۱۳۹۵ مهر ۴, یکشنبه

در راه عِمائوس لوقا ۲۴:‏۱۳-‏۳۵ -‏ مَرقُس ۱۶:‏۱۲ و ۱۳

۱۳در همان روز، دو تن از آنان به دهکده‌ای می‌رفتند، عِمائوس نام، واقع در دو فرسنگی اورشلیم.۱۴ایشان دربارۀ همۀ وقایعی که رخ داده بود، با یکدیگر گفتگو می‌کردند.۱۵همچنان که سرگرم بحث و گفتگو بودند، عیسی، خود، نزد آنها آمد و با ایشان همراه شد.۱۶امّا او را نشناختند زیرا قدرت تشخیص از ایشان گرفته شده بود.۱۷از آنها پرسید: «در راه، دربارۀ چه گفتگو می‌کنید؟» آنها با چهره‌هایی اندوهگین، خاموش ایستادند.۱۸آنگاه یکی از ایشان که کْلِئوپاس نام داشت، در پاسخ گفت: «آیا تو تنها شخص غریب در اورشلیمی که از آنچه در این روزها واقع شده بی‌خبری؟»۱۹پرسید: «کدام واقعه؟» گفتند: «آنچه بر عیسای ناصری گذشت. او پیامبری بود که در پیشگاه خدا و نزد همۀ مردم، کلام و اعمال پرقدرتی داشت.۲۰سران کاهنان و بزرگان ما او را سپردند تا به مرگ محکوم شود و بر صلیبش کشیدند.۲۱امّا ما امید داشتیم او همان باشد که می‌بایست اسرائیل را رهایی بخشد. افزون بر این، بواقع اکنون سه روز از این وقایع گذشته است.۲۲برخی از زنان نیز که در میان ما هستند، ما را به حیرت افکنده‌اند. آنان امروز صبح زود به مقبره رفتند،۲۳امّا پیکر او را نیافتند. آنگاه آمده، به ما گفتند فرشتگانی را در رؤیا دیده‌اند که به ایشان گفته‌اند او زنده است.۲۴برخی از دوستان ما به مقبره رفتند و اوضاع را همانگونه که زنان نقل کرده بودند، یافتند، امّا او را ندیدند.»۲۵آنگاه به ایشان گفت: «ای بی‌خردان که دلی دیرفهم برای باور کردن گفته‌های انبیا دارید!۲۶آیا نمی‌بایست مسیح این رنجها را ببیند و سپس به جلال خود درآید؟»۲۷سپس از موسی و همۀ انبیا آغاز کرد و آنچه را که در تمامی کتب‌مقدّس دربارۀ او گفته شده بود، برایشان توضیح داد.
۲۸چون به دهکده‌ای که مقصدشان بود نزدیک شدند، عیسی وانمود کرد که می‌خواهد دورتر برود.۲۹آنها اصرار کردند و گفتند: «با ما بمان، زیرا چیزی به پایان روز نمانده و شب نزدیک است.» پس داخل شد تا با ایشان بماند.۳۰چون با آنان بر سفره نشسته بود، نان را برگرفت و شکر نموده، پاره کرد و به ایشان داد.۳۱در همان هنگام، چشمان ایشان گشوده شد و او را شناختند، امّا در‌‌دم از نظرشان ناپدید گشت.۳۲آنها از یکدیگر پرسیدند: «آیا هنگامی که در راه با ما سخن می‌گفت و کتب‌مقدّس را برایمان تفسیر می‌کرد، دل در درون ما نمی‌تپید؟»۳۳پس بی‌درنگ برخاستند و به اورشلیم بازگشتند. آنجا آن یازده رسول را یافتند که با دوستان خود گرد‌آمده،۳۴می‌گفتند: «این حقیقت دارد که خداوند قیام کرده است، زیرا بر شَمعون ظاهر شده است.»۳۵سپس، آن دو نیز بازگفتند که در راه چه روی داده و چگونه عیسی را هنگام پاره کردن نان شناخته‌اند.

