۱۳۹۵ شهریور ۹, سه‌شنبه

محاکمه در حضور پیلاتُس و هیرودیس لوقا ۲۳:‏۲ و ۳ -‏ مَتّی ۲۷:‏۱۱-‏۱۴؛

۱آنگاه همۀ شورا برخاستند و او را نزد پیلاتُس بردند۲و از او شکایت کرده، گفتند: «این مرد را یافته‌ایم که قوم ما را گمراه می‌کند و ما را از پرداخت خراج به قیصر بازمی‌دارد و ادعا دارد مسیح و پادشاه است.»۳پس پیلاتُس از او پرسید: «آیا تو پادشاه یهودی؟» در پاسخ گفت: «تو خود چنین می‌گویی!»۴آنگاه پیلاتُس به سران کاهنان و جماعت اعلام کرد: «سببی برای محکوم کردن این مرد نمی‌یابم.»۵امّا آنها به‌اصرار گفتند: «او در سرتاسر یهودیه مردم را با تعالیم خود تحریک می‌کند. از جلیل آغاز کرده و حال بدینجا نیز رسیده است.»
۶چون پیلاتُس این را شنید، خواست بداند آیا او جلیلی است.۷و چون دریافت که از قلمرو هیرودیس است، او را نزد وی فرستاد، زیرا هیرودیس در آن هنگام در اورشلیم بود.۸هیرودیس چون عیسی را دید، بسیار شاد شد، زیرا دیرزمانی خواهان دیدار وی بود. پس بنا‌بر آنچه دربارۀ عیسی شنیده بود، امید داشت آیتی از او ببیند.۹پس پرسشهای بسیار از عیسی کرد، امّا عیسی پاسخی به او نداد.۱۰سران کاهنان و علمای دین که در آنجا بودند، سخت بر او اتهام می‌زدند.۱۱هیرودیس و سربازانش نیز به او بی‌حرمتی کردند و به استهزایش گرفتند. سپس ردایی فاخر بر او پوشاندند و نزد پیلاتُس بازفرستادند.۱۲در آن روز، هیرودیس و پیلاتُس بنای دوستی با یکدیگر نهادند، زیرا پیشتر دشمن بودند.
۱۳پیلاتُس سران کاهنان و بزرگان قوم و مردم را فراخواند۱۴و به آنها گفت: «این مرد را به تهمت شوراندن مردم، نزد من آوردید. من در حضور شما او را آزمودم و هیچ دلیلی بر صحت تهمتهای شما نیافتم.۱۵نظر هیرودیس نیز همین است، چه او را نزد ما بازفرستاده است. چنانکه می‌بینید، کاری نکرده که مستحق مرگ باشد.۱۶پس او را تازیانه می‌زنم و آزاد می‌کنم.» ۱۷[در هر عید، پیلاتُس می‌بایست یک زندانی را برایشان آزاد می‌کرد.]
۱۸امّا آنها یکصدا فریاد برآوردند: «او را از میان بردار و بارْاَبّا را برای ما آزاد کن!»۱۹بارْاَبّا به‌سبب شورشی که در شهر واقع شده بود، و نیز به‌سبب قتل، در زندان بود.۲۰پیلاتُس که می‌خواست عیسی را آزاد کند، دیگربار با آنان سخن گفت.۲۱امّا ایشان همچنان فریاد برآوردند: «بر صلیبش کن! بر صلیبش کن!»۲۲سوّمین بار به آنها گفت: «چرا؟ چه بدی کرده است؟ من که هیچ سببی برای کشتن او نیافتم. پس او را تازیانه می‌زنم و آزاد می‌کنم.»۲۳امّا آنان با فریاد بلند به‌اصرار خواستند بر صلیب شود. سرانجام فریادشان غالب آمد۲۴و پیلاتُس حکمی را که می‌خواستند، صادر کرد.۲۵او مردی را که به‌سبب شورش و قتل در زندان بود و جمعیت خواهان آزادی‌اش بودند، رها کرد و عیسی را به ایشان سپرد تا به دلخواه خود با او رفتار کنند.

آزار و اذیت مسیحیان در ایران

بازداشت ۷ مسیحی در فیروزکوه با ضرب و شتم, در حمله و یورش ماموران وزارت اطلاعات رژیم به جمع مسیحیان
_
روز جمعه پنجم شهریورماه ۷ تن از مسیحیان که با خانواده‌هایشا...ن جهت گردهمایی خانواد‌گی به فیروزکوه در استان تهران رفته بودند در حمله و یورش ماموران وزارت اطلاعات رژیم به جمع مسیحیان بازداشت شدند.
از مکان نگهداری و وضعیت مسیحیان بازداشت شده اطلاعی در دست نیست.

روز جمعه ۵ شهریورماه، رامیل بت تمرز، امین نادرافشار، هادی عسکری، محمد دهنوی و امیرسینا دشتی با همسرانشان به شهر فیروزکوه در استان تهران رفتند. حدود ساعت یک و نیم بعدازظهر، ماموران وزارت اطلاعات به محل توقف آن‌ها حمله کرده، مردها را از زن‌ها جدا کردند.
به گفته شاهدان برخورد خشن نیروهای امنیتی هنگام ورود به باغ با اعتراض «افشارنادری» روبرو می‌شود که ماموران در واکنش به این اقدام وی را به سختی مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند و بی‌آنکه حکمی نشان دهند به تفتیش و بازرسی محل می‌پردازند که در این بین سه جلد کتاب مقدس این افراد نیز ضبط شد.
یک منبع نزدیک به خانواده بازداشت شدگان با اعلام این خبر گفت: نیروهای امنیتی مردان بازداشت شده را با خود به مکان نامعلومی منتقل کردند و خانواده‌ها از وضعیت آن‌ها بی‌خبرند.
«رامیئل بت تمرز» از بازداشت‌شدگان فیروزکوه فرزند کشیش «ویکتور بت تمرز»، رهبر سابق کلیسای آشوری پنطیکاستی شهرآراء تهران است که در جشن کریسمس مورخ ۵ دی‌ماه ۹۳ در خانه‌اش بازداشت شد. امین نادرافشار نیز در همان زمان دستگیر شده بود.
این کشیش آشوری پنجم دی ماه ۱۳۹۳ (۲۶ دسامبر ۲۰۱۴) در یک جلسه عبادتی که به مناسبت کریسمس در کنار خانواده‌ و دوستان برگزار شده بود، به همراه امین افشاری و کاویان فلاح محمدی بازداشت شدند که پس از بازجویی و چند هفته تحمل سلول انفرادی به قید وثیقه آزاد شدند.
بازداشت شدگان از سوی نهادهای امنیتی به «فعالیت تبشیری» از طریق «کلیسای خانگی» متهم شدند. کشیش ویکتور شفاها متهم به «فعالیت تبلیغی مسیحی و اداره غیرقانونی کلیسای خانگی» و «چاپ و توزیع انجیل» شد.
کشیش «بِت تمرز» دهم اسفند ماه ۱۳۹۳ (اول مارس ۲۰۱۵) پس از تحمل ۶۵ روز حبس، با سپردن یک وثیقه ملکی بسیار سنگین بطور موقت تا زمان تشکیل دادگاه آزاد شد. این کشیش مسیحی با وجود سن بالا در بیشتر مدت بازداشت در انفرادی بود, و از بیماریهای جسمی فراوان رنج می برد.
امین نادرافشار نیز پس از ۳۶ روز بازداشت با وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی
در بهمن ماه ۹۳ بطور مشروط تا زمان تشکیل دادگاه از زندان آزاد شد. او نیز یک ماه در سلول انفرادی بازداشت بود و مورد بازجویی قرار گرفت. هر دوی این شهروندان مسیحی منتظر احضاریه بیدادگاه برای دفاع از اتهامات مربوط به فعالیت مسیحی‌شان هستند.
منبع نزدیک به این خانواده ها تاکید کرد: نزدیکان این شهروندان مسیحی هیچ دلیلی برای بازداشت آن‌ها غیر از همان بازداشت ویکتور، امین و یک نفر دیگر در جشن کریسمس سال ۹۳ در خانه کشیش ویکتور نمی‌بینند. بیم آن می رود که نیروهای اطلاعات درپی گرفتن اعترافات اجباری و تهیه مدرک علیه بازداشت شدگان آن مراسم باشند.

