اقلیت‌های مذهبی در مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد که بر اساس آموزه‌های اسلام باید “با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت” رفتار شود.

به رغم تلاش های جمهوری اسلامی برای تبلیغ و تحمیل دین اسلام شیعه به عنوان دین رسمی و قانونی کشور، با وجود سخت گیری ها و فشارهایی که براقلیت های مذهبی اعمال می شود، و با آن که در حکومت جمهوری اسلامی مجازات تغییر دین برای مسلمانان در حکم ارتداد است و می تواند حتا مجازات اعدام را درپی داشته باشد، اما پدیده تغییر دین ایرانیان شیعه مذهب، بویژه به مسیحیت، مدام گسترش یافته است.


از سوی دادگاه انقلاب اسلامی، صدور حکم بیش از سی و سه سال زندان برای سیزده تن از نوکیشان مسیحی به وخامت اوضاع مسیحیان شیراز اشاره دارد. اتهام این افراد تبلیغ مسیحیت تبشیری و تشکیل کلیساهای خانگی عنوان شده است.
دادگاههای انقلاب اسلامی در شهرهای شیراز و اصفهان، رشت، تنکابن و کرج، در دو ماه اول سال ۱۳۹۴ احکامی را صادر و پس از طرح در دادگاه تجدید نظر به تائید رسانده اند که طی آنها ۱۸ تن از نوکیشان مسیحی در مجموع به سی و سه سال حکم زندان قطعی محکوم شده اند.
بنا بر اولین گزارش مشروح سال ۲۰۱۵ احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران که به آن سازمان ارائه شد به وخامت اوضاع مسیحیان ایرانی اشاره دارد. در مقطع تاریخ اول ژانویه ۲۰۱۵ حداقل ۹۲ مسیحی در ایران به دلیل مذهب و فعالیت های مسیحی خویش در بازداشت ( یا در انتظار برگزاری دادگاه ) به سر می برند. طبق این گزارش تنها در سال ۲۰۱۴ تعداد ۶۹ نوکیش مسیحی توسط مقامات جمهوری اسلامی دستگیرشدند که حداقل به مدت بیست و چهار ساعت در بازداشت به سر بردند.
این در حالی است که سید علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی در طی دیدار اسفند ماه سال گذشته خود با نمایندگان اقلیت‌های مذهبی در مجلس شورای اسلامی، تاکید کرد که بر اساس آموزه‌های اسلام باید “با پیروان ادیان دیگر با انصاف و عدالت” رفتار شود.
به رغم تلاش های جمهوری اسلامی برای تبلیغ و تحمیل دین اسلام شیعه به عنوان دین رسمی و قانونی کشور، با وجود سخت گیری ها و فشارهایی که براقلیت های مذهبی اعمال می شود، و با آن که در حکومت جمهوری اسلامی مجازات تغییر دین برای مسلمانان در حکم ارتداد است و می تواند حتا مجازات اعدام را درپی داشته باشد، اما پدیده تغییر دین ایرانیان شیعه مذهب، بویژه به مسیحیت، مدام گسترش یافته است.


اسلام آوردن ايرانيان

اسلام آوردن ايرانيان
چنانکه مورّخین گفته اند تا ۳، ۴ قرن مردم برخی از مناطق ایران هنوز مسلمان نشده بودند. از جمله مردم فارس تا قرن چهارم زرتشتی بودند. مردم گیلان و دیلمستان نیز بر آئین قبلی خویش بودند تا اینکه پس از دو قرن توسّط شخصی به نام ناصر اطروش زیدی مسلمان شدند. البته مناطقی مثل قزوین بود، که اسلام را به سرعت پذیرفتند. با این وجود، آنها به خاطر عدم آشنایی با زبان عربی، بدون اینکه از اسلام چیزی بدانند اظهار مسلمانی می کردند. اغلب موارد نیز مناطقی بودند که با اسلام آوردن کدخدایان و صاحبان اراضی و اشراف، رعایا و دیگر مردم نیز مسلمان می شدند. تمایل اشراف و صاحبان اراضی نیز بخاطر این بود که هر کس مسلمان می شد امتیازاتی داشت. از جمله تملّک او بر اراضی و اموالش باقی می ماند، و از پرداخت جزیه معاف می شد.
این چنین بود که عدّه زیادی بخاطر حفظ اموال و اراضی خود، و عدّه زیادی بخاطر تبعیّت از عمل اشراف و بزرگانشان مسلمان شدند، در حالی که ایمان در دلهایشان رسوخ نکرده بود. عدّه ای نیز از ترس جان یا عدم توانایی پرداخت جزیه، مسلمان شدند. چرا که اگر کسی مسلمان نمی شد، یا باید جزیه پرداخت می کرد و یا باید کشته می شد. گفته شده در زمان حجّاج، از موالی به این عنوان که اسلام آنها واقعی نیست ـ و برای فرار از جزیه اسلام آوردهاند ـ جزیه گرفته میشد! بنابراین، ایرانیانی که هم زمان با فتح ایران اظهار مسلمانی کردند چهار دسته بودند:
۱- عدّه ای که به سرعت اسلام را پذیرفتند امّا نسبت به معارف اسلامی ـ بخاطر ندانستن زبان عربی ـ معرفتی نداشتند. این گروه اندک بودند.
۲- عدّه ای که بخاطر تبعیّت از اشراف و بزرگان منطقه مسلمان شدند.
۳- عدّه ای که از ترس جانشان مسلمان شدند.
۴- عدّه ای که بخاطر عدم توانایی در پرداخت جزیه های سنگین مسلمان شدند.
بنابراین اکثر تازه مسلمانان ایرانی، اسلام ظاهری داشتند، و در طی چند قرن پس از فتح ایران، با معارف اسلام آشنا شدند و ایمان قلبی آوردند. آنان هم که اسلام را نپذیرفتند، یا مقاومت کردند و کشته شدند و یا مانند اکثر مناطق از جمله مردم آذربایجان، بانقیا، باروسما، حیره، بهقباد اسفل، و اوسط، انبار، ساباط، رومیه، مهرود، اهواز، ایذه، شوش، جندی شاپور، رامهرمز، اصفهان و ... با پرداخت جزیه به آئین پیشین خود باقیماندند.