دکتر انصاری :آرزوی مسیحیان برقراری صلح و دوستی در ایران است


« محبت نیوز»    –  در شرایطی که رقابت‌ رسانه‌ها در عصر ارتباطات نیازمند مدیریت جامع و برنامه‌ریزی‌ کلان در حوزه‌های مالی و فنی است در نظرگرفتن سلایق مخاطبان برای تولید برنامه‌های پُرمحتوا کار ساده‌ای نیست. در این بین و به خصوص در تولیدات شبکه‌های تلویزیونی که برای مخاطب خاص برنامه‌سازی می‌کنند پیچیدگی ها، دشواری های مدیریتی و برنامه سازی دوچندان است. شبکه تلویزیونی ۲۴ ساعته «محبت» از جمله اولین رسانه‌هایی است که آغازگر ساخت برنامه های تلویزیونی برای مسیحیان فارسی زبان بود و به جرات می‌توان گفت پس از یک دهه فعالیت به تدریج به الگوی مناسبی برای سایر رسانه‌های مسیحی فارسی زبان بدل شد. برنامه‌ها، محدودیت‌ها و اهداف شبکه موضوعاتی هستند که درمورد آنها با دکتر «فریبرز انصاری» مدیر تلویزیون محبت به گفتگو پرداختیم.
  • دکتر انصاری به عنوان نخستین پرسش، شبکه محبت یکی از شبکه‌های تلویزیونی مسیحی است که با زبان فارسی فعالیت خود را در جامعه مسیحیان ایران آغاز کرد. به اعتقاد شما با توجه به محدودیت‌های موجود در ایران تا چه اندازه توانسته با مخاطبین داخلی خود ارتباط برقرار کند؟
شبکه محبت در طی ۱۰ سالی که مشغول خدمت به جامعه فارسی زبان بوده توانسته از رابطه قوی با مخاطبین خود برخوردار باشد.
مانند هر رسانه تلویزیونیِ روز، از تمام وسایل رسانه‌ای موجود اعم از ماهواره، اینترنت و انتشارات برای ارتباط با بینندگان خود بهره می‌برد.
در مقطعی از تاریخ زندگی می‌کنیم که رسانه‌های تلویزیونی را نمی‌توان جدا و منفک از اینترنت در نظر گرفت و به همین دلیل، شبکه تلویزیونی محبت، هرگاه با مشکل پارازیت و محدودیت‌هایی اعمال شده از طرف دولت روبرو می‌شود، خدمت خود را از طریق اینترنت (وب سایت، شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ) به پیش می‌برد و می‌توان به جرات گفت که بینندگان مجازی شبکه محبت، دست کم از بینندگان تلویزیونی ندارد.
  • به لحاظ فنی و برنامه‌سازی از چه طریق سنجیده می‌شود که آیا تولیدات شبکه محبت با ذائقه مخاطب ایرانی (چه مسیحی و غیرمسیحی) همخوانی دارد؟
این شبکه تلویزیونی همانطور که اشاره شد، یک شبکه فارسی زبان است که تلاش می‌کند ایمان و جهان‌بینی مسیحی را در قالب بومی منطقه (ایران، افغانستان و تاجیکستان) به بینندگان خود ارائه دهد.
بنابراین بومی‌سازی برنامه‌ها در اولیت کار این شبکه قرار دارد و این مهم توسط ارتباط مستقیم و پیوسته تهیه کنندگان، مشاورین و مسئولان شبکه با بینندگان روزانه شبکه و همینطور مشاورینی که در داخل ایران با ما همکاری می‌کنند به انجام می‌رسد.
با این وجود فرهنگ ایران شیرین است و امید ما این است که بتوانیم برنامه هایی ارائه دهیم که در خور بینندگان خوب ایرانی باشد.
  • اصلی‌ترین هدف شبکه‌های فارسی زبان مسیحی و در مجموع تمرکز آنها روی چه برنامه‌هایی است؟
اهداف شبکه محبت وسیع و طولانی مدت است. اما با توجه به اینکه نیاز اولیه و اصلی فارسی زبانان پیش از هر چیز شنیدن خبر خوش انجیل است، به همین جهت این شبکه در اعلان پیام انجیل تلاش فراوانی دارد.
اما در کنار آن آگاه هستیم که بسیاری طی۱۰ سال فعالیت مستمر شبکه محبت و همکاری سازمانهای دیگر، به مسیح ایمان آورده‌اند و نیاز آنها به رشد و پرورش به همان اندازه واقعی و مهم است.
به همین جهت، شبکه محبت، خدمت آموزش و تعلیم به نوکیشان مسیحی را نیز جدی می‌گیرد.