۱۳۹۵ شهریور ۸, دوشنبه

محاکمۀ عیسی در حضور شورای یهود لوقا ۲۲:‏۶۷-‏۷۱ -‏ مَتّی ۲۶:‏۶۳-‏۶۶؛

۶چون صبح شد، شورای مشایخ قوم، یعنی سران کاهنان و علمای دین، تشکیل جلسه دادند و عیسی را به حضور فراخواندند.۶۷گفتند: «اگر تو مسیحی، به ما بگو.» پاسخ داد: «اگر بگویم، سخنم را باور نخواهید کرد،۶۸و اگر از شما بپرسم، پاسخم نخواهید داد.۶۹امّا از این پس، پسر انسان به‌دست راست قدرت خدا خواهد نشست.»۷۰همگی گفتند: «پس آیا تو پسر خدایی؟» در پاسخ گفت: «شما خود گفتید که هستم.»۷۱پس گفتند: «دیگر چه نیازی به شهادت است؟ خود از زبانش شنیدیم.‌»

استهزای عیسی لوقا ۲۲:‏۶۳-‏۶۵ -‏ مَتّی ۲۶:‏۶۷ و ۶۸؛

۶۳آنان که عیسی را در میان داشتند، به استهزا و زدن او آغاز کردند.۶۴چشمان او را بسته، می‌گفتند: «نبوّت کن و بگو چه کسی تو را می‌زند؟»۶۵و ناسزاهای بسیارِ دیگر به او می‌گفتند.

هزینۀ ایمان: آزار و اذیت وتعقیب قضایی پروتستان ها و نوکیشان مسیحی در ایران(خلاصه اجرایی)

در این گزارش، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نقض حقوق مسیحیان پروتستان ایرانی در چارچوب قوانین بین المللی حقوق بشر و حقوقی که در قانون اساسی ایران تضمین شده اند را مستند کرده است. برای تهیه این گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران بین آوریل ۲۰۱۱ و ژوئیه ۲۰۱۲ با ۳۱ مسیحی ایرانی و همچنین وکیل مدافع مسیحیان در ایران، فعالان حقوق مسیحیان، و روزنامه نگاران ایرانی مسیحی مصاحبه کرد. همچنین، کمپین مستندات اولیه، مانند احکام دادگاه، فتاوی مذهبی از روحانیون شیعه، و قوانین ایران را مورد بررسی قرار داده است.
گزارش جامع: “هزینۀ ایمان: آزار و اذیت وتعقیب قضایی پروتستان ها و نوکیشان مسیحی در ایران”
خلاصۀ اجرایی
برخلاف ادعاهای حکومت ایران مبنی بر احترام گذاشتن به حقوق اقلیت های شناخته شدۀ مذهبی، جامعۀ مسیحی ایران با آزار و اذیت سیستماتیک دولتی و تبعیض روبرو است. وضعیت اسف بار پروتستانهای ایرانی باعث نگرانی ویژه ای است. این جامعه با محدودیتهای جدی در انجام آیین مذهبی خود و استفاده از تجمع و انجمن، دستگیریهای خودسرانه و بازداشت به دلیل پیروی از مذهب خود، و نقض حق حیات از طریق احکام اعدام  و قتل های فراقضایی روبرو است.

– متن کامل گزارش را می توانید اینجا دانلود کنید (PDF) (انگلیسی)

