۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۱, شنبه

انتقاد شدید عفو بین‌الملل از وضعیت حقوق بشر در ایران

انتقاد شدید عفو بین‌الملل از وضعیت حقوق بشر در ایرانسازمان عفو بین‌الملل در تازه‌ترین گزارش خود وضعیت حقوق‌بشر در بسیاری از نقاط جهان از جمله ایران را بد توصیف کرده و از آن انتقاد کرده است.
بر اساس گزارش این سازمان حقوق‌بشری در سال گذشته میلادی (۲۰۱۵) مقام‌های ایران به “ایجاد محدودیت شدید در زمینه آزادی بیان یا تجمعات” ادامه داده‌اند.
این سازمان در همین رابطه از فیلترینگ در ایران انتقاد کرده و به موارد بسیاری از بازداشت‌ها به خاطر فعالیت در فضای مجازی اشاره کرده است.
گزارش عفو بین‌الملل با اشاره به میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی گفته است که آنها همچنان بدون دادگاه و صدور احکام رسمی در بازداشت خانگی به سر می‌برند. عفو بین‌الملل همچنین از بازداشت و محدودیتهای اعمال شده به روزنامه‌نگاران، هنرمندان، نویسندگان و دیگر فعالان حقوق بشری در ایران انتقاد کرده است.
میرحسین موسوی، مهدی کروبی و زهرا رهنورد، از اواخر بهمن ۱۳۸۹ تاکنون در زندان خانگی به سر می‌برند.
در عین حال عفو بین‌الملل می‌گوید که قانون جدید در ایران از جمله ثبت الکترونیکی بازداشت‌شدگان، حمایت‌هایی را برای این افراد در نظر گرفته است، اما تاکید کرده است این قانون تازه در قبال “شکنجه‌” در ایران تاثیری ندارد؛ و این قانون به بازداشت‌شدگان این حق را نمی‌دهد که از همان اولین لحظه به وکیل دسترسی داشته باشند. سازمان عفو بین‌الملل می‌گوید که این قانون ایران را در چارچوب قوانین و استانداردهای بین‌المللی قرار نمی‌دهد.
این سازمان حقوق بشری همچنین از خودداری مقامات برای ارائه کمک‌های پزشکی و دارویی به زندانیان بشدت انتقاد کرده است.
عفو بین‌الملل همچنین از وجود زندانهای پر از زندانی و با شرایط بهداشتی بد از جمله زندان دیزل‌آباد کرمانشاه، عادل‌آباد شیراز، قرچک ورامین و وکیل‌آباد مشهد انتقاد کرده است.
در ادامه این گزارش دادگاه‌ها در ایران به صدور رای و اقداماتی متهم شده‌اند که به گفته این سازمان ناقض جلوگیری از شکنجه و دیگر اعمال غیرانسانی است.
گزارش سازمان عفو بین‌الملل در این مورد به صدور احکام قطع عضو، نابینا کردن یا انجام قصاص در ملا‌عام اشاره کرده است.
سازمان عفو بین‌الملل، اعدام‌ها در ایران را “گسترده” خوانده و به مواردی از اجرای این حکم در مورد نوجوانان و اعدام در ملا‌عام نیز اشاره کرده‌ است.
نادیده گرفته‌شدن حقوق زنان، اقلیت‌های قومی، دادگاه‌های ناعادلانه و ایجاد محدودیت‌ برای گروه‌های مختلف مذهبی و عقیدتی از موارد دیگری‌ است که عفو بین‌الملل در گزارش سالیانه خود از آنها سخن گفته است.

گزارش‌گران بدون مرز صدور احکام سنگین برای روزنامه نگاران ایرانی را محکوم کرد

  • شفای مرد مفلوج

    لوقا ۵:‏۱۸-‏۲۶ -‏ مَتّی ۹:‏۲-‏۸؛ مَرقُس ۲:‏۳-‏۱۲

    ۱۷روزی از روزها عیسی تعلیم می‌داد و فَریسیان و معلمان شریعت از همۀ شهرهای جلیل و یهودیه و نیز از اورشلیم آمده و نشسته بودند، و قدرت خداوند برای شفای بیماران با او بود.۱۸ناگاه چند مرد از راه رسیدند که مفلوجی را بر تختی حمل می‌کردند. ایشان کوشیدند او را به‌درون خانه ببرند و در برابر عیسی بگذارند.۱۹امّا چون به‌سبب ازدحام جمعیت راهی نیافتند، به بام خانه رفتند و از میان سفالها مفلوج را با تختش پایین فرستادند و وسط جمعیت، در برابر عیسی نهادند.۲۰چون عیسی ایمان ایشان را دید، گفت: «ای مرد، گناهانت آمرزیده شد!»۲۱امّا فَریسیان و علمای دین با خود اندیشیدند: «این کیست که کفر می‌گوید؟ چه کسی جز خدا می‌تواند گناهان را بیامرزد؟»۲۲عیسی دریافت چه می‌اندیشند و پرسید: «چرا در دل چنین می‌اندیشید؟۲۳گفتن کدامیک آسانتر است: ”گناهانت آمرزیده شد“ یا اینکه ”برخیز و راه برو“؟۲۴حال تا بدانید که پسر انسان بر زمین اقتدار آمرزش گناهان را دارد...» -‏ به مرد مفلوج گفت -‏ «به تو می‌گویم: برخیز، بستر خود برگیر و به خانه برو!»۲۵در‌دم، آن مرد مقابل ایشان ایستاد و آنچه را بر آن خوابیده بود برداشت و خدا را حمدگویان به خانه رفت.۲۶همه از این رویداد در شگفت شده، خدا را تمجید کردند و در حالی که ترس وجودشان را فراگرفته بود، می‌گفتند: «امروز چیزهای شگفت‌انگیز دیدیم.»

    ۱۳۹۵ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

    نامه‌ای با امضای ۱۶ هزار فعال سیاسی و مدنی برای آزادی امید کوکبی


    نامه‌ای با امضای ۱۶ هزار فعال سیاسی و مدنی برای آزادی امید کوکبی
    گروه بزرگی از فعالان سیاسی و مدنی، هنرمندان و روزنامه‌نگاران ایرانی در نامه‌ای به بان‌کی مون خواسته‌اند که از “همه ابزارهای ممکن” برای آزادی امید کوکبی استفاده کند. سرطالن جان این دانشمند جوان را به مرگ تهدید می‌کند.

    ۱۶ هزار نفر که در میان آن‌ها اسامی چهره‌های سرشناسی مانند شیرین عبادی، برنده جایزه صلح نوبل، نسرین ستوده، حقوقدان و فعال حقوق بشر، محمد ملکی، رئیس سابق دانشگاه تهران، جعفر پناهی، کارگردان و … بسیاری دیگر از نام‌های آشنا به چشم می‌خورد، در نامه‌ای به بان کی‌مون، دبیرکل سازمان ملل خواسته‌اند که او برای آزادی امید کوکبی وارد عمل شود و از همه ابزارهای ممکن در این راه استفاده کند.
    آن‌ها در این نامه خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد نوشته‌اند: «وضعیت جسمی امید کوکبی به‌گونه‌ای است که نمی‌بایست دیگر در زندان باقی بماند و تعویق آزادی او می‌تواند صدمات جبران‌ناپذیری برای سلامتی‌اش در پی داشته باشد. جمهوری اسلامی ایران باید وادار به آزادی امید شود و خانواده او باید خودشان تصمیم بگیرند که در کجا معالجات فرزندشان را ادامه دهند. هدف ما به‌عنوان نویسندگان این نامه برانگیختن توجه شما به پرونده امید کوکبی است. ما خواستار آن هستیم که از همه ابزارهای ممکن برای آزادی امید از زندان بهره گرفته شود.»
    این گروه که از ایران و سراسر دنیا امضای خود را پای نامه گذاشته‌‌اند تاکید کرده‌اند که «سبب اصلی حبس امید کوکبی، امتناع او از همکاری با پروژه‌های نظامی جمهوری اسلامی ایران است. او بر پایه اتهاماتی واهی همچون رابطه با دانشگاه‌ها و مراکز علمی خارج از کشور محکوم شده است.»
    آن‌ها درباره امید کوکبی توضیح داده‌اند: «او یک دانشجوی برجسته فیزیک است، بدون هیچ‌گونه سابقه‌ای از فعالیت سیاسی و اکنون با صدمات روانی و بدنی مخاطره‌آمیزی دست و پنجه نرم می‌کند.»
    در این نامه ماجرای دستگیری امید کوکبی نیز شرح داده شده است. از جمله این که او در سال ۲۰۱۱ او به قصد دیدار خانواده‌اش به ایران بازگشت، اما در یازدهم ژانویه همان سال هنگام خروج از ایران در فرودگاه بازداشت و به ده سال زندان محکوم شد.
    امید کوکبی، فیزیک‌دان و دانشجوی دوره فوق دکترای فیزیک اتمی با تمرکز بر پژوهش‌های لیزری در دانشگاه تگزاس است. فعالان حقوق بشری می‌گویند که تنها علت دستگیری و زندان او عدم همکاری با پروژه‌های نظامی حکومت ایران است. نویسندگان نامه در این رابطه نوشته‌اند: «او بر پایه اتهاماتی واهی همچون رابطه با دانشگاه‌ها و مراکز علمی خارج از کشور محکوم شده است. او به‌جای زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی خود مبنی بر عدم بهره‌گیری از دانش علمی‌اش در راه مقاصد ویران‌گر و با مقاومت در برابر فشارها و حتی تحمل زندان، موضعی قدرتمند و قهرمانانه اتخاذ کرد. بسیاری از نهادها با اعطای جوایز حقوق بشری به امید کوکبی، احترام خود را به او نشان داده‌اند.»
    در چند روز گذشته شبکه‌‌های اجتماعی ایران پر شده است از عکس‌های امید کوکبی که روی تخت بیمارستان در حالی نزار خوابیده و یک کلیه او را درآورده‌اند. این عکس واکنش‌های بسیاری را به همراه داشت. در نامه یاد شده آمده است: «امید کوکبی به مدت دو سال به بیماری حاد کلیوی مبتلا شده بود، در حالی که مقامات رسمی زندان از دسترسی او به درمان پیشرفته پزشکی جلوگیری به‌عمل آوردند. ما با خبری بُهت‌آور طی چند روز گذشته مواجه شده‌ایم: وکیل امید اعلام کرد که متاسفانه در بدن او نوعی از سرطان کلیه (کارسینوم سلول کلیوی) تشخیص داده شده که ناشی از غده بدخیمی در کلیه راست اوست. امید به‌نحو اضطراری تحت عمل جراحی نفرکتومی قرار گرفت و کلیه راست او برداشته شد. جمهوری اسلامی ایران مسئول سلامتی امید است و باید پاسخگوی هر اتفاق ناگواری برای او باشد.»
    نویسندگان نامه در جای دیگری حتی ابراز نگرانی کرده‌اند که با توجه به موقعیت علمی امید کوکبی «اراده‌ای پنهان در پیکره قدرت سیاسی نخواهد که او در بیرون از زندان زنده باشد.»

    احکام سنگین پنج تا ده سال زندان برای ۴ روزنامه‌نگار در گفت و گو با محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع

    احکام سنگین پنج تا ده سال زندان برای ۴ روزنامه‌نگار در گفت و گو با محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع

    احکام سنگین پنج تا ده سال زندان برای ۴ روزنامه‌نگار در گفت و گو با محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع

    پس از ماهها انتظار و بی خبری از سرنوشت پرونده قضایی خبرنگارانی که در آبانماه سال گذشته به دنبال اعلام موضوع “نفوذ” کشورهای بیگانه در رسانه‌های کشور دستگیر شده بودند، سرانجام احکام زندان طولانی مدت چهار روزنامه نگار دستگیرشده امروز اعلام شد. دیروز سخنگوی قوه قضاییه، غلامحسین محسنی اژه ای، در نشست هفتگی خبری خود، خبر از اعلام قریب الوقوع این احکام داده بود.