۱۳۹۵ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

قیام عیسی لوقا ۲۴:‏۱-‏۱۰ -‏ مَتّی ۲۸:‏۱-‏۸؛

۱در سپیده‌دمِ روز اوّل هفته، زنان حنوطی را که فراهم کرده بودند، با خود برداشتند و به مقبره رفتند.۲امّا دیدند سنگِ جلوِ مقبره به کناری غلتانیده شده است.۳چون به مقبره داخل شدند، بدن عیسای خداوند را نیافتند.۴از این امر در حیرت بودند که ناگاه دو مرد با جامه‌هایی درخشان در کنار ایشان ایستادند.۵زنان از ترسْ سرهای خود را به‌زیر افکندند؛ امّا آن دو مرد به ایشان گفتند: «چرا زنده را در میان مردگان می‌جویید؟۶او اینجا نیست، بلکه برخاسته است! به‌یاد آورید هنگامی که در جلیل بود، به شما چه گفت.۷گفت که پسر انسان باید به‌دست گناهکاران تسلیم شده، بر صلیب کشیده شود و در روز سوّم برخیزد.»۸آنگاه زنان سخنان او را به‌یاد آوردند.۹چون از مقبره بازگشتند، اینهمه را به آن یازده رسول و نیز به دیگران بازگفتند.۱۰زنانی که این خبر را به رسولان دادند، مریمِ مَجْدَلیّه، یوآنّا، مریم مادر یعقوب و زنانِ همراه ایشان بودند.۱۱امّا رسولان گفتۀ زنان را هذیان پنداشتند و سخنانشان را باور نکردند.۱۲با اینهمه، پِطرُس برخاست و به‌سوی مقبره دوید و خم شده نگریست، امّا جز کفن چیزی ندید. پس حیران از آنچه روی داده بود، به خانه بازگشت.

هجوم به یک کلیسای خانگی و بازداشت دو تن ازنوکیشان مسیحی در تهران

با شروع موج جدیدی از فشارها بر مسیحیان ایرانی در هفته های گذشته، منابع خبری از بازداشت دوتن دیگر از نوکیشان مسیحی ساکن پایتخت به اسامی "مهدی وزیری" و "امیر کیان" خبر داده اند.
با تعطیلی کلیساها و منع ورود نوکیشان مسیحی فارسی زبان به آن مکان، ایماندران مسیحی خانه های یکدیگر را جهت پرستش ، دعا و تعلیم کتاب مقدس به کلیساهای خانگی تبدیل کرده اند، برهمین اساس چندی پیش ماموران امنیتی با هجوم به یک کلیسا ی خانگی در تهران، دو تن از نوکیشان مسیحی را بازداشت نمودند.
بنا بر اخبار تائید شده این دو نفر در مورخه سه شنبه 20 مرداد ماه (12 اگوست 2014) در ساعت 6 بعداز ظهر در حوالی خیابان آذربایجان در یک کلیسای خانگی توسط ماموران لباس شخصی وابسته به نیروهای اطلاعات و امنیت تهران دستگیر شده اند.
این کلیسای خانگی هنگامی مورد هجوم ماموران قرار گرفت که صاحب خانه برای راهنمائی چند تن از ایمانداران جدید نا آشنا به نشانی محل برای مدت کوتاهی از خانه خارج شد. وی پس از این رویداد چون خانه اش زیر نظر ماموران امنیتی بود نتوانست به آن محل برگردد و همچنان متواری است.
پس از این حادثه خانواده بازداشت شدگان علیرغم پیگیریها برای چندین روز از محل نگهداری عزیزان خود بی خبر بودند و نمی دانستند ماموران آنها را به کجا انتقال دادند .
بنا بر گزارشات رسیده گفته می شود که این دو نوکیش مسیحی بازداشتی به زندان " قزل حصار" منتقل شده اند. تاکنون از جزئیات دستگیری و اتهامات وارده به این دو نوکیش مسیحی اطلاعات بیشتری در دست نیست. اما حضور نوکیشان مسیحی در خانه هایی ایمانداران مسیحی که از آن بعنوان کلیسای خانگی یاد می شود می تواند برای این افراد اتهاماتی چون اقدام علیه امنیت ملی و جاسوسی برای بیگانگان را بهمراه داشته باشد.
"مهدی وزیری" 28 ساله گرافیست و "امیر کیان" 27 ساله هنرمند و فارغ التحصیل رشته موسیقی می باشد.
در ایران تحت قوانین جمهوری اسلامی، تغییر دین از اسلام به مسیحیت با عنوان "ارتداد" خوانده می شود و جرم محسوب می گردد. هرچند دادگاههای ایران چون تعریف واحد و مشخصی از ارتداد مجرمانه و شرایط احراز آن در فقه شیعه وجود ندارد و از طرف دیگر سیستم قضائی نمی خواهد به اجبار مردم در مسلمان ماندن متهم شود، به طور معمول درباره نوکیشان مسیحی دستگیر شده اتهامات دیگری نظیر اقدام علیه امنیت ملی ، ارتباط با بیگانگان و تبلیغ علیه نظام را عنوان می کنند.
مطابق آخرین گزارشات گزارشگران سازمان ملل، اکنون دست‌کم ۴۹ مسیحی به خاطر باور دینی خود در زندان‌های ایران محبوس هستند. این تعداد فقط آمار مسیحیان زندانی است که تحت پوشش خبری قرار گرفته اند. هر روز از زندانها و بازداشتگاههای کشور اخباری مبنی بر وجود نوکیشان مسیحی دربند می رسد که به خاطر تهدیدات بازجوها و ماموران اطلاعاتی و در خطر قرار گرفتن جان خود و خانواده شان اجازه انتشار نامشان و اطلاع رسانی را به رسانه ها و بازرسان بین المللی نمی دهند.
سنگینی فشارها علیه مسیحیان ایران در دو سال گذشته و بستن بزرگترین کلیسای پروتستان فارسی زبان ایران در تهران (کلیسای جماعت ربانی مرکز) طی کوران مبارزات انتخابات ریاست جمهوری سال قبل، منجر به موج جدیدی از مهاجرت نوکیشان مسیحی از ایران شده است. اکنون آنها در همه جای دنیا پراکنده شده اند.
چند روز قبل رئیس آژانس دولتی پناهجویان دولت بلغارستان، به فاکس‌نیوز گفته بود که جامعه مسیحیان ایرانی در صوفیه، پایتخت این کشورنیز رو به افزایش گذاشته است. وی افزود: «اکنون ۱۰۰ تا ۲۰۰ پناهجوی ایرانی در این کشور هستند. آنها به خاطر حکومت مذهبی موجود در ایران در حال فرارند، زیرا در ایران به خاطر دین‌شان تحت تعقیب قرار گرفته‌اند».
جنبش کلیساهای خانگی پس از استقرار دولت جمهوری اسلامی و به طور خاص از سوی مسیحیان نوکیش به راه افتاده است. بسیاری از آنان پس از تغییر دین خود از اسلام به مسیحیت، تحت تعقیب قضائی از سوی حکومت ایران هستند.