در این گزارش، کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران نقض حقوق مسیحیان پروتستان ایرانی در چارچوب قوانین بین المللی حقوق بشر و حقوقی که در قانون اساسی ایران تضمین شده اند را مستند کرده است. برای تهیه این گزارش کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران  بین آوریل ۲۰۱۱ و ژوئیه ۲۰۱۲ با ۳۱ مسیحی ایرانی و همچنین وکیل مدافع مسیحیان در ایران، فعالان حقوق مسیحیان، و روزنامه نگاران ایرانی مسیحی مصاحبه کرد. همچنین، کمپین مستندات اولیه، مانند احکام دادگاه، فتاوی مذهبی از روحانیون شیعه، و قوانین ایران را مورد بررسی قرار داده است.
مسیحیان در ایران
در سال ۲۰۱۰، پایگاه اطلاعاتی مسیحیان جهان (دبلیو سی دی) تعداد ۲۷۰۰۵۷ نفر مسیحی را در ایران ثبت کرده است که رقمی در حدود ۰٫۳۶% کل جمعیت ۷۴٫۷ میلیونی ایران را تشکیل می دهند. اکثریت آنها مسیحیان قومی ایران هستند، که شامل ارمنی ها و آسوری ها (یا کلدانیان) میشود که زبان و آیین فرهنگی خود را دارا می باشند. بیشتر مسیحیان قومی اعضاء کلیساهای ارتدکس جوامع خود می باشند. بیشتر مسیحیان غیر قومی ایران اعضاء کلیساهای پروتستان می باشند و اکثر آنها نوکیشانی هستند که در خانواده های مسلمان به دنیا آمده اند. پایگاه اطلاعاتی مسیحیان جهان در سال ۲۰۱۰ گزارش داد که در ایران تقریبا ۶۶۷۰۰ مسیحی پروتستان وجود دارد که در حدود ۲۴% جامعۀ مسیحیان ایران را تشکیل می دهند. دولت ایران نوکیشان را به عنوان مسیحی شناسایی نمی‌کند و بسیاری از نوکیشان از ترس آزار و اذیت آیین خود را در ملاء عام دنبال نمی کنند. بنابراین تعداد مسیحیان نوکیش در ایران احتمالا کمتر از تعداد واقعی آنها گزارش می شود.
مسیحیان قومی
از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹، مقامات ایرانی برای برخی از حقوق به منظور اجرای مناسک مذهبی، مانند مراسم کلیسایی، ادارۀ مدارس مذهبی، و برگزاری جشن در روزهای مقدسِ اصلی خود به مسیحیان قومی مجوز اعطا کرده اند. همچنین مسیحیان قومی طبق مواد مصرح در قانون اساسی ایران، سه نماینده، دو نماینده برای ارامنه و یک نماینده برای آسوری ها، در مجلس شورای اسلامی دارند. اما اقلیتهای قومی اجازه ندارند مراسم خود را به زبان فارسی اجرا کنند و بسیاری از کلیساها یا تحت نظر بوده اند و یا وادار شده اند تا فعالیتهای خودرا به دولت گزارش دهند. همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توانایی کلیساهای مسیحی برای تمدید پروانه، تعمیر پرستشگاه ها، خرید وفروش مستغلات و یا ساخت و ساز ساختمان های جدید برای کلیسا را محدود نموده است. مسیحیان قومی همچنین مورد طیف وسیعی از مقررات قانونی تبعیض آمیز قرار می گیرند که به واسطۀ آنها مقامهای عالیرتبه، مانند قضات و رییس جمهور، باید مسلمان باشند، برای برخی جرمها تنبیهات سخت تری برای غیر مسلمانان در نظر گرفته می‌شود، به اعضای خانواده های مسلمان در قوانین ارث ارفاق میشود و ازدواج بین ادیان را محدود می سازد.
پروتستان ها
جامعۀ پروتستان ایران نسبت به گروههای مسیحی قومی با محدودیت های دولتیِ و موارد نقض حقوق بشر به مراتب شدیدتری رو به روست. دلایل این امر استفادۀ آنان از زبان فارسی در مراسم نیایش و نشریات و همچنین تعهد آنها نسبت به تبلیغ (دلایلی که همگی تغییر دین را تسهیل می کنند، و موجبات تکفیر آنان را توسط رژیم فراهم می کنند)، همراه با ارتباطاتی که برخی کلیساهای پروتستان با شعب و شبکه های خارج از کشور دارند می باشد. رهبر ایران سید علی خامنه ای وسایر مقامات ایرانی اعتقاد دارند که نوکیشان مسیحی مرتد هستند و حضورشان بخشی از یک توطئۀ خارجی با هدف تضعیف حمایت ایدئولوژیک از رژیم است.
در حالیکه جمعیت پروتستان های ایران کم تر از یک درصد جمعیت کل ایران است، عمدتا در نتیجۀ رشد تبلیغات دینی، تعداد پروتستانها رو به افزایش بوده است. در دهۀ ۱۹۹۰ میلادی، میزان رشد پیوستن به مسیحیت شروع به ایجاد نگرانی در میان مقامات ایران کرد و به شیوۀ فزاینده ای منتج به اجرای مقررات سرکوبگرانه ای مانند اعمال محدودیت برای حضور در کلیسا، تعطیلی ناشر اصلی چاپ انجیل به زبان فارسی، دستگیری رهبران کلیسای انجیلی، واز همه مهم تر، اعدام یک کشیش سرشناس به اتهام ارتداد در سال ۱۹۹۰ بود. در نتیجۀ این سیاست های سرکوبگرانه، خیلی از مسیحیان پروتستان شروع به گردهمایی در کلیساهای غیر رسمی در منازل شخصی افراد، که موسوم به “کلیسای خانگی” شد، کردند. تا سال ۲۰۰۱، کلیساهای خانگی مکانهای نیایش مورد علاقه و منظم مسیحیان شده بودند.
تشدید آزار و اذیت نوکیشان مسیحی
در سال ۲۰۰۵، درحدود زمان انتخاب محمود احمدی نژاد به عنوان رییس جمهور ایران، دولت ایران سرکوب کلیساهای خانگی مسیحیان، کلیساهای پروتستان فارسی زبان، و نوکیشان را تشدید کرد. به علاوه، از سال ۲۰۱۰ به بعد، تحت این عنوان که مسیحیان انجیلی یک شعبۀ انحرافی مسیحیت هستند و این مسیحیت از مسیحیتی که حکومت آن را به رسمیت شناخته است متفاوت است، و این که جنبش کلیساهای خانگی به “قدرتهای غربی” و “صهیونیسم” که علیه رژیم اعلام جنگ نرم کرده اند متصل است، تلاشهای خود را در این زمینه شدت بخشیده است. در این راستا، دولت ، قوۀ قضاییه، و سازمانهای امنیتی و اطلاعاتی ایران به نحو فزاینده ای با نوکیشان مسیحی به عنوان تهدیدی علیه امنیت ملی رفتار کرده اند. در واقع طبق گزارشات، از سال ۲۰۰۵ تا کنون نهاد حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئولیت نظارت بر کلیساهای مسیحی ایران را به عهده گرفته است.
محرومیت از آزادی مذهب
تحت مادۀ ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، ایران متعهد به تضمین آزادی مذهب می باشد. با وجود اینکه قانون اساسی ایران حقوق متعددی را که در میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ذکر شده است تا حدودی محافظت می کند، دولت ایران در عمل حمایت های بین المللی و حقوق ذکر شده در قانون اساسی خود را برای جامعۀ پروتستان ایران رعایت نمی‌کند. اقدامات سیستماتیک دولت ایران، شامل ایجاد محدودیت برای حضور در کلیسا، منع شکل گیری کلیساهای جدید، بستن کلیساها، محدود سازی توزیع کتاب انجیل و متون مسیحی، آزار و اذیت و نظارت بر گروه های کلیسایی، دستگیری، بازداشت و محاکمۀ رهبران کلیسا، برخورد با تبلیغات مسیحی به عنوان جرم، و اجبار کردن مسیحیان برای بازگشت به اسلام، همگی تحت میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ممنوع است. از مطرح کردن اتهام ارتداد، که جان نوکیشان را تهدید می کند، تا زندانی کردن اعضائی از کلیسا که در کار تبلیغ دخیل بوده اند، مقامات ایران همواره مشغول دنبال کردن الگویی برای نقض حقوق بشربوده اند و طی آن عملا اعتقادات دینی و موارد عملی آن را جرم تلقی کرده اند. تحقیقات کمپین نشان می‌دهد که بازجویان، دادستانها، و دادگاهها مرتبا آیین عادی مسیحیت را به عنوان گواهی از فعالیتهای مجرمانه و یا خود جرم تلقی می کنند. عضویت در یک کلیسای خانگی، فعالیتهای تبلیغی، و شرکت در یک کنفرانس مسیحی همگی توسط مقامات ایرانی به عنوان رفتار مجرمانه دیده می‌شوند و ماموران امنیتی در خلال دستگیری افراد، مرتبا اقلام عادی مرتبط به دین مسیحیت مانند انجیل، انتشارات مسیحی و صلیب را مصادره می کنند. متعاقبا، بسیاری از نوکیشان مسیحی ایرانی، شامل خیلی از افرادی که برای این گزارش مصاحبه شده اند، از کشور گریخته اند تا خود را در برابر اذیت و آزار قبلی و یا احتمالی محافظت کنند.
نقض حق حیات
نقض حق حیات شدیدترین مورد نقض حقوقی است که جامعۀ پروتستان ایران با آن روبروست. جان نوکیشان بخصوص در خطر است چون در نگرش برخی مقامات مذهبی، ارتداد جرمی محسوب می‌شود که مجازات آن مرگ است. ارتداد، یا عمل ترک یا بازگشت از مذهب، در قوانین مجازات ایران به عنوان یک جرم محسوب نمی‌شود، اما مقامات مجری قوانین، دادستان ها و دادگاهها غالبا با آن مانند یک جرم برخورد می‌کنند. به منظور دور زدن کمبود مواد قانونی برای پیشگیری از ارتداد، دادستانها و قضات به موادی از قانون اساسی ایران استناد می کنند که به دادگاهها اجازه می دهد تا از فقه اسلامی استفاده کنند. در حالی که قوانین اسلامی پذیرای تفاسیر مختلف درمورد این موضوع است، دادگاههای ایران به طور معمول روی تفاسیر سخت گیرانۀ روحانیون محافظه کار، مانند بنیانگزار جمهوری اسلامی آیت الله خمینی که عمل ترک اسلام برای هر مذهب دیگری را به عنوان جرمی که مجازات آن مرگ است تشخیص داده است، تکیه می کنند.
در قوانین کیفری جدید ایران، که مجلس ایران آن را در دسامبر ۲۰۱۱ تصویب کرد اما هنوز منتظر تصویب نهایی است، ارتداد هنوز یک جرم تعریف نشده است. با این حال، قانون مجازات جدید شامل یک ماده است که به اصل ۱۶۷ قانون اساسی ایران اشاره می کند. این اصل با صراحت به قضات دستور می‌دهد تا در غیاب تعریف جرم ها و یا مجازات ها، منابع حقوقی اسلامی را مورد استفاده قرار دهند. این ماده باب ادامۀ استفاده از فقه، که ارتداد را یک جرم بزرگ تلقی می کند، مفتوح می‌گذارد.