    محمود علیزاده طباطبایی وکیل مدافع احسان مازندرانی و داوود اسدی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت که دادگاه انقلاب  احسان مازندرانی روزنامه‌نگار و مدیرمسئول روزنامه فرهیختگان را  به ۷ سال،  احسان (سامان) صفرزایی روزنامه‌نگار و دبیر بین الملل نشریه اندیشه پویا را به ۷ سال،  آفرین چیت‌ساز ستون نویس روزنامه ایران  را به ۱۰ سال و داوود اسدی برادر هوشنگ اسدی یکی از مدیران وبسایت روزآنلاین  را به ۵ سال حبس تعزیری محکوم کرده است.
    به گفته این وکیل دادگستری احسان مازندرانی به اتهام اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی به ۵ سال حبس و به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام به دو سال حبس محکوم شده است. او در خصوص همکاری مازندرانی با رسانه های خارج از کشورکه برخی از وب سایت های خبری به آن اشاره کرده اند،  گفت: “من به عنوان وکیل او و همچنین خود آقای مازندرانی این اتهام را قبول نداشته ایم اما دادگاه به مدارکی (که مورد قبول ما نیست) استناد کرده و این حکم را صادر کرده است.”
    علیزاده طباطبایی در خصوص داوود اسدی دیگر زندانی سیاسی که وکالتش را به عهده دارد گفت: “او نیز به اتهام اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت به ۵ سال حبس محکوم شده است. داوود اسدی برادر هوشنگ اسدی از مدیران روزآنلاین است، که به دلیل ارتباطات مالی ای که بین او و برادرش وجود داشته این حکم را گرفته است، در حالی که آقای داوود اسدی گفته است در جریان نبوده که پول هایی که برادرش می فرستد و او بعضا برای افراد حواله می کند، برای چه کاری بوده است. او بی اطلاع بوده است اما  متاسفانه دادگاه این را نپذیرفت. “
    طباطبایی در خصوص آفرین چیت ساز نیز گفت: “خانم چیت ساز موکل من نبوده است اما  اطلاع دارم که به ۱۰ سال حبس محکوم شده است و اتهامات ایشان علاوه بر اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت، همکاری با دول بیگانه هم بوده است.”   این وکیل دادگستری گفت به احکام صادر شده برای موکلانش اعتراض خواهد کرد و تقاضای تجدید نظر خواهد داد.
    یک منبع آگاه در خصوص احسان صفرزایی به کمپین گفت: “دادگاه می گوید او  مطالبی را تهیه کرده که از نظر ضابطین قضایی بر خلاف امنیت کشور بوده است و چون این مقالات برای خارج از کشور تهیه شده  و در ازای آن پول دریافت شده است، اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی را برای او محرز دانسته اند، در حالی که وکیل و آقای صفرزایی این اتهامات را بی اساس می دانند. به گفته این منبع آگاه، وکیل این زندانی سیاسی هم در مهلت مقرر به این حکم اعتراض خواهد کرد.”
    احسان مازندارنی، آفرین چیت ساز، احسان (سامان) صفرزایی به همراه عیسی سحرخیز روزنامه تگار و فعال سیاسی (هنوز حکم او صادر نشده است) در روز ۱۱ آبان ماه توسط ماموران اطلاعات سپاه بازداشت شدند و هیچ کدام از آنها تاکنون آزاد نشده اند.
    کمتر از یک ماه پس از دستگیری این روزنامه نگاران، احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان روز دوشنبه نهم آذر ماه مدعی شد این روزنامه نگاران اعترافاتی کرده اند و از اتهام “همراهی با آمریکا” سخن گفت. وی در سخنرانی خود مدعی شد: “اخیرا روزنامه نگارانی که به جرم همراهی با آمریکا بازداشت شده اند، در اعترافات خود عنوان کرده اند از برخی مقاله می گرفتند، به آنها پول می دادند و بعد مقاله را دستکاری کرده و در اختیار روزنامه های آمریکایی قرار می داند.”
    با وجود سکوت قوه قضاییه در مورد این پرونده، خبرگزاری تسنیم وابسته به سپاه پاسداران هم روز دوشنبه ۱۲ بهمن ماه اتهامات روزنامه نگارات بازداشت شده را  “همکاری با دول متخاصم غربی” عنوان کرد.
    رسانه های وابسته به نیروهای امنیتی مانند فارس پیش تر مدعی شده بودند که این روزنامه نگاران “از عوامل مرتبط با پروژه نفوذ دشمن در کشور که در مطبوعات فعال بودند، بازداشت شدند.” علی شیرازی، نماینده آیت الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در  نیروی قدس سپاه پاسداران، روز ۱۲ بهمن ماه گفت: ”به‌زودی از رسانه ملی فیلم اعتراف افرادی که در طرح نفوذ دستگیر شدند پخش خواهد شد و ملت ایران پشت‌صحنه نفوذ را مشاهده خواهند کرد.”
    منبع: کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران

    شفای مرد جذامی

    لوقا ۵:‏۱۲-‏۱۴ -‏ مَتّی ۸:‏۲-‏۴؛ مَرقُس ۱:‏۴۰-‏۴۴

    ۱۲روزی دیگر که عیسی در یکی از شهرها بود، مردی آمد که جذام تمام بدنش را فراگرفته بود. چون عیسی را دید، روی بر خاک نهاد و التماس‌کنان گفت: «سرور من، اگر بخواهی می‌توانی پاکم سازی.»۱۳عیسی دست خود را دراز کرد و او را لمس نمود و گفت: «می‌خواهم؛ پاک شو!» در‌دم، جذامْ آن مرد را ترک گفت.۱۴سپس به او امر فرمود: «به کسی چیزی مگو، بلکه برو و خود را به کاهن بنما و برای تطهیر خود قربانیهایی را که موسی امر کرده است، تقدیم کن تا برای آنان گواهی باشد.»۱۵با اینهمه، خبر کارهای او هرچه بیشتر پخش می‌شد، چندان که جماعتهای بسیار گرد‌می‌آمدند تا سخنانش را بشنوند و از بیماریهای خود شفا یابند.۱۶امّا عیسی اغلب به جاهای دورافتاده می‌رفت و در تنهایی دعا می‌کرد.

    پدر داوود اسدی: پسرم نه روزنامه‌نگار است نه فعال سیاسی

    محمود اسدی، پدر داوود اسدی که سال گذشته همزمان با چند روزنامه‌نگار ایرانی بازداشت شده بود و اخیرا به ۵ سال حبس محکوم شد، می‌‎گوید که پسرش روزنامه‌نگار یا فعال سیاسی نیست و احتمالا به دلیل نسبت خانوادگی با هوشنگ اسدی، روزنامه‌نگار ایرانی مقیم پاریس محکوم شده است.
    آقای اسدی به فرشته قاضی، روزنامه نگار آزاد گفته است: "داوود در بخش فروش یک شرکت خصوصی کار می‌کرد و سرش به زندگی خودش بود. پسر من اصلا نه خبرنگار است نه در سیاست کاری دارد، فقط سرش به کار خودش بود و خانواده‌اش و من که مریضم."
    "بیخودی او را برده‌اند زندان، به انبیا و اولیا قسم بچه من هیچ کاری نکرده. حتی با برادرش هم حرف نمی‌زد. خودش هم که زنگ زده بود می‌گفت بیخودی مرا آورده‌اند زندان. ما فکر می کنیم به خاطر هوشنگ او را گرفته اند. هوشنگ فرق می‌کند با این بچه من. هوشنگ خبرنگار است، اما داوود نه. چرا بیخود او را نگه داشته اند؟ چرا اصلا زندان برده اند؟ چون برادرش سیاسی است؟ خبرنگار است؟ گناه او چیست؟"
    پدر داوود و هوشنگ اسدی گفته است که پسرش از او پرستاری می‌کرده و حال با محکومیت داوود اسدی، کسی نیست که او را بیرون ببرد و یا داروهایش را تهیه کند.
    داوود اسدی این هفته به همراه آفرین چیت ساز، احسان مازندرانی و سامان صفرزایی، روزنامه‌نگارانی که متهم شده‌اند عامل "نفوذ" بوده‌اند، به حبس محکوم شده است.
    این افراد از اواسط آبانماه سال گذشته در بازداشت به سر می‌برند.
    پدر داوود اسدی گفته است: "داوود هیچ کاری نکرده. با هوشنگ مشکل دارند؟ بروند او را بگیرند این را چرا گرفته‌اند؟ خدا را خوش نمی آید. داوود هم زنگ زده بود و گفت من کاری نکرده ام و هر چه می گویند دروغ است."
    هوشنگ اسدی، برادر داوود اسدی، از گردانندگان سایت روزآنلاین بود. مقام‌های ایرانی وبسایت روزآنلاین را یکی از رسانه‌های "برانداز و عامل جنگ نرم" می‌دانند.

    ۱۳۹۵ اردیبهشت ۷, سه‌شنبه

    نخستین شاگردان عیسی

    لوقا ۵:‏۱-‏۱۱ -‏ مَتّی ۴:‏۱۸-‏۲۲؛

    مَرقُس ۱:‏۱۶-‏۲۰؛ یوحنا ۱:‏۴۰-‏۴۲

    ۱یک روز که عیسی در کنار دریاچۀ جِنیسارِت ایستاده بود و جمعیت از هرسو بر او ازدحام می‌کردند تا کلام خدا را بشنوند،۲در کنار دریا دو قایق دید که صیادان از آنها بیرون آمده، مشغول شستن تورهایشان بودند.۳پس بر یکی از آنها که متعلق به شَمعون بود سوار شد و از او خواست قایق را اندکی از ساحل دور کند. سپس خود بر قایق نشست و به تعلیم مردم پرداخت.۴چون سخنانش به‌پایان رسید، به شَمعون گفت: «قایق را به جایی عمیق ببر، و تورها را برای صید ماهی در آب افکنید.»۵شَمعون پاسخ داد: «استاد، همۀ شب را سخت تلاش کردیم و چیزی نگرفتیم. امّا چون تو می‌گویی، تورها را در آب خواهیم افکند.»۶وقتی چنین کردند، آنقدر ماهی گرفتند که چیزی نمانده بود تورهایشان پاره شود!۷از این‌رو، از دوستان خود در قایق دیگر به اشاره خواستند تا به یاری‌شان آیند. آنها آمدند و هر دو قایق را آنقدر از ماهی پر کردند که چیزی نمانده بود در آب فرو‌روند.۸چون شَمعون پِطرُس این را دید، به‌پاهای عیسی افتاد و گفت: «ای خداوند، از من دور شو، زیرا مردی گناهکارم!»۹چه خود و همراهانش از واقعۀ صید ماهی شگفتزده بودند.۱۰یعقوب و یوحنا، پسران زِبِدی، نیز که همکار شَمعون بودند، همین حال را داشتند. عیسی به شَمعون گفت: «مترس، از این پس مردم را صید خواهی کرد.»۱۱پس آنها قایقهای خود را به ساحل راندند و همه‌چیز را ترک گفته، از پی او روانه شدند.