۱۳۹۴ بهمن ۱۶, جمعه

تناقضات قرآن5

13) الله و تخت او کجاست؟
الله از رگ گردن به انسان نزدیکتر است (سوره 50 آیه 16) و در عین حال او بر روی تختش نشسته است (سوره 57 آیه 4) تختی که روی آب بنا شده است (سوره 11 آیه 7) و در عین حال بقدری دور است که رسیدن به او بین 1000 و 50000 سال طول میکشد (سوره 32 آیه 5، سوره 70 آیه 4).
14) ریشه بیچارگی کجاست؟
آیا شر و مصیبت از طرف شیطان است (سوره 38 آیه 41) ؟ از خود ماست (سوره 4 آیه 79) ؟ یا از طرف الله (سوره 4 آیه 78) ؟
15) رحمت الله چقدر است؟
الله رحمت را بر خود مقرر کرده است (سوره 6 آیه 12) هرچند بعضی از اشخاص را هرچند که میتواند هدایت نمیکند (سوره 6 آیه 35، سوره 14 آیه 4).

تدهین عیسی در بیت‌عَنْیا

مَتّی ۲۶:‏۶-‏۱۳ -‏ مَرقُس ۱۴:‏۳-‏۹

مَتّی ۲۶:‏۶-‏۱۳ -‏ مشابه لوقا ۷:‏۳۷ و ۳۸؛ یوحنا ۱۲:‏۱-‏۸

۶در آن هنگام که عیسی در بیت‌عَنْیا در خانۀ شَمعون جذامی بود،۷زنی با ظرفی مرمرین از عطر بسیار گرانبها نزد او آمد و هنگامی که عیسی بر سر سفره نشسته بود، عطر را بر سر او ریخت.۸شاگردان چون این را دیدند به خشم آمده، گفتند:۹«این اِسراف برای چیست؟ این عطر را می‌شد به بهایی گران فروخت و بهایش را به فقرا داد.»۱۰عیسی متوجه شده گفت: «چرا این زن را می‌رنجانید؟ او کاری نیکو در حق من کرده است.۱۱فقیران را همیشه با خود دارید، امّا من همیشه نزد شما نخواهم بود.۱۲این زن با ریختن این عطر بر بدن من، در واقع مرا برای تدفین آماده کرده است.۱۳براستی به شما می‌گویم، در تمام جهان، هر‌جا که این انجیل موعظه شود، کار این زن نیز به یاد او بازگو خواهد شد.»

محاکمه چهار فعال مسیحی ایرانی به اتهام ترویج مسیحیت!

احضار چهار فعال مسیحی ایرانی به دادگاه به اتهام ترویج مسیحیت!