کمپین توانسته است سه نفر از مسیحیانی را که با اتهام ارتداد روبرو شده اند، پرونده های مهدی دیباج، یوسف ندرخانی، و حسین سودمند، و در پروندۀ حسین سودمند، اعدام این مسیحی توسط حکومت ایران به اتهام ارتداد را مستند کند. حسین سودمند که خود یک نوکیش مسیحی و کشیش بود در سال ۱۹۹۰ دستگیرشد. پس از اینکه وی دوماه را در زندان گذراند و طبق گزارشات از مذهب مسیحی خود بازنگذشت، در زندان اعدام شد. مشخص نیست که آیا حسین سودمند از یک محاکمۀ قضایی عادلانه برخوردار شد یا نه. یوسف ندرخانی که وی نیز یک نوکیش مسیحی و کشیش است، در سال ۲۰۰۹ دستگیر شد و متعاقبا به اعدام محکوم شد. محاکمۀ مجدد وی که پس از تقاضای تجدید نظر انجام شد مورد توجه بین المللی قرار گرفت. پس از فشار از ناحیۀ سازمان ملل، اتحادیۀ اروپا، سازمانهای حقوق بشری بین المللی، و واتیکان، او از اتهام ارتداد تبرئه  و به جای آن به سه سال زندان برای اتهاماتی که متوجه فعالیتهای تبلیغاتی وی بودند محکوم شد. او در سال ۲۰۱۲ به دلیل سپری کردن مدت زندان خود آزاد شد.
قتلهای فراقضایی
بسیاری معتقدند بیشترین تهدیدات جانی که نوکیشان پروتستان عموما با آن روبرو هستند، خطر قتلهای فراقضایی است. مهدی دیباج، یکی از کشیش هایی است که قبلا از آنها یاد شد. او که به ارتداد متهم شد، در سال ۱۹۸۴ دستگیر شد و در سال ۱۹۹۳ به اعدام محکوم شد. او در ژانویۀ سال ۱۹۹۴، پس از اینکه خبر پرونده اش در رسانه های بین الملل منعکس شد و فشار روی نمایندگان مجلس کشورهای خارجی، سازمانهای حقوق بشری، اتحادیۀ اروپا، مجلس نمایندگان آمریکا و رهبران کلیسا زیاد شد آزاد گردید. او ده سال را در زندان سپری کرده بود. شش ماه پس از آزادی مهدی دیباج، جسدش در یک جنگل پیدا شد. کسانی که مسئول قتل او بودند هرگز شناسایی نشدند.
همچنین هاییک هوسپیان که در عرصۀ عمومی ازمهدی دیباج دفاع می کرد، تحت شرایط مشکوکی کشته شد. هوسپیان که خود یک کشیش بود، در سال ۱۹۹۴، سه روز پس از اینکه به آزادی دیباج کمک کرد ناپدید شد. یازده روز بعد جسدش پیدا شد ، اما قاتلان وی هرگز شناسایی نشدند. اعضای خانوادۀ هوسپیان به کمپین گفتند که در تحقیقات مرگ هاییک هوسپیان اشکالات بسیار زیاد و نشانه های کوتاهی شدیدی وجود داشته است.
همچنین جسد تاتیوس میکائیلیان، کشیشی که پس از مرگ هوسپیان رییس شورای پروتستانها شد، در حالی که چندین بار به سرش شلیک شده بود نیز در سال ۱۹۹۴ پیدا شد. مقامات ایرانی ادعا کردند که گروه مخالف مجاهدین خلق این جنایت را مرتکب شده است و سه عضو سازمان مجاهدین خلق را که به این جرم اعتراف کرده بودند را محکوم کردند. اما منابع مطلع نسبت به نقش سازمان مجاهدین خلق در قتل میکائیلیان ابراز شک کرده اند و مقامات وزارت اطلاعات را مسئول آن دانسته اند.
در واقع چندین گزارش مربوط به قتل مشکوک رهبران مسیحی توسط مهاجمین ناشناس ومتعاقبا نقص بررسی وتحقیق در مورد این حوادث وجود داشته است. در سالهای بعد از انقلاب سال ۱۹۷۹، مهاجمان ناشناس پروتستانهای سرشناس ایران مانند کشیش ارسطو سیاح و بهرام دهقانی را به قتل رساندند و تلاش کردند تا اسقف کلیسای انجیلی حسن دهقانی، پدر بهرام دهقانی، را به قتل برسانند. مرگهای مشکوک دیگر شامل مرگ اسقف محمدباقر یوسفی است که طبق گزارشات جسد او در سال ۱۹۹۶ در حالی که از درختی دار زده شده بود کشف شد و همچنین کشیش قربان تورانی، رهبر یک کلیسای خانگی که مطابق گزارشات گلوی وی در مقابل خانه اش در سال ۲۰۰۵ بریده شد. فقدان تلاش برای تحقیقات در پی این قتل ها نشانه از همدستی دولت یا در قتل و یا در سرپوش گذاشتن بر آن دارد.
محکومیت به ارتداد، اعدام حسین سودمند، و سوء قصدهای لاینحل رهبران مسیحی زنگ خطری برای همۀ مسیحیان است. همچنین افرادی که مورد مصاحبه قرار گرفتند به کمپین گفتند که ماموران قضایی یا امنیتی در زمان دستگیری، بازجویی، و بازداشت آنها را مستقیما با اتهام ارتداد و اعدام تهدید می کردند و یا آنها را تهدید میکردند که بعد از آزادی به صورت فراقضایی کشته خواهند شد.
دستگیری و بازداشت خودسرانه
پروتستانها در ایران همچنین به صورت فزاینده ای مورد دستگیری و بازداشت خودسرانه قرار گرفته اند. از زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در سال ۲۰۰۵، تعداد دستگیریها، بازداشتها، و محاکمات افزایش یافته و پس از سال ۲۰۰۹ شدت نیز یافته است. از تعداد سی و یک مسیحی که کمپین با آنها مصاحبه کرده، پانزده تن از آنها توسط مقامات دستگیر و بازداشت شده اند. بازداشتها از چند ساعت تا یک سال و نیم طول کشیده و در ۹ مورد به محاکمه کشیده شده است. مقامات رسما ۱۱ نفر از آنها را به جرمهای مختلف تفهیم اتهام کردند که منتهی به ۹ مورد محاکمه شد. طبق گزارش احمد شهید، گزارشگر ویژۀ سازمان ملل متحد برای حقوق بشر در ایران، از سال ۲۰۱۰ تا کنون، در سراسر کشور بیش از ۳۰۰ مسیحی به صورت خودسرانه دستگیر و بازداشت شده اند که ۴۱ نفر از آنها به مدتی از یک ماه تا بیش از یک سال در بازداشت بوده اند. آمارهای قابل دسترسی عمومی، تعداد دستگیریها و بازداشتهای مسیحیان را به مراتب کمتر از واقعیت ذکر می کنند، چون بسیاری از دستگیرشدگان هراس دارند که اگر ابراز وجود کنند ممکن است از ناحیۀ دولت مورد آزار و اذیت بیشتری قرار بگیرند. بیشتر مسیحیانی که توسط مقامات دستگیر میشوند بالاخره آزاد می‌شوند، اما غالبا با وثیقه های سنگین. اما در بسیاری موارد تحقیقات هرگز خاتمه نمی یابد و اگر اتهاماتی هم وجود داشته باشد هرگز تبرایی از آنها وجود ندارد. این به دولت این قدرت را م‌یدهد تا انجام آیین های مذهبی افراد را از طریق تهدید به دستگیری و محاکمۀ آتی محدود کند. گفته می‌شود که وزارت اطلاعات مسئول بیشتر دستگیریهایی است که به صورت عمومی اعلام می شوند. اما از آغاز ماه مه سال ۲۰۱۲، کمپین گزارشاتی از منابع متعدد در خصوص نقش داشتن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی در دستگیریها دریافت کرده است.
وقتی افراد دستگیرشده بازداشت می شوند، در بیشتر موارد به دلیل اخذ اعترافات بازداشت شدگان تحت فشار قرار می‌گیرند. بازجویان غالبا تهدیداتی مانند محاکمۀ جنایی بازداشت شدگان، بدرفتاری، دستگیری اعضاء خانواده، بازداشت طولانی، و یا اعدام به جرم ارتداد را برای وادار کردن بازداشت شدگان به ارائۀ اطلاعات دربارۀ فعالیتهای کلیسایی خویش و فعالیتهای سایر اعضاء کلیسا را طرح می کنند. قول آزادی در ازاء اطاعت ارائه می شود. در بعضی موارد بازداشت شدگان با بازداشتهای طولانی بدون هیچگونه اتهام، کیفرخواست رسمی، محاکمه، و یا احکام قضایی روبرو شده اند.
شکنجه یا بدرفتاری در طول بازداشت
مصاحبه های کمپین با مسیحیان بازداشت شده بیانگر تجربه های دست اول شکنجه و بدرفتاری در طول بازداشت بود. مادۀ ۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام می دارد: “هیچکس نباید مورد شکنجه یا رفتار و یا تنبیه خشن، غیر انسانی، و تحقیرکننده قرار بگیرد.” کمیتۀ حقوق بشر در اظهارنظر شمارۀ ۲۰ خود یادآوری می کند که مادۀ ۷ به وضوح اعلام می کند که حبس انفرادی طولانی مدتِ فرد بازداشت شده یا زندانی ممکن است برابر با رفتارهایی که در مادۀ ۷ منع شده اند بشود. با این وجود، شش مسیحی که توسط کمپین مصاحبه شدند گفتند که برای مدتهای متمادی در حبس انفرادی، همگام با تماس حداقلی با خانواده، بازجویی های مکرر، استفاده از چشم بند، و شرایط نامناسب زندان نگهداری شده بودند. کمپین همچنین گزارشات دست اول آزار جسمی شامل کتک زدن، شلاق، آویزان کردن از قلاب و ضربات با کابل و شلنگ، و سوزاندن با سیگار را دریافت کرده است. طبق گزارشات، به بازداشت شدگان گفته شده است که اگر در مورد بازجویی و یا شکنجۀ خود با کسی حرف بزنند، کشته خواهند شد.
محاکمۀ نوکیشان مسیحی به عنوان تهدید علیه امنیت ملی
در حالیکه مقامات قضایی بعضی وقتها به مسیحیان اتهامات مذهبیِ ارتداد یا توهین به مقدسات (که به نظر می آید توسط دادستان ها و قضات به جای اتهام ارتداد استفاده می شود تا از انتقاد بین المللی جلوگیری کند) وارد می کنند، محاکمۀ نوکیشان پروتستان در دادگاههای انقلاب برای جرمهای سیاسی یا جرمهایی علیه امنیت ملی بیشتر متداول است. اتهاماتی که از همه بیشتر رواج دارند شامل “تبلیغ علیه نظام،” “اقدام علیه امنیت ملی،” “تماس با کشور متخاصم خارجی” و یا “تماس با گروههای ضد نظام” و “تبانی با دول اجنبی متخاصم” هستند. طبق یافته های کمپین مدارکی که مبنای این اتهامات و محاکمات قرار می گیرند فعالیتهای سادۀ مسیحیت مانند تبلیغ مسیحیت، میزبانیِ مراسمِ نیایش یا جلسات مطالعۀ انجیل، حضور در کنفرانس های مسیحی، و توزیع انجیل می باشند. همچنین مقامات ایرانی غالبا ارتباط با سازمانی که در خارج از کشور قرار داشته باشد را یک جرم علیه امنیت ملی محسوب می کنند.
فقدان طی مراحل قانونی در جریان دادگاهها