    سرکوب اقلیت های مذهبی در ایران

    آژانس خبری مسیحیان ایران: فعالان حقوق بشر در آخرین گزارش‌های خبری خود درباره وضعیت مسیحیان در ایران نوشته‌اند که مقامات سعی دارن...د نوکیشان مسیحی ایرانی را در سکوت رهبران کلیسایی در جهان سرکوب کنند.
    موج تازه‌ای از پیگرد و بازداشت هموطنان نوكیش مسیحی در ایران از دی ماه امسال آغاز شده است.
    نوکیشان مسیحی ایرانی، جزو اقلیت‌های قومی مذهبی ارمنی، آشوری کلدانی به حساب نمی‌آیند. آنها اغلب مسلمان بوده‌اند و به مسیحیت گرویده‌اند.
    از تعداد نوكیشان مسیحی آمار صحیح و دقیقی در دست نیست. گروه‌های بسیاری از نوکیشان مسیحی ایرانی بدلیل مشكلات اجتماعی، فشار و تهدید ها، بازداشت و یا زندانی و محاكمه شدن مجبور به ترك كشور شده اند و گروه‌هایی نیز پس از مهاجرت مسیحی شده‌اند.
    خروج از دین اسلام که در احکام شرعی و قضائی «ارتداد» خوانده می‌شود، در ایران و اغلب کشورهای اسلامی دیگر می‌تواند این عمل مجازات اعدام را در پی داشته باشد.
    به گفته برخی رهبران مسیحی سالانه حدود صدهزار نفر در ایران تغییر مذهب و یا به مسیحیت می گروند، در هر حال گرایش ایرانیان مسلمان به تغییر مذهب و یا به گفته مسئولان حكومتی روی‌آوردن به مکاتب عرفانی، در سال‌های اخیر افزایش داشته است.
    فراگیر شدن و گرایش به آئین مسیحیت ، از تمایل گروه‌هایی از مردم به تغییر در جهان‌بینی حکایت دارد.
    کلیسا ی خانگی
    کلیساهای ایران، بر اساس مقرراتی که جمهوری اسلامی برایشان وضع کرده است، اجازه‌ پذیرش غیرمسیحیان را ندارند. حتی رفت و آمد و حضور غیرمسیحیان در جلسه‌های کلیسا غیرقانونی‌ است. به همین دلیل است که در سه دهه گذشته، ساختاری بدلیل محدودیت ها از سوی حكومت برای نوكیشان مسیحی به نام «کلیسای خانگی» در ایران شکل گرفته است.
    کلیساهای خانگی، همان مهمان‌خانه‌ یا اتاق نشیمن خانه نوکیشان مسیحی‌ است که این افراد بنابر تعالیم دور هم جمع شده و از این طریق به دعا و مشاركت و تعالیم الهیات مسیحی می پردازند.
    با وجود برخی محدودیت‌ها و با رعایت اصولی خاص!، مسیحیان ارمنی، آشوری و .. در برگزاری مراسم و آئین‌های مذهبی خود در ایران آزاد هستند اما درست برخلاف آنان، نوکیشان مسیحی ناچار به پنهان‌کاری هستند.
    اقلیت های قومی مسیحی در ایران، عمومن مسیحیانی هستند که دولت ایران آنها را به رسمیت می‌شناسد. گرچه آنها در سال‌های پس از انقلاب، با محدودیت‌هایی روبه‌رو شده‌اند اما از آنجا که از سوی دولت رسمی و قانونی تلقی می‌شوند، کمتر از نوکیشان مسیحی تحت فشار قرار دارند.
    دولت‌مردان ایران و نیز سه نماینده‌ این اقوام مسیحی در مجلس شورای اسلامی معتقدند که مسیحیان ایران در امنیت و آرامش خاطر به سر می‌برند.
    از جمله یوناتن بت‌کلیا، نماینده اقلیت آشوریان و کلدانی‌های ایران در مجلس به تازگی گفته است که حفظ ادبیات و فرهنگ آشوری، برپایی آئین‌های دینی در کلیساهای چهارگانه آشوری از جمله عشای ربانی، قربانی مقدس و حفظ و نگهداری کلیساهای تاریخی آشوریان و ثبت آن در فهرست آثار ملی و جهانی از طرف جمهوری اسلامی ایران، موجب ایجاد محیطی امن برای آشوریان شده است.
    "یوناتن بت كلیا" كسی كه عنوان نماینده اقلیت آشوریان ایران در مجلس شورای اسلامی را بر عهده دارد در سال گذشته از رفتار بسیار خوب حكومت جمهوری اسلامی با اقلیت های مذهبی و نبودن فشار بر آنها گفت!
    وی كه نیز عضو هیئت حقوق بشر جمهوری اسلامی است در همراهی با جواد لاریجانی در اولین اجلاس سالانه شورای حقوق بشر ملل متحد در ژنو نیز حضور داشت و در آنجا گفت : در ایران هیچ مشكلی برای اقلیتها ی مذهبی به ویژه مسیحیان وجود ندارد و هرآنچه از نقض حقوق مسیحیان در ایران گفته میشود نادرست است !
    البته آقای "بت كلیا"در سالهای گذشته در اقدامی همسو با نیروهای امنیتی اطلاعات ،ضمن تعطیلی موقت كلیسای آشوری شهرآرا كه فقط بدلیل اینكه در آنجا جلسات به زبان فارسی هم برگزار می شد خواهان بركناری كشیش آن كلیسا شد و پس از ماهها ضمن تعطیلی جلسات برای فارسی زبانان در داخل كلیسا و انتخاب یك كشیش همسو با افكارشان اقدام به باز نمودن مجدد درهای كلیسا فقط برای آشوریان كرد.
    این نماینده محترم مجلس همچنین در فشار آوردن برای بركناری كشیشان و تعطیل كردن جلسات كلیساهای آشوری شهر آرای تهران ، ارومیه و نیز كرمانشاه كه درهایشان بر روی هموطنان مسیحی فارسی زبان باز بود ، نشان داده است كه در بستن دست و پای مظلومان نیز بسیار ماهر و كار آمد میباشد.
    فشار دستگاههای اطلاعاتی و حكومتی جمهوری اسلامی به گونه ایی است كه باعث شده حتی روزنامهٔ ارمنی زبان " آلیک " در یک اقدام حیرت آور در خصوص خبری به بررسی و بیان دیدگاه‌های خود در قبال لیست کشورهای جفا کننده بر مسیحیان در جهان که از سوی سازمان بین المللی "درهای باز " منتشر شده بپردازد كه البته نکتهٔ شگفت آور در این خبر روزنامه ارمنی ضمن اینكه جمهوری اسلامی در رتبه دوم این فهرست قرار داشت ، نام ایران را از این لیست حذف كرد !
    سه دهه محدودیت برای مسیحیان
    با این وجود نماینده گروهی از مسیحیان ایران در مجلس، این اقلیت قومی و مذهبی ایران و به خصوص نوکیشان مسیحی روزگار پرفراز و نشیبی را از سر گذرانده‌اند. در دهه‌ 1360 خورشیدی، فشارهای مقام‌های دولتی و امنیتی و کشته‌شدن کشیش‌های مسیحی باعث شد بسیاری از مسیحیان، ایران را ترک کنند. صرف‌نظر از محدودیت‌های قومی- مذهبی، از جمله محدودیت آموزش زبان و اجبار به رعایت حجاب اسلامی، محدودیت مسیحیان در این دهه اوج گرفت.
    در دهه‌های‌ 1370 و 1380 هم فشار سیاسی و اجتماعی بر مسیحیان ادامه پیدا کرد، اما سازمان‌های بین‌المللی، مجامع حقوق بشر و انجمن‌های مسیحی خارج از کشور، می‌گویند این فشارها از دی ماه امسال و آغاز سال نو میلادی 2011 بیشتر شده است.
    بر طبق اخبار منتشره ، در این مدت، بین 35 تا 70 مسیحی ایرانی احضار و برخی از آنان نیز بازداشت شده اند و از زمان دستگیری تاکنون تنها تماس‌های کوتاه‌مدتی با خانواده‌های خود داشته‌اند. این افراد اغلب یا از نوکیشان مسیحی و یا مسیحیانی هستند که به گفته مسئولان فعالیت های تبشیری داشته‌اند.
    پس از افزایش محدودیت‌ها بر بهایی‌ها و درویشان گنابادی در یک سال و نیم گذشته، حال نوبت مسیحیان نوکیش فرا رسیده است.
    در ماه‌های پس از خرداد 1388، گروه‌هایی از بهائیان ایران با موج تازه‌ای از دستگیری، ضرب و شتم و سرکوب روبه‌رو شدند. درویش‌های گنابادی در شهرهای مختلف به دادگاه احضار و دستگیر شده‌اند. خانه، محل کسب و حتی مقبر‌ه‌های آنها هم از این حمله‌ها در امان نمانده‌ است.
    محدودیت‌ها برای مسیحیان ایرانی پس از انقلاب سال 57 و از دهه‌ شصت خورشیدی آغاز شد. با اعدام و قتل چند تن از کشیشان بنام در ایران و از آنجمله اعدام کشیش حسین سودمند در دهه ۹۰ میلادی ، این فشارها بیشتر شد. پس از آن در جریان روشن‌شدن بخش‌هایی از ماجرای ماشین ترور و «قتل‌های زنجیره‌ای»، گفته شد که قتل کشیش‌ها هم بخشی از این روند قتل‌های زنجیره‌ای شخصیت‌های فرهنگی، سیاسی و مذهبی از سوی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بوده‌ است.
    بسیاری از شهروندان ایرانی با وجود همین فشارها به مسیحیت رو می‌آورند، و به دلیل محدودیت ها و ایجاد رعب و وحشت از سوی دستگاههای امنیتی حكومت مذهبی جمهوری اسلامی «کلیساهای زیرزمینی یا همان خانگی » راه اندازی میشود.
    افزایش فشار بر مسیحیان بشارتی
    خانم میترا الف. از نوکیشان مسیحی که به تازگی از ایران مهاجرت کرده و در آلمان زندگی می‌کند، در این باره می‌گوید: علت اصلی گرایش من به آئین مسیحیت، به جز علاقه‌ شخصی، فشارهای سیاسی و اجتماعی بود.
    او می‌گوید آشنایی‌اش با کلیسای .... در تهران «درهای تازه‌ای از امید و آرامش» به سوی او باز کرده است. خانم الف. می‌گوید: برخلاف آن چه که برخی از اطرافیانم فکر می‌کردند، مسیحی شدن مرا غرب‌زده و بی‌بندوبار نکرده، بلکه مرا با ایمان و خداپرست کرده است و من از این بابت بسیار خوشحالم.
    او درباره دلایل خروج‌ از ایران می‌گوید: پس از جریان انتخابات سال گذشته، فشارها بیشتر شد. چندین بار به جلسه‌های نیایش خانگی ما حمله کردند. فرزندانم به شدت ترسیده بودند. ما تصمیم نداشتیم از دین خود برگردیم. خارج از ایران هم آزادتریم و هم به فعالیت‌های بشارتی و تبلیغاتی‌مان ادامه می‌دهیم.
    اگر چه هنوز تاكنون از سوی مسئولان امنیتی و قضایی اتهام دستگیر‌شد‌گان یک ماه گذشته در ایران هنوز مشخص نشده است اما احتمال می‌رود که تعداد بیشتر از نوکیشان مسیحی و افراد نزدیک به آنها به دلیل فعالیت‌های تبلیغی و شرکت در جلسه‌های کلیساهای خانگی مورد پیگرد قانونی قرار بگیرند.
    در ماه‌های اخیر، فشارهای امنیتی شدیدی نسبت به نوکیشان مسیحی و خانواده‌های آنان در تهران، همدان و اصفهان، اهواز و ... اعمال شده است. اخبار رسانه‌های دولتی ایران هم از کشف و برخورد با «مسیحیان تبشیری» خبر داده است.
    رضا ن.، شبان یکی از کلیساهای خانگی در جنوب ایران و از نوکیشان مسیحی‌ است که هفته‌ پیش از ایران خارج شده‌ است. او که در یک کلیسای خانگی در مقام خادم و واعظ (شبان) فعالیت می‌کرد، در گفت‌وگوی کوتاهی گفت که پیش از جشن کریسمس دستگیر و به زندان منتقل شد.
    به گفته آقای ن.، نیروهای امنیتی تمام وسایل شخصی از جمله کتاب‌ها، مجله‌ها، مقاله‌های دست‌نویس، کامپیوتر و سی‌دی‌های او را ضبط و توقیف کرده‌اند. او که به مدت دو هفته در زندان بود، با قرار وثیقه آزاد شده و پس از آن بلافاصله و به صورت غیرقانونی از ایران خارج شده است.
    رضا می‌گوید: فعالیت من در زمان دستگیری کمتر شده بود. به علت بیماری مادرم، مدتی دور از کلیسای خانگی بودم. شاید به همین دلیل هم توانستم به قید وثیقه آزاد شوم. موج دستگیری بزرگ بود، تکلیف بقیه هنوز معلوم نیست. خانواده‌ من مذهبی و وفادار به جمهوری اسلامی‌ است، اما من چندین سال است که به عیسی مسیح ایمان آورده‌ام.