 چهار تن از فعالین مسیحی ایرانی  به نامهای امین خاکی ،حسین بارون زاده(دانیال) محمد بهرامی،رحمان بهمنی (ضیاء)  در تاریخ دوشنبه ۱۲ بهمن ماه ۱۳۹۴(اول فوریه ۲۰۱۶) به اتهام ترویج مسیحیت به دادگاه احضار شده اند.
این افراد روز  چهار شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ که برای تفریح به همراه ۴تن دیگر به نامهای حسین اعتمادی فر (یوناتان)،  سلیمه رحیمی (مرتا)، فاطمه باقری و امینه معلا  به اطراف شهر شوش مراجعه کرده بودند ،توسط نیروهای امنیتی که با   تعداد ۳ خودروی سواری  به همراه یک مینی بوس به محلی که این افراد برای تفریح حضور داشتند با ارایه حکمی که در آن فقط اسامی   امین خاکی و حسین بارون‌زاده نوشته شده بود بازداشت شدندعلت بازداشت نیز   ترویج مسیحیت عنوان شده بود.
مدتی بعد  حسین اعتمادی فر (یوناتان)،  سلیمه رحیمی (مرتا)، فاطمه باقری و امینه معلا آزاد شدند. و حسین بارون زاده(دانیال) محمد بهرامی،رحمان بهمنی (ضیاء) به بند امنیتی زندان کارون سالن شماره ۸منتقل شدند. 
پس از آن  امین خاکی  پس از بازداشت طولانی در ستاد خبری وزارت اطلاعات شهر اهواز و همچنین ضرب و شتم شدید که آثار آن در بدن وی مشهود بوده  روز چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۳ به  زندان کارون اهواز منتقل شد،نامبرده پس از تحمل حدود ۱۰ ماه حبس روز ۱۳ دی ماه سال گذشته  با قید وثیقه  از زندان آزاد شد.
این در حالی است که ایران در لیست سالیانه سازمان درهای باز(OpenDoors) نهمین کشور مسیحی ستیز جهان در سال گذشته میلادی  شناخته شده است،نوکیشان مسیحی  در ایران همواره  با اتهام های از قبیل اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام و ارتداد مواجه هستند که مجازات آن حبس های طولانی مدت و یا حکم اعدام که دردادگاه تجدید نظر به حبس های طولانی مدت تبدیل میشود میباشند.
قرار گرفتن ایران در مرز قرمز لیست منتشر شده توسط سازمان درهای باز  نشان از آزار و اذیت بینهایت مسیحیان میباشد،وضعیت ایران  با توجه به وعده های حسن روحانی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ارتباط با حق و حقوق اقلیت های مذهبی نه تنها تغییری حاصل شده است بلکه بدتر هم شده است.
در مادهٔ ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر که حکومت ایران نیزیکی از کشورهایی هست که  متعهد به اجرای آن شده است آمده که هر انسانی حق  آزادی اندیشه،  دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب ، و آزادی علنی  کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است.
با اینحال جمهوری اسلامی  همچنان از اجرای آن چیزی که متعهد شده است سر باز میزند و اقلیت های مذهبی در ایران همچنان تحت آزار و اذیت میباشند،این پر واضح است که حکومت ایران با عدم توجه به تعهد خود قانون کشور را تبدیل به یک قانون  تک مذهبی اجباری  اسلام شیعه کرده است و تمام حق و حقوق به عبادات اسلام شیعه داده میشود، نقض حقوق  ، مسیحیان، بهائیان، یهودیان و مسلمانان سنی که توسط عناصر تندرو شیعه مسلمان اجرا میشود  تماما تحت حمایت  رهبر جمهوری اسلامی علی خامنه ای می باشد.

عابدینی: پس از خودداری از اعتراف کتک خوردم


سعید عابدینی، نوکشیش مسیحی، که هفته پیش توسط ایران آزاد شد در مصاحبه با شبکه فاکس نیوز گفته که او پس از خودداری از امضای اعترافات ساختگی، کتک خورد و در سلول انفرادی قرار داده شد.

آقای عابدینی که حدود ۹ روز پس از آزادی و انتقال به آلمان، به آمریکا بازگشته گفت که پس از خودداری از امضای اعترافات برای مدتی در اوین تهران با یک زندانی القاعده هم سلولی بود و این زندانی یک بار سعی کرد او را بکشد.
او در پاسخ به سوال خبرنگار فاکس که آیا شکنجه شده است گفت:‌ "بله، یک بار هنگام بازجویی آنها مرا به شدت کتک زدند چون می خواستند چیزی را بنویسم که من قبول نکردم.... در دادگاه بودیم که قاضی در را بست و بازجوها شروع به زدن من کردند، و همان موقع بود که از شکمم خون آمد."
او همچنین در این مصاحبه گفت که برای حدود دو ماه با امیر حکمتی، دیگر آمریکایی زندانی در ایران، هم سلولی بود که آن را از نکات مثبت دوران حبس خواند.
آقای عابدینی، ۳۵ ساله، متولد ایران است اما به شهروندی آمریکا درآمده.
این نوکشیش مسیحی در سپتامبر ۲۰۱۲ میلادی، مهر ۱۳۹۱ خورشیدی، به اتهام تشکیل کلیسای‌های خانگی به قصد برهم زدن امنیت ملی دستگیر شده بود و هشت سال حبس گرفت.
آقای عابدینی در مصاحبه با فاکس نیوز گفت که قاضی به او گفته بود "به ایران آمده است تا به بهانه تشکیل کلیساهای خانگی، با کمک مسیحیت حکومت را ساقط کند"، اتهامی که آقای عابدینی آن را رد کرده است.
او یکی از پنج آمریکایی بود که ایران در قبال آزادی هفت ایرانی در آمریکا آزاد کرد.
جیسون رضاییان، امیر حکمتی، سعید عابدینی،‌ نصرت‌الله خسروی رودسری و مت تره‌ویتیک روز شنبه ۲۶ دی - ۱۶ ژانویه - آزاد شدند. چهار نفر آنها فورا ایران را ترک کردند و گفته می شود که نفر پنجم، نصرت الله خسروی، هم بعدا از ایران خارج شده.