جریان دادگاهها در مواردی که به مسیحیان پروتستان مربوط می‌شود معمولا با فقدان طی مراحل قانونی در ایران روبروست. چندین مصاحبه شونده به کمپین گفتند که به وکیل دسترسی نداشتند و یا اینکه اگر به وکیل دسترسی داشتند، وکیل آنها از دسترسی کامل به پروندۀ موکلش منع شده بود و بنابراین قادر به ارایۀ یک دفاعیۀ کامل در دادگاه نبوده اند.
محرومیت از حق تجمع و انجمن
علاوه بر دستگیری، بازداشت و نقض حق حیات، دولت ایران به صورت سیستماتیک مسیحیان پروتستان را از حق تجمع مسالمت آمیز و حقوق انجمنی محروم می‌کند. مادۀ ۲۲ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که ایران یکی از امضاء کنندگان آن است، تصریح می‌کند: “همۀ افراد باید حق دسترسی به آزادی اجتماع و انجمن را دارا باشند.” در عمل، دولت ایران مرتبا این تعهدات خود را نقض کرده است. طبق اظهارات طرفداران حقوق مسیحیان، دولت ایران از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹، مجوز تاسیس یک کلیسای جدید یا اجازۀ ساخت یک بنای کلیسا، چه از نوع اورتودکس قومی، پروتستان، یا هر نوع دیگری را صادرنکرده است. همچنین دولت ایران از کلیساهای شناخته شده خواسته است تا تعداد افرادی که در مراسم نیایش آنها حاضر می‌شوند را به افرادی که از قبل اعضاء کلیساهای آنان بوده اند محدود کنند و شامل نوکیشانی که اخیرا مسیحی شده اند نکنند. دولت به مسیحیان اجازه نمیدهد تا در مراسم نیایش گروهی، جلسات روزهای مقدس و مطالعات انجیلی در کلیساهای خانگی غیر رسمی مراسم حضور پیدا کنند. همچنین دولت برای روزهایی در هفته که مراسم کلیسا انجام میشود محدودیت اعمال کرده است، بنابراین توانایی شرکت ایرانیان در مراسم مسیحی را تقلیل داده است. و همچنین مسیحیان را از حضور در کنفرانس های بین المللی مذهبی، علیه مادۀ ۱۲ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، که آزادی تحرک و حق ترک کشورخود را برای افراد تنظیم کرده است، منع می کند. این و محدودیت های دیگرشدیدا توانایی مسیحیان برای اینکه به آسانی گروههای مذهبی خود را تشکیل بدهند و آیین خود را اجرا کنند را به مخاطره انداخته است.
محرومیت از حق بیان
حق بیان مسیحیان در ایران، که توسط قوانین بین المللی وهمچنین در اصل ۲۴ قانون اساسی ایران تضمین شده است نیز مرتبا از آنان سلب می‌شود. مادۀ ۱۹ (۲) میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی تضمین می‌کند که “همۀ افراد حق آزادی بیان خواهند داشت،” و کمیتۀ حقوق بشر که ناظر بر اجرای میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی می باشد گوشزد می‌کند که آزادی بیان شامل حق بیان “گفتمان مذهبی” است. به عنوان یک حق فرعی، مادۀ ۱۸ میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی از حق “آماده کردن و توزیع متون و یا انتشارات مذهبی” محافظت می کند. همچنین قانون اساسی ایران حق آزادی بیان را تضمین می کند. اما در عمل، دولت ایران این حق را نقض می کند. مسیحیان برای تبلیغ مسیحیت و برای توزیع انتشارات خود دستگیر، بازداشت، و محاکمه می‌شوند. وبسایتهای فارسی زبان مسیحیان فیلتر می‌شوند، و چهار ایستگاه تلویزیون ماهواره ای مسیحیان متناوبا با ارسال پارازیت روبرو است. دسترسی به انجیل به صورت قابل توجهی محدود می شود: انتشار و واردات کتب انجیل به صورت وسیعی ممنوع شده ودر مواردی ماموران امنیتی کتب انجیل را مصادره کرده اند و در مواردی نیز آنها را سوزانده اند و مسیحیان را برای توزیع انجیل دستگیر کرده اند. دولت همچنین استفاده از زبان فارسی در کلیسا ها را به شدت محدود می کند و توانایی دستیابی جمعیتی عمدتا فارسی زبان به مطالب موضوع وعظ را به شدت محدود می کند.
آزار و اذیت و نظارت بر مسیحیان
گروههای کلیسایی همچنین مرتبا مورد نظارت و آزار و اذیت حکومت ایران قرار می گیرند. این نظارت هم به شکل پیدا و هم به شکل پنهان اعمال می شود. وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی یا سپاه پاسداران رهبران کلیساها را برای سئوال احضار می کنند و تلاش می کنند تا آنها را به زور وادار به ارائۀ اطلاعات در خصوص فعالیتهای کلیساها، خدمات، برنامه های آموزشی، و اسامی و پیشینۀ اعضاء کلیسای خود نمایند. مسیحیانی که اطلاعات خود را با کمپین در میان گذاشتند گفتند که ماموران امنیتی به آنها گفتند که آنها را تعقیب می کنند و به مکالمات تلفنی آنها گوش می کنند. اطلاعاتی که توسط وزارت اطلاعات جمع آوری می‌شود، بعدا مبنای دستگیری ها، محاکمات، و تعطیلی کلیساها قرار می‌گیرد.
تبعیض سیستماتیک علیه مسیحیان
جامعۀ مسیحیان ایران و بخصوص نوکیشان پروتستان، همچنین با تبعیض سیستماتیک در کلیۀ مسایل زندگی روبرو هستند. مادۀ ۲۶ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی اعلام می‌کند: “همۀ افراد در مقابل قانون برابرند و بدون تبعیض حق حمایت مساوی توسط قانون را دارا هستند.” اما دولت ایران نتوانسته مسیحیان را از تبعیض در بسیاری از حوزه های کلیدی مانند استخدام، تحصیل و دسترسی به عدالت محافظت کند. در برخی حوزه ها، مانند ازدواج و قوانین خانواده، مثل قانون جزایی ایران، قانون ایران بوضوح بین مسلمانان و مسیحیان تبعیض قائل می‌شود.
تبعیض در استخدام
مادۀ ۶ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی حق افراد به کار را محافظت می کند. به این ترتیب، حکومت باید از تبعیض در محل کار و در استخدام و اخراج جلوگیری کند. تبعیض در استخدام یکی از عادی ترین اشکال تبعیض علیه مسیحیان، چه بین کارفرمایان بخش دولتی و چه در بخش خصوصی است. مصاحبه شوندگان به کمپین گفتند که بواسطۀ مذهبشان از شغل هایشان اخراج شدند و یا از استخدام آنها جلوگیری شد. فرم های استخدامی چه برای بخش خصوصی و چه برای بخش دولتی همیشه از متقاضیان میخواهد تا مذهب خود را اعلام کنند و ایرانیان معمولا می توانند فورا از نام فامیل افراد متوجه بشوند که آیا فرد یک مسیحی قومی، یک مسلمان، و یا از گروه دیگری است. مسیحیان همچنین ممکن است با موانعی برای آغاز کسب یا اخذ وامهای تجاری و مجوزها روبرو شوند. در برخی از موارد، مخصوصا در دولت، تبعیض استخدامی در قانون تعریف شده است. قانون اساسی ایران وقوانین قضایی آن برای برخی مقامات دولتی، مانند مقام رهبری، ریاست جمهوری، قضات، و کلیۀ نمایندگان مجلس به جز پنج کرسی که به جوامع اقلیت های مذهبی تخصیص یافته اند، مسلمان بودن را الزامی می‌کنند.
محرومیت از حق تحصیل
مادۀ ۱۳ میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی “حق همه به تحصیل ” را به رسمیت می شناسد و اصل ۳۰ قانون اساسی ایران اعلام میکند، “دولت باید برای همۀ شهروندان تا پایان دورۀ تحصیلات متوسطه تحصیل رایگان فراهم کند.” با این وجود، مسیحیان در تحصیل با تبعیض بسیار زیادی روبرو هستند. این تبعیض در شکل اخراج و یا محرومیت از پذیرش در مدارس مقطع دوم و یا دانشگاهها، و یا عدم موافقت با صدور دیپلم پس از تکمیل واحدهای درسی ظهور میکند. به عنوان یک سیاست، مقامات بخشی از شهروندان خود را به عنوان نوعی مجازات از تحصیلات عالی محروم می‌کنند تا پیشرفت اجتماعی دانشجویانی را که در فعالیتهای مذهبی یا سیاسی که حکومت آن ها را نمی پسندد شرکت می کنند محدود کنند.
تبعیض در قوانین ازدواج و خانواده و در قوانین مجازات کیفری ایران
قوانین ایران در خصوص ازدواج و خانواده به وضوح علیه مسیحیان (یا هر غیر مسلمانی) در خصوص قوانین ارث، ازدواج بین یک زن مسلمان و یک مرد غیر مسلمان، مواد قانونی مربوط به زنا، قیمومیت یک طفل و حق کفالت بچه ها در موارد طلاق، تبعیض قایل می شوند. قانوان مجازات کیفری ایران همچنین علیه غیر مسلمانان در موارد ارتباطات جنسی با رضایت طرفین و یا بدون رضایت طرفین و در موارد جرایم خشونت آمیز تبعیض قائل می‌شود.
محرومیت از دسترسی به عدالت
نوکیشان مسیحی در عمل از دسترسی به عدالت محروم هستند چون اعتقاد دارند که اگر در دادگاهی فاش شود که آنها به دین مسیحیت گرویده اند، به آنها به چشم مرتد نگاه خواهد شد.  تقریبا تمام این مسیحیان ابراز کردند از اینکه علیه کسی اقامۀ دعوا کنند واهمه دارند چون میترسند قاضی “ارتداد” آنها را به عنوان خطایی به مراتب بزرگتر از خطای کسانی که به آنها ظلم کرده اند ببیند.
نتیجه گیری
شواهد آزار و اذیت سیستماتیک و تبعیض علیه نوکیشان مسیحی در ایران، که ناقض حقوق بین المللی و حقوق آنان طبق قانون اساسی کشور ایران است، از طریق شهادت دست اول و مستندات در این گزارش به تفصیل نمایش داده شده است. همانگونه که در مورد تبرئۀ کشیش یوسف ندرخانی از اتهام ارتداد دیدیم، حکومت ایران نشان داده است که نسبت به فشار بین المللی پاسخگوست. اما صدها نوکیش پروتستان تحت عنوان اتهامات مبهم “امنیت ملی” هنوز اذیت و آزار می‌شوند و در خطر اتهام ارتداد  و مسیحیان نوکیش هنوز از حقوق اولیۀ خود در تقریبا تمام زمینه های زندگی محروم هستند. کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران از جامعۀ بین المللی میخواهد تا ایران را برای موارد نقض حقوق بشر خود پاسخگو کند و دست به اقداماتی هماهنگ شده بزند تا از حقوق نوکیشان مسیحی حفظ و حمایت کند.