    نازک افشار کارمند سابق سفارت فرانسه در تهران به شش سال حبس تعزیری محکوم شد

    نازک افشار، کارمند سابق سفارت فرانسه در تهران که از اسفندماه سال گذشته در بازداشت به سر می‌برد، در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد.
    Image copyrightAP


    به گزارش سایت کلمه، پیش از این گفته شده بود که وضعیت جسمی نازک افشار در بند زنان زندان اوین "وخیم" است و بیهوشی‌های مداوم و حالت اغما هم‌بندیان این زندانی سیاسی و خانواده‌ی وی را نگران کرده است.
    کارمند سابق سفارت فرانسه در ایران برای دیدار مادرش که پزشکان از درمان وی قطع امید کرده بودند به ایران سفر کرد.
    نازک افشار پیش از این در تابستان سال ۸۸ نیز به هنگام اشتغال در بخش فرهنگی سفارت فرانسه بازداشت و پس از مدتی آزاد شده و به فرانسه رفته بود.
    در آن زمان، اعضای خانواده خانم افشار گفته بودند که اتهام او "اغتشاشگری و ایجاد شبکه و پناه دادن به اغتشاشگران در بخش فرهنگی سفارت فرانسه" عنوان شده بود.
    خانم افشار در هنگام ورود به ایران در ۲۲ اسفندماه سال گذشته در فرودگاه امام خمینی بازداشت شد و از آن تاریخ تاکنون در بازداشت به سر می‌برد.

    ۱۳۹۵ اردیبهشت ۴, شنبه

    دعای عیسی در خلوت

    ۴۲بامدادان، عیسی به خلوتگاهی رفت. امّا مردم او را می‌جُستند و چون به جایی که بود رسیدند، کوشیدند نگذارند ترکشان کند.۴۳ولی او گفت: «من باید پادشاهی خدا را در شهرهای دیگر نیز بشارت دهم، چرا‌که به همین منظور فرستاده شده‌ام.»۴۴پس به موعظه در کنیسه‌های یهودیه ادامه داد.

    شفای مادرزن پِطرُس و بسیاری دیگر

    لوقا ۴:‏۳۸-‏۴۱ -‏ مَتّی ۸:‏۱۴-‏۱۷

    لوقا ۴:‏۳۸-‏۴۳ -‏ مَرقُس ۱:‏۲۹-‏۳۸

    ۳۸آنگاه عیسی کنیسه را ترک گفت و به خانۀ شَمعون رفت. و امّا مادرزن شَمعون را تبی سخت عارض گشته بود. پس، از عیسی خواستند یاری‌اش کند.۳۹او نیز بر بالین وی خم شد و تب را نهیب زد، و تبش قطع شد. او بی‌درنگ برخاست و مشغول پذیرایی از آنها شد.
    ۴۰هنگام غروب، همۀ کسانی که بیمارانی مبتلا به امراض گوناگون داشتند، آنان را نزد عیسی آوردند، و او نیز بر یکایک ایشان دست نهاد و شفایشان داد.۴۱دیوها نیز از بسیاری بیرون می‌آمدند و فریادکنان می‌گفتند: «تو پسر خدایی!» امّا او آنها را نهیب می‌زد و نمی‌گذاشت سخنی بگویند، زیرا می‌دانستند مسیح است.

    مجبور ساختن زن مسیحی پاکستانی به پذیرش اسلام

    pakistan_christian-3587
    به گزارش «محبت نیوز» ، پلیس پاکستان با فرمان دیوان عالی پنجاب موضوع ربایش و تغییر دین یک زن مسیحی جوان را در دستور کار خود قرار داده است.
    به گفته خبرگزاری مسیحی (UCANEWS)، پس از ماهها کشمش دادگاه عالی پنجاب، پلیس پاکستان را موظف کرد درخواست بررسی های لازم را پیرامون ربایش و تغییر دین “نبیلا بی بی” زن مسیحی پاکستانی آغاز کند.
    چهار مرد مسلح در اکتبر سال گذشته با هجوم به منزل خانواده این زن مسیحی، وی را ربودند. مردان مسلح با ادعای اسلام آوردن و ازدواج این زن مسیحی خانواده وی را مجبور ساختند “نبیلا بی بی” را به آنان تسلیم سازند.
    بشیر مسیح پدر این خانواده مسیحی با تنظیم شکایتی بر علیه ربایندگان دخترش از پلیس خواسته بود بر علیه آنان اقدام کند، اقدامی که تا یکسال از سوی پلیس به آن ترتیب اثری داده نشد.
    اکنون پس از یکسال دادگاه عالی پنجاب با توجه به مدارک موجود از پلیس خواسته است پرونده این دختر ربوده شده را در دستور کار خود قرار دهد.
    آقای مسیح پدر این دختر ربوده شده می گوید با وجود تهدیدات پیاپی ربایندگان دخترش از شکایت خویش صرفنظر نخواهد کرد.
    به گزارش منابع خبری مسیحیان پاکستانی در پنج سال گذشته بیش از ٧٠٠ دختر مسیحی در پاکستان توسط مسلمانان ربوده شده اند.
    بیشتر این دختران مجبور به پذیرش اسلام و ازدواج با مردان مسلمان شده اند.

    حکومت ایران همچنان آزادی بیان را سرکوب می‌کند

    سازمان گزارشگران بدون مرز گفته است که روزنامه‌نگاران در ایران قربانی جنگ قدرت در میان گروه‌های مختلف حکومتی هستند.
    reporters3434
    به گزارش «محبت‌نیوز» سازمان گزارشگران بدون مرز در تازه‌ترین رده بندی شاخص آزادی مطبوعات در جهان در سال ۲۰۱۶ می‌گوید که آزادی رسانه‌ها در جهان به طور عمیق و آزاردهنده افول داشته است.
    ایران در رده بندی گزارشگران بدون مرز در میان ۱۷۹ کشور جهان، پایین‌تر از ازبکستان، سومالی و گینه استوایی، رتبه ۱۶۹ را گرفته است. این رتبه نسبت به رده بندی سال ۲۰۱۵ دو پله صعود برای ایران را نشان می‌دهد.
    گزارشگران بدون مرز می‌گوید که با وجود بهبود نسبی در روابط خارجی ایران، این کشور همچنان یکی از سرکوبگرترین کشورها در زمینه آزادی مطبوعات است.
    در همین ارتباط «بی بی سی» نوشته «محدودیت مطبوعات در ایران یکی از محورهای اصلی انتقاد مخالفان و فعالان حقوق بشر از حکومت است. اما مقام‌های حکومتی می‌گویند که محدودیتی برای آزادی بیان ایجاد نمی‌کنند و اگر مطبوعات یا روزنامه‌نگاران با محدودیتی مواجه می‌شوند دلایل امنیتی دارد.»
    سازمان گزارشگران بدون مرز گفته است که روزنامه‌نگاران در ایران قربانی جنگ قدرت در میان گروه‌های مختلف حکومتی هستند.
    به گفته گزارشگران بدون مرز، تهدیدهایی از جانب ایدئولوژی‌ها، به ویژه ایدئولوژی‌های مذهبی به اضافه تلاش اقلیتی قدرتمند و ثروتمند برای تسلط بر رسانه‌ها، حیات رسانه‌های مستقل را به خطر انداخته است.
    این سازمان می‌گوید که همه نشانگرهایی که برای شاخص آزادی مطبوعات دارد در سال ۲۰۱۶ نسبت به ۲۰۱۳ پایین آمده‌اند و در تک تک قاره‌های جهان هم مجموع شاخص‌ها افت کرده‌اند.
    گزارشگران بدون مرز برای تعیین شاخص آزادی مطبوعات نشانگرهایی چون تکثر، استقلال رسانه‌ها، محیط رسانه‌ای و خودسانسوری، چهارچوب‌های قانونی، شفافیت، زیرساخت‌های مورد نیاز و موارد آزار و اذیت را بررسی می‌کند.
    گزارشگران بدون مرز، سازمان جهانی مدافع آزادی اطلاع‌رسانی در گزارش خود اعلام کرده که در حال حاضر ١۵٣ روزنامه‌نگاران در جهان در بازداشت به‌سر می‌برند. این تعداد نسبت به سال گذشته کاهشی ١۴ درصدی داشته است.
    به گفته زمانه، بنا به این گزارش چین با ٢٣ روزنامه‌نگار بازداشتی بزرگترین زندان روزنامه‌نگاران در جهان است و به ترتیب پس از آن مصر با ٢٢، ایران با ١٨، اریتره با ١۵ و ترکیه با ٩ روزنامه‌نگار بازداشت‌شده قرار دارند. در این میان ترکیه رکورددار تعداد بازداشت در سال ٢٠١۵ بوده است.

    ۱۳۹۵ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

    شفای مرد دیوزده

    لوقا ۴:‏۳۱-‏۳۷ -‏ مَرقُس ۱:‏۲۱-‏۲۸

    ۳۱سپس عیسی به کَفَرناحوم، شهری در جلیل، فرود شد و در روز شَبّات به تعلیم مردم پرداخت.۳۲آنان از تعلیم او در شگفت شدند، زیرا در کلامش اقتدار بود.۳۳امّا در کنیسه، مردی دیوزده بود که روح پلید داشت. او به آواز بلند فریاد برآورد:۳۴«ای عیسای ناصری، تو را با ما چه کار است؟ آیا آمده‌ای نابودمان کنی؟ می‌دانم کیستی؛ تو آن قدوس خدایی!»۳۵عیسی روح پلید را نهیب زد و گفت: «خاموش باش و از او بیرون بیا!» آنگاه دیو، آن مرد را در حضور همگان بر زمین زد و بی‌آنکه آسیبی به او برساند، از او بیرون آمد.۳۶مردم همه شگفتزده به یکدیگر می‌گفتند: «این چه کلامی است؟ او با اقتدار و قدرت به ارواح پلید فرمان می‌دهد و آنها نیز از مردم بیرون می‌آیند!»۳۷بدینگونه خبر کارهای او در سرتاسر آن نواحی پیچید.

    آخرين گزارش احمد شهيد درباره وضعيت مسيحيان ايرانى

    بنا به گزارش احمد شهید مسیحیان نوکیش در ایران همچنان با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» یا «تبلیغ علیه نظام» و به جرم ارتداد تحت پیگرد قانونی قرار میگیرند.


    به گزارش «محبت نیوز» سی و یکمین نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل در ژنو همچون سنوات گذشته آنطور که جمهوری اسلامی به دنبال آن بود تمام نشد و در نهایت شورا با تصویب قطعنامهای ماموریت احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر ایران را برای ششمین سال پیاپی تمدید کرد.
    ماموریت احمد شهید در حالی تمدید شد که ایران خوشبین بود پس از توافق هستهای، گشایشی در حوزه حقوق بشر نیز ایجاد شود. لابیهای نزدیک به تهران مدتها پیش از آغاز نشست شورای حقوق بشر در سوئیس تلاش زیادی کردند تا این مصوبه رای لازم را کسب نکند.
    تا آنجا که حتی چین، روسیه و ونزئلا در چند سخنرانی در نشست عمومی خواستار رای منفی به تمدید ماموریت احمد شهید شدند که در نهایت تلاش آنها نافرجام ماند و این شورا با ۲۰ رای موافق در مقابل ۱۵ رای مخالف و ۱۱ رای ممتنع ماموریت گزارشگر ویژه سازمان ملل را تمدید کرد.

    بنا به گزارش خبرنگار «محبت نیوز» از ژنو انتخاب مجدد شهید با واکنش تند ایران روبه رو شد وزارت خارجه جمهوری اسلامی در بیانیهای آن را دارای “مقاصد سیاسی” و ناشی از “خصومت” برخی کشورهای رای دهنده با ایران عنوان کرد و با بیان اینکه تمدید ماموریت او هیچ ضرورت و وجاهت حقوقی ندارد اعلام کرد ایران ملزم به پذیرش و رعایت مفاد این قطعنامه نیست.
    احمد شهید از ۱۱ ژوئن ۲۰۱۱ به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در ایران انتخاب شد و از آن زمان بارها تلاش کرد تا ایران با ورود او به داخل کشور برای بررسی وضعیت حقوق بشر، زندانیان سیاسی و عقیدتی و…موافقت کند که چنین نشد.
    بنابراین او با کمک پناهندگان، فعالین حقوق بشر خارج از کشور که به نحوی با داخل در ارتباط هستند و همینطور زندانیان و شکنجه شدگانی که از ایران خارج شدند به گردآوری مستندات خود پرداخت.