۱۳۹۵ شهریور ۲۱, یکشنبه

خاکسپاری عیسی لوقا ۲۳:‏۵۰-‏۵۶ -‏ مَتّی ۲۷:‏۵۷-‏۶۱؛

۵۰در آنجا شخصی یوسف نام نیز حضور داشت که مردی بود نیک و درستکار. او هرچند عضو شورا بود،۵۱با رأی و تصمیم آنان موافق نبود. یوسف از مردمان رامه، یکی از شهرهای یهودیان بود و مشتاقانه انتظار پادشاهی خدا را می‌کشید.۵۲او نزد پیلاتُس رفت و پیکر عیسی را طلب کرد.۵۳پس آن را پایین آورده، در کتانی پیچید و در مقبره‌ای تراشیده از سنگ نهاد که تا به‌حال کسی در آن گذاشته نشده بود.۵۴آن روز، «روز تهیه» بود و چیزی به شروع شَبّات نمانده بود.۵۵زنانی که از جلیل از پی عیسی آمده بودند، به دنبال یوسف رفتند و مکان مقبره و چگونگی قرار گرفتن پیکر او را دیدند.۵۶سپس به خانه بازگشته، حنوط و عطریات آماده کردند و در روز شَبّات طبق حکم شریعت، آرام گرفتند.