اذیت و آزار مسیحیان در ایران خواندن کامل متن: http://ir.sputniknews.com/persian.ruvr.ru/2012_09_21/88882220/

اذیت و آزار مسیحیان در ایران

در گزارش جدید کمیته حقوق بشر سازمان ملل، آمده است که دست کم 300 شهروند مسیحی ایرانی در سال 2010 بازداشت شده اند. در این گزارش همچنین قید شده است که مسیحیان در این کشور در ترس و وحشت بسر می برند و مسلمانانی که تغییر مذهب داده اند مورد اذیت و آزاد قرار می گیرند.

در گزارش جدید کمیته حقوق بشر سازمان ملل، آمده است که دست کم 300 شهروند مسیحی ایرانی در سال 2010 بازداشت شده اند.
در این گزارش همچنین قید شده است که مسیحیان در این کشور در ترس و وحشت بسر می برند و مسلمانانی که تغییر مذهب داده اند مورد اذیت و آزاد قرار می گیرند.
کارشناسان حقوق بشر از ایران خواسته اند تا این موج ترس و وحشت در ایران را متوقف کنند.
خواندن کامل متن: http://ir.sputniknews.com/persian.ruvr.ru/2012_09_21/88882220/

۱۳۹۵ شهریور ۵, جمعه

انکار پِطرُس : لوقا ۲۲:‏۵۵-‏۶۲ -‏ مَتّی ۲۶:‏۶۹-‏۷۵؛

۵۴سپس او را گرفتند و به خانۀ کاهن‌اعظم بردند. پِطرُس دورادور از پی ایشان می‌رفت.۵۵در میانۀ صحنِ خانه، آتشی روشن بود و جمعی گرد آن نشسته بودند. پِطرُس نیز در میان آنان بنشست.۵۶در این هنگام، کنیزی او را در روشنایی آتش دید و به او خیره شده گفت: «این مرد نیز با او بود.»۵۷امّا او انکار کرد و گفت: «ای زن، او را نمی‌شناسم.»۵۸کمی بعد، کسی دیگر او را دید و گفت: «تو نیز یکی از آنهایی.» پِطرُس در پاسخ گفت: «ای مرد، من از آنها نیستم.»۵۹ساعتی گذشت و کسی دیگر به تأکید گفت: «بی‌گمان این مرد نیز با او بود، زیرا جلیلی است.»۶۰پِطرُس در پاسخ گفت: «ای مرد، نمی‌دانم چه می‌گویی.» هنوز سخن می‌گفت که خروس بانگ زد.۶۱آنگاه خداوند روی گرداند و به پِطرُس نگاه کرد، و پِطرُس سخن او را به‌یاد آورد که گفته بود: «امروز پیش از بانگ خروس، سه بار مرا انکار خواهی کرد.»۶۲پس بیرون رفت و به‌تلخی بگریست.

گرفتار شدن عیسی : لوقا ۲۲:‏۴۷-‏۵۳ -‏ مَتّی ۲۶:‏۴۷-‏۵۶؛ مَرقُس ۱۴:‏۴۳-‏۵۰؛ یوحنا ۱۸:‏۳-‏۱۱

۴۷هنوز سخن می‌گفت که گروهی از راه رسیدند. یهودا، یکی از آن دوازده تن، آنان را هدایت می‌کرد. او به عیسی نزدیک شد تا وی را ببوسد،۴۸امّا عیسی به او گفت: «ای یهودا، آیا پسر انسان را با بوسه تسلیم می‌کنی؟»۴۹چون پیروان عیسی دریافتند چه روی می‌دهد، گفتند: «ای سرور ما، شمشیرهایمان را برکشیم؟»۵۰و یکی از آنان غلام کاهن‌اعظم را به شمشیر زد و گوش راستش را برید.۵۱امّا عیسی گفت: «دست نگاه دارید!» و گوش آن مرد را لمس کرد و شفا داد.۵۲سپس خطاب به سران کاهنان و فرماندهان نگهبانان معبد و مشایخی که برای گرفتار کردن او آمده بودند، گفت: «مگر من راهزنم که با چماق و شمشیر به سراغم آمده‌اید؟۵۳هر روز در معبد با شما بودم، و دست بر من دراز نکردید. امّا این ساعتِ شماست و قدرت تاریکی.»

دعا در کوه زیتون : لوقا ۲۲:‏۴۰-‏۴۶ -‏ مَتّی ۲۶:‏۳۶-‏۴۶؛ مَرقُس ۱۴:‏۳۲-‏۴۲

۳۹سپس عیسی بیرون رفت و بنا‌‌به عادت، راهی کوه زیتون شد و شاگردانش نیز از پی او رفتند.۴۰چون به آن مکان رسیدند، به ایشان گفت: «دعا کنید تا در آزمایش نیفتید.»۴۱سپس به مسافت پرتاب سنگی از آنها کناره گرفت و زانو زده، چنین دعا کرد:۴۲«ای پدر، اگر ارادۀ توست، این جام را از من دور کن؛ امّا نه خواست من، بلکه ارادۀ تو انجام شود.»۴۳آنگاه فرشته‌ای از آسمان بر او ظاهر شد و او را تقویت کرد.۴۴پس چون در رنجی جانکاه بود، با جدیّتی بیشتر دعا کرد، و عرقش همچون قطرات خون بر زمین می‌چکید.۴۵چون از دعا برخاست و نزد شاگردان بازگشت، دید از فرط اندوه خفته‌اند.۴۶به ایشان گفت: «چرا در خوابید؟ برخیزید و دعا کنید تا در آزمایش نیفتید.»

شام آخر: لوقا ۲۲:‏۷-‏۱۳ -‏ مَتّی ۲۶:‏۱۷-‏۱۹؛ مَرقُس ۱۴:‏۱۲-‏۱۶

۷پس روز عید فَطیر که می‌بایست برۀ پِسَخ قربانی شود، فرارسید.۸عیسی، پِطرُس و یوحنا را فرستاده، گفت: «بروید و شام پِسَخ را برایمان تدارک ببینید تا بخوریم.»۹پرسیدند: «کجا می‌خواهی تدارک ببینیم؟»۱۰پاسخ داد: «هنگامی که داخل شهر می‌شوید، مردی با کوزه‌ای آب به شما برمی‌خورد. از پی او به خانه‌ای بروید که بدان وارد می‌شود۱۱و به صاحبخانه بگویید: ”استاد می‌گوید: «میهمانخانه کجاست تا شام پِسَخ را با شاگردانم بخورم؟»“۱۲او بالاخانۀ بزرگ و مفروشی به شما نشان خواهد داد. در آنجا تدارک ببینید.»۱۳آنها رفتند و همه‌چیز را همانگونه یافتند که به ایشان گفته بود، و پِسَخ را تدارک دیدند.
۱۴ساعت مقرر فرارسید و عیسی با رسولان خود بر سفره بنشست.۱۵آنگاه به ایشان گفت: «اشتیاق بسیار داشتم پیش از رنج کشیدنم، این پِسَخ را با شما بخورم.۱۶زیرا به شما می‌گویم که دیگر از آن نخواهم خورد تا آن هنگام که در پادشاهی خدا تحقق یابد.»۱۷پس جامی برگرفت و شکر کرد و گفت: «این را بگیرید و میان خود تقسیم کنید.۱۸زیرا به شما می‌گویم که تا آمدن پادشاهی خدا دیگر از محصول مو نخواهم نوشید.»۱۹همچنین نان را برگرفته، شکر کرد و پاره نمود و به آنها داد و گفت: «این بدن من است که برای شما داده می‌شود؛ این را به‌یاد من به‌جا آرید.»۲۰به همینسان، پس از شام جام را برگرفت و گفت: «این جام، عهد جدید است در خون من، که به‌خاطر شما ریخته می‌شود.۲۱امّا دست آنکس که قصد تسلیم من دارد، با دست من در سفره است.۲۲پسر انسان آنگونه که مقدّر است، خواهد رفت، امّا وای بر آنکس که او را تسلیم دشمن می‌کند.»۲۳آنگاه به پرسش از یکدیگر آغاز کردند که کدامیک چنین خواهد کرد.
۲۴نیز جدالی میانشان درگرفت در این‌باره که کدامیک از ایشان بزرگتر است.۲۵عیسی بدیشان گفت: «پادشاهان دیگرْ قومها بر ایشان سروری می‌کنند؛ و حاکمانِ ایشان ”ولی‌نعمت“ خوانده می‌شوند.۲۶امّا شما چنین مباشید. بزرگترین در میان شما باید همچون کوچکترین باشد و حاکم باید همچون خادم بُوَد.۲۷زیرا کدامیک بزرگتر است، آن که بر سفره نشیند یا آن که خدمت کند؟ آیا نه آن که بر سفره نشیند؟ امّا من در میان شما همچون خادم هستم.
۲۸«شما کسانی هستید که در آزمایشهای من در کنارم ایستادید.۲۹پس همانگونه که پدرم پادشاهی‌ای به من عطا کرد، من نیز به شما عطا می‌کنم،۳۰تا بر سفرۀ من در پادشاهی من بخورید و بیاشامید و بر تختها بنشینید و بر دوازده قبیلۀ اسرائیل داوری کنید.
۳۱«ای شَمعون، ای شَمعون، شیطان اجازه خواست شما را همچون گندم غربال کند.۳۲امّا من برای تو دعا کردم تا ایمانت تلف نشود. پس چون بازگشتی، برادرانت را استوار بدار.»۳۳امّا او در پاسخ گفت: «ای سرورم، من آماده‌ام با تو به زندان بروم و جان بسپارم.»۳۴عیسی جواب داد: «پِطرُس، بدان که امروز پیش از بانگ خروس، سه بار انکار خواهی کرد که مرا می‌شناسی.»
۳۵سپس از آنها پرسید: «آیا زمانی که شما را بدون کیسۀ پول و توشه‌دان و کفش گسیل داشتم، به چیزی محتاج شدید؟» پاسخ دادند: «نه، به هیچ‌چیز.»۳۶پس به آنها گفت: «امّا اکنون هر‌که کیسه یا توشه‌دان دارد، آن را برگیرد و اگر شمشیر ندارد، جامۀ خود را فروخته، شمشیری بخرد.۳۷زیرا این نوشته باید دربارۀ من تحقق یابد که: ”او از خطاکاران محسوب شد.“ آری، آنچه دربارۀ من نوشته شده، در شرف تحقق است.»۳۸شاگردان گفتند: «ای خداوند، بنگر، دو شمشیر داریم.» به ایشان گفت: «دیگر کافی است!»