    گرچه در گزارش امسال احمدشهید درباره وضعیت حقوق بشر ایران بندهایی در خصوص بهبود خفیف در بعضی حوزهها بود، اما در مجموع بازهم افزایش اعدامها، دستگیری روزنامهنگاران و فعالین سیاسی و اجتماعی، افزایش شمار زندانیان دگراندیش و پایین بودن استانداردهای زندانها، بسته شدن روزنامهها و فشار بر فعالین سیاسی و اجتماعی همچنان گویای وضعیت حقوق بشر در ایران داشت. احمد شهید در بخشهایی از گزارش سال ۲۰۱۶ خود به بررسی وضعیت اقلیتهای دینی ایران از جمله مسیحیان، بهائیان و دراویش پرداخته بود.
    وضعیت مسیحیان ایران در سالی که گذشت:
    در بند (۶۰-صفحه ۱۹) این گزارش، گزارشگر ویژه با اعلام نگرانی از وضعیت مسیحیان ایران که از اسلام برگشتهاند اعلام میکند که آنها با دستگیریهای خودسرانه، آزار و اذیت و بازداشت روبه رو هستند و برخلاف ماده ۱۲ قانون اساسی ایران که حقوق اقلیتهای دینی از جمله ایمانداران مسیحی را به رسمیت می شناسد اغلب با اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» یا «تبلیغ علیه نظام» و به جرم ارتداد تحت پیگرد قانونی قرار میگیرد.
    طبق این گزارش دهها تن از مسیحیان در زندانهای ایران بازداشت شدند، بسیاری از کلیساهای خانگی تحت فشار هستند و در یک نمونه در دسامبر ۲۰۱۵ زمینهای متعلق به یک کلیسای کلدانی آشور مصادره شده است.
    شهید در این بخش از گزارش خود با استناد به گزارشی در روزنامه شرق (چاپ تهران) به تبعیضهای گسترده علیه اقلیتها اشاره کرده و نوشته از نگاه دولت ایران کلیساهای خانگی غیرقانونی است و برای دایر کردن آن نیاز به مجوز قانونی است!

    ۱۳۹۵ فروردین ۳۰, دوشنبه

    طرد عیسی در ناصره

    ۱۴عیسی به نیروی روح به جلیل بازگشت و خبر او در سرتاسر آن نواحی پیچید.۱۵او در کنیسه‌های ایشان تعلیم می‌داد، و همه وی را می‌ستودند.
    ۱۶پس به شهر ناصره که در آن پرورش یافته بود، رفت و در روز شَبّات، طبق معمول به کنیسه درآمد. و برخاست تا تلاوت کند.۱۷طومار اِشَعْیای نبی را به او دادند. چون آن را گشود، قسمتی را یافت که می‌فرماید:
    ۱۸«روح خداوند بر من است،
    زیرا مرا مسح کرده
    تا فقیران را بشارت دهم
    و مرا فرستاده تا رهایی را به اسیران
    و بینایی را به نابینایان اعلام کنم،
    و ستمدیدگان را رهایی بخشم،
    ۱۹و سال لطف خداوند را اعلام نمایم.»
    ۲۰سپس طومار را فرو‌پیچید و به خادم کنیسه سپرد و بنشست. همه در کنیسه به او چشم دوخته بودند.۲۱آنگاه چنین سخن آغاز کرد: «امروز این نوشته، هنگامی که بدان گوش فرامی‌دادید، جامۀ عمل پوشید.»۲۲همه از او نیکو می‌گفتند و از کلام فیض‌آمیزش در شگفت بودند و می‌گفتند: «آیا این پسر یوسف نیست؟»۲۳عیسی به ایشان گفت: «بی‌گمان این مَثَل را بر من خواهید آورد که ”ای طبیب خود را شفا ده! آنچه شنیده‌ایم در کَفَرناحوم کرده‌ای، اینجا در زادگاه خویش نیز انجام بده.“‌»۲۴سپس افزود: «آمین، به شما می‌گویم که هیچ پیامبری در دیار خویش پذیرفته نیست.۲۵یقین بدانید که در زمان الیاس، هنگامی که آسمان سه سال و نیم بسته شد و خشکسالیِ سخت سرتاسر آن سرزمین را فراگرفت، بیوه‌زنان بسیار در اسرائیل بودند.۲۶امّا الیاس نزد هیچیک فرستاده نشد مگر نزد بیوه‌زنی در شهر صَرَفَه در سرزمین صیدون.۲۷در زمان اِلیشَع نبی نیز جذامیان بسیار در اسرائیل بودند، ولی هیچیک از جذام خود پاک نشدند مگر نَعْمانِ سُریانی.»۲۸آنگاه همۀ کسانی که در کنیسه بودند، از شنیدن این سخنان برآشفتند۲۹و برخاسته، او را از شهر بیرون کشیدند و بر لبۀ کوهی که شهر بر آن بنا شده بود، بردند تا از آنجا به زیرش افکنند.۳۰امّا او از میانشان گذشت و رفت.

    در قانون اساسی چیزی به نام نظارت بر رهبری نداریم!

    رئیس قوه قضاییه ایران، بحث نظارت مجلس خبرگان بر رهبر را سخنی “نادرست و غیرقانونی” اعلام کرد.

    به گزارش «محبت نیوز» صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه ایران، بحث نظارت مجلس خبرگان بر رهبر را سخنی “نادرست و غیرقانونی” اعلام کرد و گفت: “در قانون اساسی چیزی به نام نظارت بر رهبری نداریم.”
    به گزارش روابط عمومی قوه قضاییه، آقای لاریجانی روز دوشنبه ۲۳ آذر در جمع مدیران دستگاه قضایی گفت: “متاسفانه گاهی از قول برخی افراد و شخصیت‌ها چنین حرف ها و چنین توقعاتی را می نویسند و مطرح می کنند؛ که انتظارش نمی‌رود چون علی‌القاعده باید به نص قانون اساسی واقف باشند.”
    تصریح نشده که انتقاد رئیس قوه قضاییه ایران متوجه چه کسانی است، اما سخنان او، یک روز بعد از انتشار مصاحبه ای از اکبر هاشمی رفسنجانی بیان شده که در جریان آن، نظارت مجلس خبرگان بر عملکرد رهبر را مهم دانسته بود.
     به گفته بی بی سی، هاشمی رفسنجانی، کار عمده مجلس خبرگان در شرایطی فعلی را، آماده بودن برای انتخاب رهبر آینده در صورت لزوم دانسته و افزوده بود: “البته از نظر من نباید این‌گونه باشد و در خبرگان هم گفتم که اگر بخواهیم وظیفه خود را به خوبی انجام بدهیم، همه کارهای کشور زیرنظر رهبری است و ما نباید از آنها غافل باشیم.”
    وی با ذکر اینکه “رهبری قدرت مطلق کشور هستند” گفته بود: “ما باید لااقل نهادهایی را که زیرنظر رهبری هستند، و هر عیبی دارند، با رهبری مطرح و پیگیری کنیم که آن عیب برطرف شود و اگر حسنی هم دارند، آن حسن را بزرگ و تشویق کنیم.”
    صادق لاریجانی، در بخشی دیگر از صحبت های امروز خود گفته است: “مطابق قانون اساسی تشخیص دارا بودن شرایط رهبری یا فقدان این شرایط بر عهده خبرگان رهبری است و طبیعی است که مقوله تشخیص از نظارت جداست و این دو تلازمی با هم ندارد.”
    وی نظارت مجلس خبرگان بر رهبر را مانند این دانسته که “بگوییم که افراد در مقام تقلید از مراجع، چون باید شرایطی همچون (اعلم بودن یا مجتهد مطلق بودن) یا عدالت را در مرجع تقلید احراز کنند، پس بر وی نظارت دارند”.
    این عضو شورای نگهبان، چنین برداشتی را “باطل” دانسته و افزوده است: “وظیفه مقلد تشخیص ویژگی ها و صفات مرجعیت است.”
    شورای نگهبان، که آقای لاریجانی یکی از شش فقیه عضو آن است، وظیفه تفسیر قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را برعهده دارد.
    این شورا، که فقهای آن از سوی رهبر ایران تعیین می شوند، همچنین عهده دار تعیین صلاحیت کاندیداهای مجلس خبرگان رهبری است.

    خلبان پناهنده ایرانی از آزار خانواده‌اش توسط مقامات ایرانی می‌گوید

    در روز گذشته رسانه های ترکیه از محکومیت دو ایرانی به شش سال زندان خبر دادند، که اتهام آنها، تلاش برای ربودن یک پناهجوی ایرانی در ترکیه و انتقال او به ایران عنوان شد.

    این پناهجوی ایرانی، سرگرد خلبان احمدرضا خسروی، فارغ التحصیل دانشکده پلیس در ایران و از پرسنل هلی کوپتری نیروی انتظامی ایران است.

    در پی اقدام دستگاههای امنیتی – اطلاعاتی جمهوری اسلامی برای ربودن این خلبان نیروی انتظامی ایران، او در گفتگو با یکی از رسانه های بین المللی از مشکلاتش با رژیم جمهوری اسلامی و جزئیات ربودنش توسط برخی عوامل امنیتی از ترکیه سخن می گوید.


    احمدرضا خسروی متولد 1356 در شهرستان خمین، در سن هجده سالگی وارد دانشگاه پلیس شده، 19 سال در نیروی انتظامی سابقه خدمت داشته و با درجه سرگردی از کشور گریخت. وی اواخر اسفند سال 93 وارد خاک ترکیه شده و خود را به دفتر کمیساریای عالی سازمان ملل معرفی کرد، و به این دلیل که یک نظامی بود و حق داشتن پاسپورت نداشت به صورت غیر قانونی مجبور به ترک ایران شد.

    وی بارها از شغل خود استعفا داده بوده که مسئولین هواپیمایی نیروی انتظامی آن را نمی پذیرفتند و او را با تهدید و تحت فشار قرار دادن مجبور به ادامه کار می کردند.

    او در مورد استعفایش به رسانه "تایمز او اسراییل" می گوید: "به دلیل تفاوت اعتقادی که با نظام داشتم و چون اعتقادی به آن نداشتم و به واسطه شغلم مجبور می شدم کارهایی را انجام بدهم که فرماندهان و مسئولین از من میخواستند، از جمله شرکت در مراسم مذهبی که من اعتقادی به انجام این کارها نداشتم و برایم تضادی به وجود آورده بود. و به دلیل مشکلاتی که با سیاستهای نظام داشتم، چون سیاست نظام بر مبنای مردم فریبی، ریا و دروغ بود. بگذارید در این خصوص به مسئله ای اشاره کنم، یک بار یکی از مسئولین ناجا در سخنرانی در تریبونی رسمی اعلام کرد که هم اکنون ما با سی فروند بالگرد در جاده ها آماده خدمت رسانی به مردم هستیم. اما این در حالی ست که هواپیمایی نیروی انتظامی هرگز حتا سی فروند بالگرد ندارد، چه رسد به اینکه آماده خدمت رسانی باشند."

    او افزود: " مسئله دیگری که منجر به استعفای من و فرارم از ایران شد این بود که تمام کارهایم و زندگی شخصی ام نیز تحت کنترل و مکالماتم تحت شنود بودند. من زندگی شخصی آزادی نداشتم و حتا به این سبب تلفن همسر من نیز تحت کنترل بود که کنکاش بیش از حد مسئولین آزارم میداد. و مشکل دیگری که با آن مواجه بودم پرواز با هلیکوپترهای فرسوده ای بود که مربوط به حدود 45 سال پیش هستند و در واقع پرواز با آنها نوعی خودکُشی محسوب میشد. چرا که هر ساله سوانحی داشتیم که تعدادی از دوستان و همکارانمان را از دست میدادیم و زمانی که این موضوع را از طریق ستاد کل نیروهای مسلح به اطلاع رهبر حکومت رساندند، این رهبر دیکتاتور در پاسخ گفت: «از رده خارج کردنِ وسایل و تجهیزات پروازی به بهانه تمام شدن عمر قانونی خیانت به مملکت و اسلام است، هر وقت عمر قانونی آنها تمام شد به آنها عمر انقلابی بدهید».