افزایش فشار بر مسیحیان ایران؛ سرنوشت ۳۱ بازداشت شده اخیر

خبرگزاری هرانا – با افزایش فشار بر اقلیت های مذهبی در ایران، در ماه‌های اخیر دست‌کم ۳۱ شهروند مسیحی شامل سه تبعه کشور آذربایجان در شهرهای اصفهان، تهران و فیروزکوه بازداشت شده اند. از این تعداد ۱۹ نفر هم‌چنان در بازداشت به سربرده و از سرنوشت یازده تن از آنان در اصفهان اطلاعی در دست نیست.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، در ماه‌های اخیر دست‌کم ۳۱ شهروند مسیحی شامل سه تبعه کشور آذربایجان در شهرهای اصفهان، تهران و فیروزکوه بازداشت شده و از سرنوشت تعدادی از آنان اطلاعی در دست نیست.
بی خبری از یازده نوکیش مسیحی در اصفهان
روز جمعه ۲۲ مرداد ماه یازده تن از اعضای یک کلیسای خانگی در اصفهان توسط ماموران امنیتی بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شدند. هم‌چنان از سرنوشت و محل نگهداری بازداشت شدگان خبری در دست نیست.
محمد الیاسی، محسن خوبیاری، ادموند(خاچاطوریان)، محمد ملک خطایی، سمانه شهبازی فر، آرش قدسی، فاطمه امینی، مریم ذنوبی، امین آهنین، حامد سپیدکار، به همراه یک تن دیگر (هویت نامشخص)، در حالیکه جهت مراسم پرستشی گردهم آمده بودند با هجوم ماموران امنیتی لباس شخصی بازداشت شدند.
بازداشت ۱۳ شهروند مسیحی شامل سه شهروند تبعه آذربایجان
در تاریخ چهارم تیر ماه ۱۳۹۵ سه تن از مسیحیان از اعضای کلیسایی در باکو، از سوی گروهی از مسیحیان تهرانی به کلیسای خانگی دعوت شده بودند که با ورود ماموران اطلاعات سپاه کلیه این افراد بازداشت شدند.
اسامی سه شهروند آذربایجانی در بازداشت عبارت است از:
۱-بهرام نسیبوف الخان اوغلو ۳٧ ساله متاهل اهل باکو تبعه جمهوری آذربایجان
۲-یوسف فرهادوف تالت اوغلو ۵۲ ساله متاهل اهل باکو تبعه جمهوری آذربایجان
۳-الدار قربانوف ۴۸ ساله متاهل اهل باکو تبعه جمهوری آذربایجان
هم‌زمان با این افراد در همان محل کلیسای خانگی تعداد ده تن از نوکیشان مسیحی ایرانی نیز بازداشت شدند که همه آنها به جز یک نفر پس از بازجوئی و گرفتن مشخصات فردی آنان آزاد شدند.
تداوم بازداشت ۵ شهروند مسیحی تهرانی
هفت شهروند مسیحی شامل رامئیل بت تمرز، امین افشارنادری، هادی عسکری، محمد دهنوی و امیرسامان دشتی، همراه دو نوکیش مسیحی دیگر در روز جمعه پنجم ماه جاری هنگام پیک‌نیک در شهرستان فیروزکوه توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شدند که دو شهروند دیگر بلافاصله آزاد شدند اما مابقی بازداشت شدگان هم‌چنان در بازداشت به سر برده و از سرنوشت آنان اطلاع دقیقی در دست نیست.
روز جمعه ۵ شهریورماه، این شهروندان با همسرانشان به شهر فیروزکوه در استان تهران برای ماهیگیری و پیکنیک رفتند. حدود ساعت یک و نیم بعدازظهر، ماموران وزارت اطلاعات به محل توقف آن‌ها حمله کرده، مردها را از زن‌ها جدا کردند. امین افشارنادری نیز هنگام درخواست حکم قضایی از آن‌ها مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته بود.

۱۳۹۵ شهریور ۱۶, سه‌شنبه

مرگ عیسی لوقا ۲۳:‏۴۴-‏۴۹ -‏ مَتّی ۲۷:‏۴۵-‏۵۶؛ مَرقُس ۱۵:‏۳۳-‏۴۱

۴۴حدود ساعت ششم بود که تاریکی تمامی آن سرزمین را فراگرفت و تا ساعت نهم ادامه یافت،۴۵زیرا خورشید از درخشیدن بازایستاده بود. در این هنگام، پردۀ محرابگاه از میان دوپاره شد.۴۶آنگاه عیسی به بانگ بلند فریاد برآورد: «ای پدر، روح خود را به دستان تو می‌سپارم.» این را گفت و دَمِ آخر برکشید.۴۷فرماندۀ سربازان با دیدن این واقعه، خدا را تمجید کرد و گفت: «به‌یقین که این مرد بی‌گناه بود.»۴۸مردمی نیز که به تماشا گرد‌آمده بودند، چون آنچه رخ داد دیدند، در حالیکه بر سینۀ خود می‌کوفتند، آنجا را ترک کردند.۴۹امّا همۀ آشنایان او، از جمله زنانی که از جلیل از پی‌اش روانه شده بودند، دور ایستاده، این وقایع را نظاره می‌کردند.