۱۳۹۵ شهریور ۳, چهارشنبه

خیانت یهودا : لوقا ۲۲:‏۱ و ۲ -‏ مَتّی ۲۶:‏۲-‏۵؛

۱و امّا عید فَطیر که به پِسَخ معروف است نزدیک می‌شد،۲و سران کاهنان و علمای دین در جستجوی راهی مناسب برای کشتن عیسی بودند، زیرا از شورش مردم بیم داشتند.۳آنگاه شیطان در یهودای معروف به اِسْخَریوطی که یکی از دوازده شاگرد بود، رخنه کرد.۴او نزد سران کاهنان و فرماندهان نگهبانان معبد رفت و با آنان گفتگو کرد که چگونه عیسی را به دست ایشان تسلیم کند.۵آنان شاد شدند و موافقت کردند مبلغی به او بدهند.۶او نیز پذیرفت و در پی فرصت بود تا در غیاب مردم، عیسی را به آنان تسلیم کند.

نشانه‌های پایان عصر حاضر: لوقا ۲۱:‏۵-‏۳۶ -‏ مَتّی ۲۴؛ مَرقُس

۵چون برخی در وصف معبد سخن می‌گفتند که چگونه با سنگهای زیبا و هدایای وقف شده مزیّن است، عیسی گفت:۶«زمانی خواهد آمد که از آنچه اینجا می‌بینید، سنگی بر سنگ دیگر نخواهد ماند بلکه همه فرو‌‌خواهد ریخت.»
۷پرسیدند: «استاد، این وقایع کِی روی خواهد داد و نشانۀ نزدیک شدن آنها چیست؟»۸پاسخ داد: «بهوش باشید که گمراه نشوید؛ زیرا بسیاری به نام من خواهند آمد و خواهند گفت: ”من همانم“ و ”زمان موعود فرارسیده است“. از آنها پیروی مکنید.
۹«و چون خبر جنگها و آشوبها را می‌شنوید، نهراسید. زیرا می‌باید نخست چنین وقایعی رخ دهد، ولی پایان کار بلافاصله فرا‌نخواهد رسید.»۱۰سپس به آنها گفت: «قومی بر قوم دیگر و حکومتی بر حکومت دیگر بر‌خواهند خاست.۱۱زلزله‌های بزرگ و قحطی و طاعون در جایهای گوناگون خواهد آمد، و وقایع هولناک روی داده، نشانه‌های مهیب از آسمان ظاهر خواهد شد.
۱۲«امّا پیش از اینهمه، شما را گرفتار کرده، آزار خواهند رسانید و به کنیسه‌ها و زندانها خواهند سپرد، و به‌خاطر نام من، شما را نزد پادشاهان و والیان خواهند برد۱۳و اینگونه فرصت خواهید یافت تا شهادت دهید.۱۴این را آویزۀ گوش سازید که پیشاپیش نگران نباشید در دفاع از خود چه بگویید.۱۵زیرا به شما کلام و حکمتی خواهم داد که هیچ‌یک از دشمنانتان را یارای مقاومت یا مخالفت با آن نباشد.۱۶حتی والدین و برادرانتان، و خویشان و دوستانتان شما را تسلیم دشمن خواهند کرد و برخی از شما را خواهند کشت.۱۷مردم همه به‌خاطر نام من از شما نفرت خواهند داشت.۱۸امّا مویی از سرتان گُم نخواهد شد.۱۹با پایداری، جان خود را نجات خواهید داد.
۲۰«چون بینید اورشلیم به محاصرۀ سپاهیان درآمده، بدانید که ویرانی آن نزدیک است.۲۱آنگاه آنان که در یهودیه باشند به کوهها بگریزند و آنان که در شهر باشند از شهر بیرون شوند، و آنان که در دشت و صحرا باشند به شهر درنیایند.۲۲زیرا آن روزها، روزهای مکافات است که در آن هرآنچه نوشته شده تحقق خواهد یافت.۲۳وای بر زنان آبستن و مادران شیرده در آن روزها! زیرا مصیبتی عظیم دامنگیر این سرزمین خواهد شد و این قوم به غضب الهی دچار خواهند گشت.۲۴به‌دم شمشیر خواهند افتاد و در میان همۀ قومهای دیگر به اسارت برده خواهند شد و اورشلیم لگدمالِ غیریهودیان خواهد گشت تا آنگاه که دوران غیریهودیان تحقق یابد.
۲۵«نشانه‌هایی در خورشید و ماه و ستارگان پدید خواهد آمد. بر زمین، قومها از جوش و خروش دریا پریشان و مشوش خواهند شد.۲۶مردم از تصور آنچه باید بر دنیا حادث شود، از فرط وحشت بی‌هوش خواهند شد، زیرا نیروهای آسمان به لرزه در‌خواهد آمد.۲۷آنگاه پسر انسان را خواهند دید که با قدرت و جلال عظیم در ابری می‌آید.۲۸چون این امور آغاز شود، راست بایستید و سرهای خود را بالا بگیرید، زیرا رهایی شما نزدیک است!»
۲۹و این مَثَل را برای آنها آورد: «درخت انجیر و درختان دیگر را در نظر آورید.۳۰به محض اینکه برگ می‌دهند، می‌توانید ببینید و دریابید که تابستان نزدیک است.۳۱به همینسان، هرگاه ببینید این چیزها رخ می‌دهد، درمی‌یابید که پادشاهی خدا نزدیک شده است.۳۲آمین، به شما می‌گویم، تا همۀ این امور واقع نشود، این نسل نخواهد گذشت.۳۳آسمان و زمین زایل خواهد شد، امّا سخنان من هرگز زوال نخواهد پذیرفت.
۳۴«بهوش باشید، مبادا عیش و نوش و مستی و نگرانیهای زندگی دلتان را سنگین سازد و آن روز چون دامی به‌ناگاه غافلگیرتان کند.۳۵زیرا بر همۀ مردم در سرتاسر جهان خواهد آمد.۳۶پس همیشه مراقب باشید و دعا کنید تا بتوانید از همۀ این چیزها که بزودی رخ خواهد داد، در امان بمانید و در حضور پسر انسان بایستید.»
۳۷عیسی هر روز در معبد تعلیم می‌داد و هر شب از شهر بیرون می‌رفت و بر فراز کوه معروف به زیتون شب را به صبح می‌آورد.۳۸صبحگاهان مردم برای شنیدن سخنانش در معبد گرد‌می‌آمدند.