    خلبان خسروی در مورد پناهندگی به ترکیه گفت: " به این دلیل که من بارها با دفتر سازمان ملل در ژنو مکاتبه کرده و درخواست کمک کردم، و نیز به دلیل اینکه یک نظامی فرار کرده از ایران بودم که به این دلیل تامین جانی نداشتم سازمان ملل و پلیس ترکیه با حساسیت بیشتری به مشکل من رسیدگی کردند و با کنترل بسیار از من مراقبت کردند چرا که به ایشان گفته بودم که بارها از سوی جمهوری اسلامی تهدید شده ام که مرا به ایران باز میگردانند و بازگشت من هم به ایران مساوی با مرگ من بود. به همین سبب پلیس ترکیه در صدد حفاظت از من برآمد بطوری که طی هر ساعت از روز با من تماس گرفته و جویای حالم می شدند."

    او در مورد واکنش رژیم جمهوری اسلامی گفت: " بعد از اینکه وارد خاک ترکیه شدم و مسئولین از ماجرا مطلع شدند، طی تماسی با همسرم به او گفته بودند که ما احمد را برمی گردانیم و این مسئله کاری برای ما ندارد چرا که حتا به واسطه یک نامه می توانیم او را از دولت ترکیه درخواست کنیم. حتا مسئولین همسر و پسر مرا ممنوع الخروج کرده بودند و بارها احضارشان کرده و مورد بازجویی قرارشان دادند. خانواده ام را هم تحت فشار گذاشته بودند و قصد بر این داشتند تا از این طریق من را وادار به بازگشت به ایران کنند و من که از این شرایط به ستوه آمده بودم آنها را تهدید کردم که اگر دست از سر من و زندگی ام برندارید علیه شما کار خواهم کرد."

    او در مورد اقدام ایران برای ربودنش از ترکیه گفت: " ماجرا از اینجا آغاز شد که مامورین اطلاعاتی نظام طی کنترل تلفن همسرم متوجه شده بودند من در چه شهری زندگی و در کجا کار میکنم. روزی که قصد بر ربودنم داشتند پلیس ترکیه با من تماس گرفت و گفت سریعا برو خانه و بیرون نیا تا خبر بدهیم. من نمی دانستم ماجرا از چه قرار است و برای چه این حرف را زدند، اما به سبب اینکه می خواستند از من حفاظت کنند به حرفشان گوش کردم. پلیس پس از دستگیری دو شخصی که قصد ربودن مرا داشتند، مرا به دادگاه احضار کرده و قاضی دادگاه دو پاسپورت به من نشان داد و گفت اینها را می شناسی؟ عکسی از تو در جیب آنها بوده و مدعی بر این هستند که از تو طلبکارند و می گویند که برای اخذ آن پول پیش تو آمده اند و دوست تو اند، که من گفتم خیر آنها را نمیشناسم. حتا صدایی ضبط شده از شخصی به نام “حاجی” برای من گذاشتند تا ببینند او را می شناسم یا نه، که صدایش برایم آشنا بود ولی نامش را به خاطر نمی آوردم. بنابر اعتراف این دو آدم ربا، این شخص که به او حاجی می گفتند به آنها پول داده بود تا من را بدزدند و به ایران برگردانند. پلیس ترکیه حتا وسایل مربوط به آدم ربایی مانند چسب، طناب و ماده بیهوشی نزد آنها پیدا کرده بود که در نهایت منجر به صدور حکم شش سال و هشت ماه حبس برای هر کدامشان از سوی دادگاه ترکیه شد."

    خلبان خسروی در مورد اعزام به سوریه گفت: " در ارگان ما که نیروی هوایی انتظامی بود نه، اجباری در کار نبود اما هر کسی که داوطلبانه می خواست به آنجا برود ماهیانه 30 میلیون تومان حقوق دریافت میکرد و البته به انضمام مزایا که در صورت مرگش در جنگ سوریه، این حقوق و مزایا مادام العمر به خانواده وی می رسید. اما در ارگانهایی چون سپاه و ارتش اگر فرماندهان دستور می دادند، شخص موظف به اعزام بود و در صورت تخطی مجازات می شد."


    او در مورد واکنش جمهوری اسلامی به فرارش از کشور گفت: " وقتی جمهوری اسلامی با این عملکرد من مواجه شد شروع به تبلیغات منفی بر علیه من کرد، تهمت جاسوسی، معاندت با نظام و منافق بودن به من زدند که من را آنقدر عصبانی کردند که گفتم بله، اصلا من جاسوسم، ضد ولایت فقیه ام و با دین شما و نظام شما دشمنم و هرکاری که بتوانم بر علیه شما انجام میدهم و از شما و سیاست هایتان متنفرم و برایم مهم نیست که چه تهمتی به من بزنند، همین که پوزه تان را به خاک مالیدم برای من کافی ست. حتا به دروغ گفتند که من چهار میلیون و نیم حقوق میگرفتم، در صورتی که من فیش حقوقی خودم را بر صفحه فیس بوکم گذاشتم که مبلغی کمتر از دو میلیون تومان بود. به هر صورت از هر راهی که توانستند سعی کردند تا وجه من را در اذهان عمومی خراب کنند."

    او افزود: " به دلیل اینکه دولت می بایست هزینه های بالایی برای آموزش یک خلبان پرداخت کند و مسئولین بالا دست نمی پذیرفتند که پس از یک سری آموزشها آن خلبان را از دست بدهند، استعفای من را نمی پذیرفتند که حتا بارها از من خواستند در رده های بالاتر هم آموزش ببینم که من قبول نکردم و به آنها گفتم که من نمی خواهم دیگر در این نظام خدمت کنم و بگذارید بروم، چرا که در غیر اینصورت حتا شده خودم را آتش بزنم این کار را میکنم تا از شر شما خلاص شوم، اما آنها بازهم نمی پذیرفتند و مرا مجبور به کار میکردند و بازهم مدام مرا تحت نظر داشتند و زندگی ام را کنترل می کردند که این رفتار آنها زندگی را برایم تبدیل به جهنم کرده بود. حتا می توانم به شما بگویم که خلبانان دیگری نیز مانند من تحت این جبر کار و زندگی می کنند و به خاطر ترسی که از این نظام دیکتاتوری دارند قدرت فرار و خارج شدن از زیر بار ظلم آنها را ندارند و پیوسته مجبور اند به این ذلتی که حکومت گریبان گیرشان کرده تن بدهند."

    ۱۳۹۵ فروردین ۲۷, جمعه

    محکومیت ایران به‌خاطر نقض حقوق بشر در سازمان ملل

    مجمع عمومی سازمان ملل در دو قطعنامه جداگانه ایران و کره شمالی را به‌خاطر نقض حقوق بشر محکوم کرد. در قطعنامه‌ای که علیه ایران به تصویب رسید، از سرکوب فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران به شدت انتقاد شده است.
    مجمع عمومی سازمان ملل متحد ایران و کره شمالی را به‌خاطر نقض حقوق بشر محکوم کرد. قطعنامه پیشنهادی علیه ایران با حضور ۱۹۳ نماینده از کشورهای جهان پنج‌شنبه (۱۷ دسامبر/۲۶ آذر) به رای گذاشته شد که ۸۱ کشور آن را تایید کردند. ۳۷ کشور به این قطعنامه رای منفی و ۷۶ کشور نیز رای ممتنع دادند.
    قطعنامه علیه ایران از سوی کانادا تهیه و به مجمع عمومی سازمان ملل ارائه شده بود. در این قطعنامه از سرکوب فعالان سیاسی و روزنامه‌نگاران به شدت انتقاد شده است. این قطعنامه افزایش مجازات اعدام در ایران را یکی از موارد “نگران‌کننده” خوانده است.

    عیسی در بوتۀ آزمایش

    لوقا ۴:‏۱-‏۱۳ -‏ مَتّی ۴:‏۱-‏۱۱؛ مَرقُس ۱:‏۱۲ و ۱۳

    ۱عیسی پر از روح‌القدس، از رود اردن بازگشت و روح، او را در بیابان هدایت می‌کرد.۲در آنجا ابلیس چهل روز او را وسوسه کرد. در آن روزها چیزی نخورد، و در پایان آن مدت، گرسنه شد.۳پس ابلیس به او گفت: «اگر پسر خدایی، به این سنگ بگو نان شود.»۴عیسی پاسخ داد: «نوشته شده است که ”انسان تنها به نان زنده نیست.“»
    ۵سپس ابلیس او را به مکانی بلند برد و در‌دَمی همۀ حکومتهای جهان را به او نشان داد۶و گفت: «من همۀ این قدرت و تمامی شکوه اینها را به تو خواهم بخشید، زیرا که به من سپرده شده است و مختارم آن را به هر‌که بخواهم بدهم.۷کافی است پرستشم کنی تا اینهمه از آن تو گردد.»۸عیسی پاسخ داد: «نوشته شده است،
    «‌”خداوند، خدای خود را بپرست
    و تنها او را خدمت کن.“»
    ۹آنگاه ابلیس او را به شهر اورشلیم برد و بر فراز معبد قرار داد و گفت: «اگر پسر خدایی، خود را از اینجا به‌زیر افکن.۱۰زیرا نوشته شده است:
    «‌”دربارۀ تو به فرشتگان خود فرمان خواهد داد
    تا از تو محافظت کنند.
    ۱۱آنها تو را بر دستهایشان خواهند گرفت
    مبادا پایت به سنگی برخورَد.“»
    ۱۲عیسی پاسخ داد: «گفته شده است، ”خداوند، خدای خود را میازما.“‌»۱۳چون ابلیس همۀ این وسوسه‌ها را به‌پایان رسانید، او را تا فرصتی دیگر ترک گفت.

    رای دادگاه عالی اروپا بر اعطای پناهندگی برای نوکیشان مسیحی ایرانی

    ایرانیانی که  اسلام را ترک کرده و به  مسیحیت گرویده اند(نوکیشان مسیحی)، با خطر جدی مواجه هستند.
    رای دادگاه عالی اروپا بر اعطای پناهندگی برای نوکیشان مسیحی ایرانی
    کریستین تو دی  گفته است:دادگاه عالی  اروپا از دولت های اروپایی خواسته است که با ارزیابی منصفانه به درخواست پناهجویان ایرانی نوکیش مسیحی رسیدگی کنند،دلیل این درخواست در پی آزار و اذیت نوکیشان مسیحی توسط جمهوری اسلامی میباشد و اخراج این پناهجویان خطر آزار و اذیت آنان را افزایش میدهد.
    «رابرت کلارک» مدیر حمایت از ائتلاف دفاع از آزادی (ADF) در مصاحبه ای با خبرگزاری کاتولیک (CNA)گفته است: ایرانیانی که  اسلام را ترک کرده و به  مسیحیت گرویده اند(نوکیشان مسیحی)، با خطر جدی مواجه هستند،همچنین وی در ادامه گفته است: حاکمیت ایران یک سیستم قوی  برای شناسایی  تمامی ایرانیانی که به مسیحیت گرویده اند در اختیار دارد  و حتی آن دسته از مسیحیانی که مخفیانه مسیحیت را پیروی میکنند شناسایی میکند.
    «راجر سورینو» مدیر مرکز دین و جامعه مدنی در بنیاد هریتیج نیز در این زمینه گفته است:با درخواست پناهندگی افرادی که به علت تغییر مذهب مورد تهدید آزار و اذیت قرار میگیرند باید موافقت شود ،و قوانین ایران در ارتباط با تغییر مذهب نمونه مسلم نقض حقوق بشر است ،و بازگشت از اسلام در آن کشور ارتداد محسوب  و با خطرات زندان و مرگ مواجه میشود.
    لازم به ذکر است جمهوری اسلامی در سال ۲۰۱۵ میلادی نهمین کشور مسیحی ستیز جهان شناخته شده است،دکتر احمد شهیدگزارشگر ویژه سازمان ملل  نیز در گزارش سالیانه خود همواره از   نقض حقوق اقلیت‌های مذهبی در ایران مانند یارسان، بهائیان، مسیحیان و مسلمانان سنی‌ همواره هشدار داده است  ،و آنرا همچنان بحرانی اعلام کرده است.
    قرار گرفتن ایران در مرز قرمز که نشان از آزار و اذیت بینهایت مسیحیان میباشد،وضعیت ایران  با توجه به وعده های حسن روحانی پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ارتباط با حق و حقوق اقلیت های مذهبی نه تنها تغییری حاصل شده است بلکه بدتر هم شده است.
    در  حکومت جمهوری اسلامی صدها مسيحی و نوکیش تحت بازجويی قرار گرفتند و زندانی شدند،چاپ کتاب مقدس مسیحیان به زبان فارسی ممنوع شده است ، بسیاری از کلیساهای رسمی  تعطیل شده و به کلیساهای خانگی تبدیل شده اند  و مراسم عبادت و برگزاری مراسم آیینی  نوکیشان مسیحی به صورت مخفیانه انجام میشود که در صورت شناسایی مشکلات فراوانی را برای آنها به وجود میاورد،همینطور رسانه های حکومتی، از صدا و سیما تا روزنامه ها و سایت های خبری رسمی و نیمه رسمی، نیز با  اتهام به نوکیشان  مسیحی می کوشند افکار عمومی ایرانیان را به مسیحیان و نوکیشان بدبین کنند،جمهوری اسلامی همواره اتهام جاسوسی اسراییل را بر مسیحیان روا میدارد و آنها را مسیحیان صهیونیستی خطاب میکند،هر گونه ارتباط با کلیساهای خارج از کشور را ممنوع میکند،نامه ابراهیم فیروزی زندانی نوکیش مسیحی به خبرگزاری صدای مسیحیان ایران (Vocir) در ارتباط با علت وارد کردن اتهام جاسوسی به مسیحیان از سمت حکومت جمهوری اسلامی متهم شد