یک هفته بی خبری از ۵ شهروند مسیحی بازداشت شده

Image may contain: 4 people

خبرگزاری هرانا – علی‌رغم گذشت یک‌هفته از بازداشت پنج شهروند مسیحی بازداشت شده تهرانی در فیروزکوه، از محل نگهداری و وضعیت آن‌ها کماکان اطلاعی در دست نیست. نام این شهروندان در هیچ یک از زندان‌های تهران ثبت نشده، تلاش خانواده و وکلا برای دسترسی به پرونده و جستجو برای یافتن محل نگهداری آن‌ها نیز بی‌نتیجه مانده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از سرنوشت رامئیل بت تمرز، امین افشارنادری، هادی عسکری، محمد دهنوی و امیرسامان دشتی، پنج شهروند مسیحی و نوکیش که در روز جمعه پنجم ماه جاری هنگام پیک‌نیک در شهرستان فیروزکوه توسط نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت شدند، اطلاعی در دست نیست.
یک منبع نزدیک به خانواده این شهروندان در مورد محل نگهداری و وضعیت آن‌ها به گزارشگر هرانا گفت: “این سئوال را نمی توان دقیقا پاسخ داد چراکه دقیقا خانواده‌های‌شان نمی دانند در کدام زندان یا مرکز بازداشت نگهداری می شوند. به آن‌ها گفته شده در زندان اوین هستند. اما مسئولین این زندان حضور آن‌ها در این زندان را انکار می کنند. حتی به خانواده ها گفته اند هیچ یک از این اسامی در هیچ یک از زندان های ایران ثبت نشده اند.”
این منبع مطلع هم‌چنین در ادامه در مورد حضور وکیل در پرونده این شهروندان بازداشت شده خاطرنشان کرد: “تاکنون هیچ وکیلی در پرونده حضور نداشته، یعنی نمی تواند که حضور داشته باشد، چند وکیل تلاش کردند اما موفق نشدند.”
منبع نزدیک با خانواده بازداشت شدگان در پایان تاکید کرد: “نگرانی اصلی خانواده ها این است که از محل بازداشت خبر ندارند و این موضوع آن‌ها را در پیگیری پرونده ناتوان کرده است.”
روز جمعه ۵ شهریورماه، رامئیل بت تمرز، امین افشارنادری، هادی عسکری، محمد دهنوی و امیرسامان دشتی، با همسرانشان به شهر فیروزکوه در استان تهران برای ماهیگیری و پیکنیک رفتند. حدود ساعت یک و نیم بعدازظهر، ماموران وزارت اطلاعات به محل توقف آن‌ها حمله کرده، مردها را از زن‌ها جدا کردند. امین نادرافشار نیز هنگام درخواست حکم قضایی از آن‌ها مورد ضرب‌وشتم قرار گرفته بود.
لازم به اشاره است رامیئل بت تمرز از بازداشت‌شدگان فیروزکوه فرزند رهبر سابق کلیسای آشوری پنطیکاستی شهرآراء تهران است که پیش از این نیز سابقه بازداشت توسط نیروهای امنیتی داشته است.

۱۳۹۵ شهریور ۱۵, دوشنبه

آیت الله سبحانی: مسیحیان نجس هستند!، سکوت معنادار نمایندگان مسیحی در مجلس!

یک مرجع تقلید شیعه در کلاس تفسیرقرآن با استناد به آیات و روایات تاریخی کافران و مسیحیان را برابر دانسته و نجس سیاسی خواند.
به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران «محبت‌نیوز»، شیخ جعفرسبحانی، از مراجع تقلید که ید طولایی در سخنان سخیف و توهین‌آمیز دارد به تازگی در یکی از کلاس‌های خود در تفسیر آیه ۲۸ سوره توبه ضمن برشمردن مضررات و آسیب‌های نشست و برخاست مسلمانان با کافران، مسیحیان را «نجس سیاسی» خوانده و گفته هرگاه مسلمانان با گروه کافر، به طور آزاد و به سان برادران دینى نشست و برخاست کنند، نتیجه این آمیزش این مى شود که رفتار و کردار گروه کافر در روحیه مسلمانان اثر بگذارد و همانند آنان، از شراب و قمار و دیگر محرمات اسلام اجتناب نورزند.
به گزارش خبرگزاری «حوزه» او با استناد به قرآن کتاب مقدس مسلمانان گفته؛ “عرب چیزهایی مانند منى، بول (ادرار) و خون را «نجس» و ما آنها را «پلید» مى‌نامیم و اشخاص پست و فرومایه را نیز با این کلمه توصیف مى‌کنند.”
او گفته به انسان‌هایی که رفتارشان ضد دین باشد مثل دزدان مسلح و غارتگر و آنها که جلو دعوت پیامبران را می‌گیرند «پلید و آلوده و نجس» می‌گویند زیرا تا روان شخص، آلوده و دستخوش بى رحمى نباشد، هیچ‌گاه دست به این چنین کارهاى ضد انسانى نمى‌زند.
بیشتر بخوانید: شیخ جعفر سبحانی:جوانان مسیحی در غرب به دین خود تردید دارند!
سبحانی سراغ روایتی تاریخی از دوران مراودات اندلس (اسپانیا) و اسلام رفت و با هشدار نسبت به آزادی عمل کشیشان در تبلیغ و اختلاط و آمیزش بازرگانان مسیحی با مسلمانان گفته در نتیجه این روابط «مسلمانان استقامت خود را در راه حفظ شعایر ملى و دینى از دست مى‌دهند و وقتى فرزندان مسلمانان زیر دست آموزگاران مسیحى تربیت یافتند به طور قطع حس خضوع در شاگرد سبب مى‌گردد که تمام سخنان او را دربست بپذیرد، هر چند با اصول اسلام سازگار نباشد.»
به گفته او مسیحیان، بر اثر آمیزش با مسلمانان اندلسى، توانستند مُسکرات را میانشان رواج داده و آنان را به می خوارگى و میگسارى عادت دهند و کم‌ کم بر اثر هوسرانى و آلوده شدن به گناهان، عزت نفس و غرور ملى را از دست دادند.
در پایان کلاس هم نتیجه گرفته «بى‌جهت نیست که بنیانگذار اسلام میان مسلمانان و کافران حصارى کشیده و آنان را از اختلاط‌هاى فوق العاده باز داشته است، تا آن جا که آنان را روى سیاست اسلامى نجس و لازم الاجتناب خوانده و از این بیان روشن مى‌گردد که کافر به سان الکل، نجس است؛ منتها نجاست کافر، سیاسى است تا به جهت نجاست، ارتباط مسلمانان با این دو موجود پلید، قطع گردد و ایمان و پاکى آنان بر اثر عدم آمیزش، دست نخورده بماند؛ به عبارت دیگر هدف از نجس شمردن کافر و الکل، یک نوع مبارزه منفى ضد کفر و الکلیسم است، تا از این طریق، این دو نوع پلیدى از جامعه مسلمانان رخت بربندد و محیط اسلامى از آنها پاک گردد.»
بیشتر بخوانید: دلسوزی مرجع تقلید نسبت به پناهجویان مسلمانی که به «مسیحیت» می گروند !
‌اظهارات گذشته این مرجع تقلید و هتاکی‌های او علیه مسیحیت نشان از ستیز او با ادیان دیگر دارد. او خرداد ماه طی سخنانی گفته بود پناه بردن مسلمانان پناهجو به «مسیحیت» ننگ است !
توهین مسئولین و رسانه‌های حکومتی به ادیان دیگر به صورت سنت درآمده، چندی پیش توهین به زرتشتیان با واکنش تعدادی از نمایندگان آنان در مجلس روبه‌رو شد، اکنون باید منتظر بود و دید آیا نمایندگان مسیحی در مجلس به سر غیرت آمده و واکنشی به این موضوع نشان می‌دهند یا مثل همیشه منافع شخصی خود را ترجیح می‌دهند.
این مطلب را به اشتراک بگذارید:
برچسب ها: اسلام مسیحیت, جع کلیسای ایران, مسی ستیزنمایندگان اقلیت, نوکیشان مسیحی

۱۳۹۵ شهریور ۱۱, پنجشنبه

بر صلیب شدن عیسی لوقا ۲۳:‏۳۳-‏۴۳ -‏ مَتّی ۲۷:‏۳۳-‏۴۴؛

۲۶چون او را می‌بردند، مردی شَمعون نام از اهالی قیرَوان را که از مزارع به شهر می‌آمد، گرفتند و صلیب را بر دوش او نهاده، وادارش کردند آن را پشت سر عیسی حمل کند.۲۷گروهی بسیار از مردم، از جمله زنانی که بر سینه خود می‌کوفتند و شیون می‌کردند، از پی او روانه شدند.۲۸عیسی روی گرداند و به آنها گفت: «ای دختران اورشلیم، برای من گریه مکنید؛ برای خود و فرزندانتان گریه کنید.۲۹زیرا زمانی خواهد آمد که خواهید گفت: ”خوشابهحال زنان نازا، خوشابهحال رَحِمهایی که هرگز نزادند و سینه‌هایی که هرگز شیر ندادند!“۳۰در آن هنگام، به کوهها خواهند گفت: ”بر ما فرو‌‌افتید!“ و به تپه‌ها که: ”ما را بپوشانید!“۳۱زیرا اگر با چوب تَر چنین کنند، با چوب خشک چه خواهند کرد؟»
۳۲دو مرد دیگر را نیز که هر دو جنایتکار بودند، می‌بردند تا با او بکشند.۳۳چون به مکانی که جمجمه نام داشت رسیدند، او را با آن دو جنایتکار بر صلیب کردند، یکی را در سمت راست او و دیگری را در سمت چپ.۳۴عیسی گفت: «ای پدر، اینان را ببخش، زیرا نمی‌دانند چه می‌کنند.» آنگاه قرعه انداختند تا جامه‌های او را میان خود تقسیم کنند.۳۵مردم به تماشا ایستاده بودند و بزرگان قوم نیز ریشخندکنان می‌گفتند: «دیگران را نجات داد! اگر مسیح است و برگزیدۀ خدا، خود را نجات دهد.»۳۶سربازان نیز او را به استهزا گرفتند. ایشان به او نزدیک شده، شراب ترشیده به او می‌دادند۳۷و می‌گفتند: «اگر پادشاه یهودی، خود را برهان.»۳۸نوشته‌ای نیز بدین عبارت بالای سر او نصب کرده بودند که «این است پادشاه یهود.»
۳۹یکی از دو جنایتکاری که بر صلیب آویخته شده بودند، اهانت‌کنان به او می‌گفت: «مگر تو مسیح نیستی؟ پس ما و خودت را نجات بده!»۴۰امّا آن دیگر او را سرزنش کرد و گفت: «از خدا نمی‌ترسی؟ تو نیز زیر همان حکمی!۴۱مکافات ما به‌حق است، زیرا سزای اعمال ماست. امّا این مرد هیچ تقصیری نکرده است.»۴۲سپس گفت: «ای عیسی، چون به پادشاهی خود رسیدی، مرا نیز به‌یاد‌آور.»۴۳عیسی پاسخ داد: «آمین، به تو می‌گویم، امروز با من در فردوس خواهی بود.»