    ۱۳۹۵ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

    یحیی، هموار‌کنندۀ راه مسیح

    لوقا ۳:‏۲-‏۱۰ -‏ مَتّی ۳:‏۱-‏۱۰؛ مَرقُس ۱:‏۳-‏۵

    لوقا ۳:‏۱۶ و ۱۷ -‏ مَتّی ۳:‏۱۱ و ۱۲؛ مَرقُس ۱:‏۷ و ۸

    ۱در پانزدهمین سالِ فرمانروایی تیبِریوسِ قیصر، هنگامی که پُنتیوس پیلاتُس والی یهودیه بود، هیرودیس حاکم جلیل، برادرش فیلیپُس حاکم ایتوریه و تْراخونیتیس، لیسانیوس حاکم آبیلینی،۲و حَنّا و قیافا کاهنان اعظم بودند، کلام خدا در بیابان بر یحیی، پسر زکریا، نازل شد.۳پس یحیی به سرتاسر نواحی اردن می‌رفت و به مردم موعظه می‌کرد که برای آمرزش گناهان خود توبه کنند و تعمید گیرند.۴در این‌باره در کتاب سخنان اِشَعْیای نبی آمده است که:
    «ندای آن که در بیابان فریاد برمی‌آورد،
    ”راه را برای خداوند آماده کنید!
    مسیر او را هموار سازید!
    ۵همۀ دره‌ها پر و همۀ کوهها و تپه‌ها پست خواهند شد؛
    راههای کج، راست و مسیرهای ناهموار، هموار خواهند گشت.
    ۶آنگاه تمامی بشر نجات خدا را خواهند دید.“‌»
    ۷یحیی خطاب به جماعتی که برای تعمید گرفتن نزد او می‌آمدند، می‌گفت: «ای افعی‌زادگان، چه کسی به شما هشدار داد تا از غضبی که در پیش است بگریزید؟۸پس ثمرات شایستۀ توبه بیاورید و با خود مگویید که: ”پدر ما ابراهیم است.“ زیرا به شما می‌گویم، خدا قادر است از این سنگها فرزندان برای ابراهیم پدید آورد.۹هم‌اکنون تیشه بر ریشۀ درختان نهاده شده است. هر درختی که میوۀ خوب ندهد، بریده و در آتش افکنده خواهد شد.»
    ۱۰جماعت از او پرسیدند: «پس چه کنیم؟»۱۱پاسخ داد: «آن که دو جامه دارد، یکی را به آن که ندارد بدهد، و آن که خوراک دارد نیز چنین کند.»۱۲خراجگیران نیز آمدند تا تعمید گیرند. از او پرسیدند: «استاد، ما چه کنیم؟»۱۳به ایشان گفت: «بیش از اندازۀ مقرر خراج مستانید.»۱۴سربازان نیز از او پرسیدند: «ما چه کنیم؟» گفت: «به‌زور از کسی پول نگیرید و بر هیچ‌کس افترا مزنید و به مزد خویش قانع باشید.»
    ۱۵مردم مشتاقانه در انتظار بودند و با خود می‌اندیشیدند که آیا ممکن است یحیی همان مسیح باشد؟۱۶پاسخ یحیی به همۀ آنان این بود: «من شما را با آب تعمید می‌دهم، امّا کسی تواناتر از من خواهد آمد که من حتی شایسته نیستم بند کفشهایش را بگشایم. او شما را با روح‌القدس و آتش تعمید خواهد داد.۱۷او کج‌بیل خود را در دست دارد تا خرمنگاه خویش را پاک کند و گندم را در انبار خویش ذخیره نماید، امّا کاه را در آتشی خاموشی‌ناپذیر خواهد سوزانید.»
    ۱۸و یحیی با اندرزهای بسیار دیگر به مردم بشارت می‌داد.۱۹امّا چون هیرودیسِ حاکم، دربارۀ هیرودیا، همسر برادرش، و نیز شرارتهای دیگری که کرده بود، از یحیی توبیخ شد،۲۰او را به زندان افکند و بدینگونه خطایی دیگر بر خطاهای خود افزود.

    ۱۳۹۵ فروردین ۲۳, دوشنبه

    آموزش تعالیم غلط به نام «مسیحیت» در مدارس علمیه

    تعلیم روایات دروغین ذکر شده در قرآن ، توسط مبلغین اسلامی در مدارس علمیه ایران با جدیت پیگیری می شود.
    hozeh
    به گزارش «محبت‌نیوز» معاون فرهنگی مدرسه علمیه نرجسیه سنقر در استان کرمانشاه در کرسی آزاد اندیشی طلاب مدرسه علمیه زنان، کلاس آموزشی مسیحیت با متد اسلامی برگزار کرده است!
    آنطور که «قم پرس» روایت کرده خانمی به اسم «شاهملکی» در خصوص عیسی مسیح گفته: «به عقیده مسیحیان سه سال پس از نبوت، جماعت یهود در صدد قتل ایشان برآمدند لذا حضرت ( عیس مسیح ) و حواریون به غاری پناه بردند تا اینکه جاسوسان ایشان را دستگیر کرده و به دار آویختند و سه روز پس از دفن به آسمان عروج نمود.»
    وی افزود: به عقیده اسلام و طبق آیه ۱۵۶ سوره مبارکه نساء «و ما قتلوه و ما صلبوه ولکن شبه لم…» یعنی حضرت عیسی (ع) نه کشته شد و نه به دار آویخته شد بلکه این امر برآنها مشتبه شد، یعنی فرد دیگری را که به حضرت عیسی (ع) شبیه بود به دار آویختند و یقیناً آن حضرت کشته نشده بلکه خداوند متعال حضرت عیسی (ع) را بالا برده است.
    او با شبه وارد کردن به جایگاه عیسی‌مسیح و به نقل قول از قرآن گفته «در قرآن خداوند متعال می فرماید عیسی بدون پدر متولد شد اما این دلیل بر این نیست که فرزند خدا و یا عین خدا باشد.»
    وی در ادامه تز های مسیحیت شناسی اش به شرح واژه تثلیث پرداخت و عنوان کرده «این واژه در قرن چهارم بوجود آمد و از ابداعات پولس بود، بر این مبنا که گناه اولیه آدم و حوا به همه بشر سرایت کرده و خداوند برای از بین بردن این اثر شریعت خود را توسط حضرت موسی نازل کرد تا انسان ها پاک شوند.»
    ” اگر چه تارنمای خبری محبت نیوز در صدد پاسخگویی و ارائه مسائل الهیاتی نیست و آن را بر عهده معلمین و کارشناسان الهیات مسیحی واگذار میکند اما با توجه به منابع موجود ذکر برخی موارد آنهم کوتاه در اینجا لازم می باشد.”
    تولد مسیح از باکره 
    تولد مسیح از باکره نه تنها یک واقعیت تاریخی است، بلکه هنگامی که کلیۀ داده‌ها و اطلاعات را در نظر می‌گیریم، متوجه می‌شویم که این یک واقعیت تاریخی و ضروری بوده است. اگرچه تولد از باکره به‌عنوان یک واقعیت تاریخی مطرح شد و برخی امور باعث شدند تا تولد از باکره ضروری گردد، هنوز هم عدۀ بسیاری هستند که فریاد اعتراضشان نسبت به این واقعه بلند است. مشکل اصلی این قبیل افراد در مورد تولد از باکره، معجزه بودن آن است. کتب مقدسه این واقعه را اتفاقی معمولی قلمداد نمی‌کنند، بلکه آن را یک عمل ‌فراطبیعی از جانب خدا می‌دانند. اگر کسی به‌امکان وقوع معجزه اعتقاد داشته باشد، نباید معجزۀ تولد از باکره برایش مشکل خاصی ایجاد نماید.
    مفهوم صلیب عیسی مسیح
    پولس رسول نه در مورد نحوۀ تصلیب بلکه دربارۀ “صلیب” می‌‌نویسد. گناه و مجازات صلیب در جلجتا از نظر او لعنت محسوب می‌‌شد ولی وقتی خدا علل زیربنایی و مفهوم صلیب را بر او آشکار نمود، قلبن به این موضوع پاسخ داد و زندگی‌‌اش مملو از شادی و وجد گردید، زیرا پی برد که لایق شمرده شده تا چنین مکاشفه‌‌ای از خدا دریافت کند و چنین صلیبی را موعظه نماید. صلیب، یگانه پیام او بود (اول قرنتیان ۲:‏۲) و تنها مایۀ فخر و جلالش (غلاطیان ۶:‏۱۴).
    منظور ما از “صلیب” عمل خدا در مسیح است که توسط آن جهان را با خود مصالحه داد و این امکان را برای گناهکار پدید آورد تا کاملن از حس تقصیر، مجازات، قدرت، حضور و اقتدار گناه آزاد شود و از حیاتی جدید برخوردار گردد، حیاتی که در منطق و تفکر انسانی بیگانه است ولی مورد قبول خدا، و ابدی است.
    تصلیبْ یک بار اتفاق افتاد ولی نتایج و تأثیرات آن گوناگون است. عیسای مسیح با مرگ خود بر صلیب  آزادی را برای ما تضمین کرد.
    قیام مسیح از مردگان


    خدا با زنده‌کردن مسیح از مردگان بر تعالیم و ادعاهای او مُهر تأیید زد. رستاخیز مسیح حقانیت او را به کرسی نشانید. مسیح در حدود سه سال خدمت خود بر روی این زمین ادعاهایی کرد و تعالیمی داد که در بسیاری قسمتها با آنچه یهودیان آن را حقایق الهی تلقی می‌کردند، مغایرت داشت و بی‌شک با آنچه بسیاری امروز حقیقت می‌شمارند منافات دارد. او ادعا می‌کرد که پادشاهی خدا در او به میان انسانها آمده است و اینکه سعادت واقعی همه انسانها منوط به واکنشی است که در برابر پیام و شخصیت او نشان می‌دهند. رهبران دینی یهود او را شخصی گمراه و گمراه کننده مردم تلقی کردند و سرانجام نیز به همین دلیل او را به دست رومیان به صلیب کشیدند و پس از سه روز از مردگان قیام کرد.