تصويب قانون اعدام مرتد؛ هراس از گرايش های غير اسلامی؟

اختصاص ماده ای مستقل به تعريف و انواع ارتداد و مجازات مرتد در لايحه قانون مجازات عمومی، که برای تصويب به مجلس ايران پيشنهاد شده است، بار ديگر يکی از حساس ترين مسائل فقهی، حقوقی، سياسی و فرهنگی ايران گذشته و حال را به موضوع روز بدل و اين پرسش را مطرح کرده است که چه ضرورتی جمهوری اسلامی را به قانونی کردن مجازات مرگ عليه مسلمان زادگانی که از اسلام بر می گردند، وادار کرده است.
رانده شدن از جامعه يا گروه، فشارهای روانی، فرهنگی و اقتصادی، تحميل انزوا، حذف فرهنگی و سياسی و اجتماعی، سرکوب عقيدتی، تحريم اجتماعی و اقتصادی و... از مجازات های رسمی و غير رسمی است که در اکثر اديان و ايدئولوژی ها عليه کسانی که دين ، عقيده و وابستگی های فکری خود را تغيير می دهند، اعمال می شود.
دولت های کمونيست بلوک شرق سابق نيز منتقدان ايدئولوژی رسمی را به اتهام «خيانت به انقلاب يا طبقه کارگر» به مرگ محکوم می کردند، اما اسلام شايد تنها دين مهمی در جهان باشد که تغيير دين از اسلام به مذهب يا عقيده ديگری را با مرگ مجازات می کند.
مجازات ارتداد فطری، يا بازگشت مسلمان و مسلمان زاده از اسلام ، آن گاه که مرتد مرد باشد، در اغلب قريب به اتفاق متون فقهی شيعه اعدام تعيين شده است.

حتی مجتهدان متمايل به رفرميست های مذهبی چون آيت الله منتظری و صانعی نيز، با اما و اگرها و شرايط مختلف محدود کننده، آنجا که پای تبليغ و اصرار بر عقايد جديد و خدشه دار کردن وحدت جامعه اسلامی در کار است، اين حکم را تاييد می کنند.

دادگاه های ايران در سه دهه گذشته، ده ها انسان را به اتهام ارتداد به مرگ محکوم کرده اند، اما در قانون مجازات اسلامی و ديگر قوانين جزائی ايران تا کنون ماده ای مشخص و اختصاصی در مورد ارتداد وجود نداشته و دادگاه ها در صدور حکم اعدام تنها به شرع و متون فقهی استناد کرده اند.
دادگاه های ايران نيز در سه دهه گذشته، ده ها انسان را به اتهام ارتداد به مرگ محکوم کرده اند، اما در قانون مجازات اسلامی و ديگر قوانين جزائی ايران تا کنون ماده ای مشخص و اختصاصی در مورد ارتداد وجود نداشته و دادگاه ها در صدور حکم اعدام تنها به شرع و متون فقهی استناد کرده اند.
به نظرمی رسد که نويسندگان لايحه جديد مجازات عمومی با اختصاص ماده ای مستقل به مبحث ارتداد کوشيده اند تا مشکل کمبود قانون برای اعدام مرتدان مرد را از پيش پای قاضيان بردارند و به ضرورتی مبرم پاسخ گويند که از گرايش منفی بخش هايی از جامعه نسبت به اسلام حکايت می کند.