    ۱۳۹۵ فروردین ۲۱, شنبه

    عیسای نوجوان در خانۀ خدا

    ۴۱والدین عیسی هر سال برای عید پِسَخ به اورشلیم می‌رفتند.۴۲چون عیسی دوازده ساله شد، به رسم عید به اورشلیم رفتند.۴۳پس از پایان آیین عید، چون والدینش راه بازگشت پیش گرفتند، عیسای نوجوان در اورشلیم ماند. امّا آنها از این امر آگاه نبودند،۴۴بلکه چون می‌پنداشتند در کاروان است، روزی تمام سفر کردند. سرانجام به جستجوی عیسی در میان خویشاوندان و دوستان برآمدند.۴۵و چون او را نیافتند، در جستجویش به اورشلیم بازگشتند.۴۶پس از سه روز، سرانجام او را در معبد یافتند. در میان معلمان نشسته بود و به سخنان ایشان گوش فرا می‌داد و از آنها پرسشها می‌کرد.۴۷هر‌که سخنان او را می‌شنید، از فهم او و پاسخهایی که می‌داد، در شگفت می‌شد.۴۸چون والدینش او را در آنجا دیدند، شگفتزده شدند. مادرش به او گفت: «پسرم، چرا با ما چنین کردی؟ پدرت و من با نگرانی بسیار در جستجوی تو بودیم.»۴۹امّا او در پاسخ گفت: «چرا مرا می‌جستید؟ مگر نمی‌دانستید که می‌باید در خانۀ پدرم باشم؟»۵۰امّا آنها معنای این سخن را درنیافتند.۵۱پس با ایشان به راه افتاد و به ناصره رفت و مطیع ایشان بود. امّا مادرش تمامی این امور را به‌خاطر می‌سپرد.
    ۵۲و عیسی در قامت و حکمت، و در محبوبیت نزد خدا و مردم، ترقّی می‌کرد.

    ایرانیانی که برگشتند و زندانی شدند

    نازک افشار، کارمند سابق بخش فرهنگی سفارت فرانسه در ایران، اواخر اسفندماه سال گذشته در فرودگاه امام خمینی تهران بازداشت شد و کماکان زندانی است.
    Image copyrightrahesabz

    او که سابقه بازداشت پس از انتخابات جنجال‌برانگیز خرداد ۱۳۸۸ در ایران را داشت طی چند سال اخیر در کشور فرانسه اقامت داشت. اتهام یا اتهامات انتسابی به خانم افشار تاکنون اعلام نشده اما گزارش‌ها از انتقال او به بند زنان زندان اوین حکایت دارند.
    نازک افشار اما تنها کسی نبوده که پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی و بعد از بازگشت به ایران بازداشت و زندانی شده است. مصطفی عزیزی، سراج‌الدین میردامادی، حسین نورانی نژاد، ساجده عرب‌سرخی، عبدالحسین هراتی، بهمن دارالشفایی، حمید بابایی، معصومه قلی زاده و کاظم برجسته از جمله دیگر شهروندانی هستند که طی دو سال گذشته و بعد از بازگشت به ایران زندانی شدند.
    این در حالی است که حسن روحانی، رئیس‌جمهور ایران، در ماه‌های نخستین روی کار آمدن دولت یازدهم خواستار تشکیل کمیته‌ای از سوی وزارت خانه‌های اطلاعات و امور خارجه برای تسهیل بازگشت ایرانیان مقیم خارج شده بود.
    آقای روحانی ۲۵ تیر ۱۳۹۲ در مراسمی عمومی گفت که باید "آنها که آمادهٔ بازگشت هستند راهشان را تسهیل کنیم". او همچنین در ۱۰ مهر ۱۳۹۲ هم در جمع خبرنگاران تاکید کرد: "همه ایرانیانی که در خارج از کشور زندگی می‌کنند باید بتوانند به راحتی به کشورشان رفت و آمد کنند و از رفت و آمد نکردن آنها هم ما ضرر می‌کنیم و هم آنها". رئیس جمهور ۵ آذرماه ۱۳۹۲ نیز با امن خواندن فضای کشور برای بازگشت ایرانیان مقیم خارج تاکید کرد: "ما سرمایه انسانی بسیار بزرگی در خارج از کشور داریم. امیدوارم همه آنها بازگردند و کمکشان را از ما دریغ نکنند."
    اما دعوت از ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت به ایران محدود به همین سخنان نماند. بر اساس گزارش‌هایی که در رسانه‌ها منتشر شد، کمیته‌ای از سوی وزارت خانه‌های اطلاعات و امور خارجه با عنوان "کمیته بازگشت ایرانیان خارج از کشور" تشکیل شد و محمود علوی، وزیر اطلاعات ایران اعلام کرد که "هر شخصی که خلافی نداشته باشد، تضمین می‌دهیم مشکلی نخواهد داشت".
    حسن قشقاوی، معاون کنسولی، حقوقی و پارلمانی وزارت امور خارجه نیز در مصاحبه با روزنامه شرق از راه اندازی ایمیلی برای ایرانیان خارج از کشور خبر داد. او ترس ایرانیان برای بازگشت به کشورشان را ترسی غیرواقعی و ناشی از القائات اپوزیسیون خواند و گفت: "در ایران هم مطلقاً ترسی از بابت ورود ایرانیان مهاجر به کشور وجود ندارد و در قانون کیفری هم مطلبی تحت عنوان ممنوع‌الورود نداریم."
    منصور حقیقت‌پور، نایب‌رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی از این هم فراتر رفت و در مصاحبه‌ای با وب‌سایت فرارو گفت که نمی‌توان ایرانیان را به صرف امضای یک بیانیه و اظهارنظر سیاسی از رفت و آمد به کشورشان محروم کرد.
    اما با گذشت بیش از ۲ سال و نیم از روی کار آمدن دولت حسن روحانی نه تنها از کاربرد ایمیلی که با عنوان ایمیل مشکل‌گشا جهت رفع نگرانی خبرساز شده بود و قرار بود ایرانیان ساکن خارج از کشور با استعلام توسط این ایمیل از وضعیت حقوقی و قضایی خود در ایران خبردار شوند و همچنین کمیته‌ای که از سوی دولت برای هموار کردن راه بازگشت ایرانیان خارج از کشور به کشورشان ساخته شده بود خبری در دست نیست، بلکه گروهی از فعالان مدنی و سیاسی و روزنامه‌نگارانی که در پی این دعوت به ایران بازگشته بودند هم بازداشت و زندانی شده اند.
    سراج الدین میردامادی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و روزنامه‌نگار مقیم فرانسه جزو اولین کسانی بود که بعد از انتخاب حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۱۳۹۲ به ایران بازگشت. او به گفته خانواده‌اش بارها تحت بازجویی قرار گرفت و اردیبهشت ۱۳۹۳ بازداشت و به تبلیغ علیه نظام و تبانی علیه امنیت داخلی کشور متهم و به ۶ سال زندان محکوم شد. آقای میردامادی از جانبازان جنگ ایران و عراق و همچنین پسردایی آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی است که تا ۲۴ اسفند سال اخیر زندانی بود و در نهایت با حکم آزادی مشروط از زندان اوین آزاد شد.
    حسین میردامادی، پدر سراج میردامادی پس از بازداشت فرزندش اعلام کرده بود که می‌خواهند به ایرانیان خارج از کشور پیغام بدهند که به ایران برنگردند. برداشتی که از سوی خانواده حسین نورانی نژاد، روزنامه نگار و عضو جبهه مشارکت هم اعلام شد. او که ساکن کشور استرالیا بود اول اردیبهشت ۱۳۹۳ دو ماه پس از بازگشت به ایران بازداشت و ابتدا به ۶ سال و در دادگاه تجدیدنظر به یک سال زندان محکوم شد. آقای نورانی نژاد پس از پایان حکم محکومیت خود از زندان آزاد شده است.
    مصطفی عزیزی، نویسنده و تهیه‌کننده تلویزیونی ساکن کشور کانادا دیگر ایرانی مقیم خارج از کشور است که پس از بازگشت به ایران زندانی شد. او ۱۲ بهمن سال ۱۳۹۳ و یک ماه بعد از بازگشت به ایران بازداشت و با اتهاماتی چون اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور، اقدام علیه امنیت ملی (از طریق فعالیت در فضای مجازی) و توهین به رهبر جمهوری اسلامی از سوی دادگاه بدوی به هشت سال زندان محکوم شد. آقای عزیزی آخرین روزهای سال گذشته با قرار وثیقه به چند روز مرخصی نوروزی آمد و سپس دوباره به زندان بازگشت.
    ساجده عرب سرخی، روزنامه‌نگار و فعال سیاسی اصلاح‌طلب هم شهریور سال ۱۳۹۲ از کشور فرانسه به ایران بازگشت و سه ماه بعد زندانی شد. پدر او فیض‌الله عرب سرخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از بازداشت‌شدگان سال ۱۳۸۸ و به مدت چهار سال زندانی بود. ساجده عرب سرخی با پایان محکومیت یک ساله‌اش که به صورت غیابی برای او صادر شده بود در حالی از زندان آزاد شده که به گفته خانواده‌اش پرونده مفتوح دیگری دارد.
    همچنین، عبدالحسین هراتی، مشاور سابق رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و سرپرست سابق اداره کل اسناد و مدارک دانشگاه آزاد اسلامی، در کشور استرالیا سکونت داشت و پس از روی کار آمدن دولت حسن روحانی به ایران بازگشت. او خرداد ۱۳۹۳ بازداشت شد و همسرش در مصاحبه با سایت روزآنلاین اعلام کرد گمان نمی‌کرد با توجه به وعده‌های دولت برای بازگشت ایرانیان خارج از کشور، چنین برخوردی با او بکنند. او مرداد همان سال با قرار کفالت از زندان آزاد شد. تبلیغ علیه نظام و توهین به مقامات از اتهامات او عنوان شده بود. اتهاماتی که مبنای آنها، نامه آقای هراتی در سال ۱۳۸۹ به مهدی کروبی، یکی از رهبران جنبش سبز که در حال حاضر در حصر خانگی به سر می‌برد عنوان شد.
    کاظم برجسته از اعضای ستاد میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ هم ۲۵ بهمن سال ۱۳۹۲ به ایران بازگشت و در فرودگاه بین‌المللی امام خمینی در تهران بازداشت شد. او به صورت غیابی به اجتماع و تبانی علیه امنیت داخلی از طریق شرکت در تجمعات به پنج سال زندان محکوم شده بود. حکم زندان او اما به مناسبت عید فطر سال گذشته کاهش یافت.
    بهمن دارالشفایی روزنامه نگار، مترجم و وبلاگ نویس نیز، ۱۴ بهمن سال گذشته بازداشت شد. او حدود ۲ سال پیش از لندن به ایران بازگشته بود و به عنوان مترجم و ویراستار فعالیت می کرد. نویسنده وبلاگ معروف آق بهمن، ماه‌ها پس از بازگشت به ایران احضار و تحت بازجویی های طولانی قرار می گرفت تا سرانجام بازداشت شد. با این حال، این روزنامه نگار از ۷ اسفند ماه با قرار وثیقه آزاد است.
    حمید بابایی، دانشجوی دکترای دانشگاه لیژ بلژیک و معصومه قلی زاده، فارغ‌التحصیل رشته فلسفه از دانشگاه علامه طباطبایی و دانشجوی دانشگاه آنکارا از جمله دیگر ایرانیانی بودند که بعد از روی کار آمدن دولت حسن روحانی و در بازگشت به ایران بازداشت و زندانی شدند. آقای بابایی از سوی دادگاه انقلاب به ۶ سال حبس تعزیری و ۴ سال حبس تعلیقی محکوم شده و خانواده‌اش اعلام کردند که او برای دیدار خانواده و اقوام به ایران سفر کرده بود که به وزارت اطلاعات احضار شد و از او خواسته اند با این وزارتخانه همکاری کند اما او نپذیرفته و متهم به همکاری با دول متخاصم شده است. معصومه قلی زاده هم به فعالیت تبلیغی علیه نظام و ۱۰ ماه زندان محکوم شده بود.
    تاکنون دولت حسن روحانی درباره سرنوشت کمیته بازگشت ایرانیان خارج از کشور توضیحی نداده، اما غلامحسین محسنی اژه‌ای، همزمان با دعوت حسن روحانی از ایرانیان خارج از کشور برای بازگشت به ایران گفته بود که "اگر فردی جرمی مرتکب شده و از کشور خارج شود یا اینکه در خارج از کشور جرمی مرتکب شود به محض آنکه به داخل کشور بازگردد از سوی دستگاه قضایی مورد تعقیب قرار خواهد گرفت."
    او افزوده بود: "همچنین افرادی که نقشی در حوادث پس از انتخابات ۸۸ داشتند هم اگر به داخل کشور بازگردند به‌محض ورود تحت تعقیب قرار خواهند گرفت".