۱۳۹۵ شهریور ۲, سه‌شنبه

هدیۀ بیوه‌زن فقیر: لوقا ۲۱:‏۱-‏۴ -‏ مَرقُس ۱۲؛ ۴۱-‏۴۴

۱عیسی به اطراف نگریست و ثروتمندانی را دید که هدایای خود را در صندوق بیت‌المالِ معبد می‌انداختند.۲در آن میان بیوه‌زنی فقیر را نیز دید که دو سکۀ ناچیزِ مسی در صندوق انداخت.۳عیسی گفت: «براستی به شما می‌گویم، این بیوه‌زن فقیر از همۀ آنان بیشتر داد.۴زیرا آنان جملگی از فزونی دارایی خویش دادند، امّا این زن در تنگدستی خود، تمامی روزی خویش را داد.»

مسیح پسر کیست؟ : لوقا ۲۰:‏۴۱-‏۴۷ -‏ مَتّی ۲۲:‏۴۱ -‏ ۲۳:‏۷؛ مَرقُس ۱۲:‏۳۵-‏۴۰

۴۱سپس عیسی به آنان گفت: «چگونه است که می‌گویند مسیح پسر داوود است؟۴۲چرا‌که داوود خود در کتاب مزامیر می‌گوید:
”خداوند به خداوند من گفت:
به‌دست راست من بنشین
۴۳تا آن هنگام که دشمنانت را کرسیِ زیر پایت سازم.“
۴۴اگر داوود او را ”خداوند“ می‌خواند، چگونه او می‌تواند پسر داوود باشد؟»
۴۵در همان حال که مردم همه گوش فرامی‌دادند، عیسی به شاگردان خود گفت:۴۶«از علمای دین برحذر باشید که دوست دارند در قبای بلند راه بروند و مردم در کوچه و بازار آنها را سلام گویند، و در کنیسه‌ها بهترین جای را داشته باشند و در ضیافتها بر صدر مجلس بنشینند.۴۷از سویی خانه‌های بیوه‌زنان را غارت می‌کنند و از دیگر‌‌سو، برای تظاهر، دعای خود را طول می‌دهند. مکافات اینان بسی سخت‌تر خواهد بود.»

۱۳۹۵ مرداد ۲۹, جمعه

سؤال دربارۀ قیامت : لوقا ۲۰:‏۲۷-‏۴۰ -‏ مَتّی ۲۲:‏۲۳-‏۳۳؛ مَرقُس ۱۲:‏۱۸-‏۲۷

۲۷سپس تنی ند از صَدّوقیان که منکر قیامتند آمدند،۲۸و سؤالی از او کرده، گفتند: «استاد، موسی برای ما نوشت که اگر برادر مردی بمیرد و از خود زنی بی‌فرزند بر جای نهد، آن مرد باید او را به زنی بگیرد تا نسلی برای برادرش باقی گذارد.۲۹باری، هفت برادر بودند. برادر نخستین زنی گرفت و بی‌فرزند مُرد.۳۰سپس دوّمین۳۱و بعد سوّمین او را به زنی گرفتند و به همینسان هر هفت برادر مردند، بی‌آنکه از خود فرزندی بر جای نهند.۳۲سرانجام آن زن نیز بمرد.۳۳حال، در قیامت، او زنِ کدامیک خواهد بود؟ زیرا هر هفت برادر او را به زنی گرفتند.»
۳۴عیسی پاسخ داد: «مردم این عصر زن می‌گیرند و شوهر می‌کنند.۳۵امّا آنان که شایستۀ رسیدن به عصر آینده و قیامت مردگان محسوب شوند، نه زن خواهند گرفت و نه شوهر خواهند کرد،۳۶و نه دیگر خواهند مرد؛ زیرا مانند فرشتگان خواهند بود. آنان فرزندان خدایند، چرا‌که فرزندان قیامتند.۳۷حقیقتِ برخاستن مردگان را حتی موسی نیز در شرح ماجرای بوتۀ سوزان آشکار می‌کند، آنجا که خداوند، خدای ابراهیم و خدای اسحاق و خدای یعقوب خوانده شده است.۳۸امّا او نه خدای مردگان، بلکه خدای زندگان است؛ زیرا نزد او همه زنده‌اند.»۳۹بعضی از علمای دین در پاسخ گفتند: «استاد، نیکو گفتی!»۴۰و دیگر هیچ‌کس جرئت نکرد پرسشی از او کند.

پرسش دربارۀ پرداخت خراج : لوقا ۲۰:‏۲۰-‏۲۶ -‏ مَتّی ۲۲:‏۱۵-‏۲۲؛ مَرقُس ۱۲:‏۱۳-‏۱۷

۲۰پس عیسی را زیر نظر گرفتند و جاسوسانی نزد او فرستادند که خود را صدیق جلوه می‌دادند. آنها در پی این بودند که از سخنان عیسی دستاویزی برای تسلیم او به قدرت و اقتدار والی بیابند.۲۱پس جاسوسان از او پرسیدند: «استاد، می‌دانیم که تو حقیقت را بیان می‌کنی و تعلیم می‌دهی، و از کسی جانبداری نمی‌کنی، بلکه راه خدا را به‌درستی می‌آموزانی.۲۲آیا پرداخت خراج به قیصر بر ما رواست یا نه؟»۲۳امّا او به نیرنگ ایشان پی برد و گفت:۲۴«دیناری به من نشان دهید. نقش و نام روی این سکه از آنِ کیست؟»۲۵پاسخ دادند: «از آنِ قیصر.» به آنها گفت: «مال قیصر را به قیصر بدهید و مال خدا را به خدا!»۲۶بدینسان، نتوانستند در حضور مردم او را با گفته‌هایش به دام اندازند، و در شگفت از پاسخ او، خاموش ماندند.

۱۳۹۵ مرداد ۲۷, چهارشنبه

مَثَل باغبانان شرور : لوقا ۲۰:‏۹-‏۱۹ -‏ مَتّی ۲۱:‏۳۳-‏۴۶؛ مَرقُس ۱۲:‏۱-‏۱۲

۹آنگاه این مَثَل را برای مردم آورد: «مردی تاکستانی غَرْس کرد و آن را به چند باغبان اجاره داد و مدتی طولانی به سفر رفت.۱۰در موسم برداشت محصول، غلامی نزد باغبانان فرستاد تا مقداری از میوۀ تاکستان را به او بدهند. امّا باغبانان او را زدند و دست خالی بازگرداندند.۱۱پس غلامی دیگر فرستاد، امّا او را نیز زدند و با وی بی‌حرمتی کرده، دست خالی روانه‌اش نمودند.۱۲پس سوّمین بار غلامی فرستاد، امّا او را نیز مجروح کرده، بیرون افکندند.
۱۳«پس صاحب باغ گفت: ”چه کنم؟ پسر محبوب خود را می‌فرستم؛ شاید او را حرمت بدارند.“۱۴امّا باغبانان چون پسر را دیدند، با هم به مشورت نشسته، گفتند: ”این وارث است. بیایید او را بکشیم تا میراث از آنِ ما شود.“۱۵پس او را از تاکستان بیرون افکنده، کشتند.
«حالْ به گمان شما صاحب تاکستان با آنها چه خواهد کرد؟۱۶او خواهد آمد و باغبانان را هلاک کرده، تاکستان را به دیگران خواهد سپرد.» چون این را شنیدند، گفتند: «چنین مباد!»۱۷امّا او به آنان نگریست و گفت: «پس معنی آن نوشته چیست که می‌گوید:
”همان سنگی که معماران رد کردند،
سنگ اصلی بنا شده است“؟
۱۸هر‌که بر آن سنگ افتد، خُرد خواهد شد، و هرگاه آن سنگ بر کسی افتد، او را در هم خواهد شکست.»۱۹علمای دین و سران کاهنان چون دریافتند این مَثَل را دربارۀ آنها می‌گوید، بر‌‌آن شدند همان‌دم او را گرفتار کنند، امّا از مردم بیم داشتند.

عیسی در معبد : لوقا ۱۹:‏۴۵ و ۴۶ -‏ مَتّی ۲۱:‏۱۲-‏۱۶؛

۴۵سپس به صحن معبد درآمد و به بیرون راندن فروشندگان آغاز نمود،۴۶و به آنان گفت: «چنین آمده است که ”خانۀ من خانۀ دعا خواهد بود“؛ امّا شما آن را ”لانۀ راهزنان“ ساخته‌اید.»
۴۷او هر روز در معبد تعلیم می‌داد. امّا سران کاهنان و علمای دین و مشایخ قوم در پی کشتن او بودند،۴۸ولی راهی برای انجام مقصود خود نمی‌یافتند، زیرا مردم همه شیفتۀ سخنان او بودند.

۱۳۹۵ مرداد ۲۴, یکشنبه

ورود شاهانه عیسی به اورشلیم : لوقا ۱۹:‏۲۹-‏۳۸ -‏ مَتّی ۲۱:‏۱-‏۹؛ مَرقُس ۱۱:‏۱-‏۱۰ لوقا ۱۹:‏۳۵-‏۳۸ -‏ یوحنا ۱۲:‏۱۲-‏۱۵

۲۸پس از این گفتار، عیسی پیشاپیش دیگران راه اورشلیم را در پیش گرفت.
۲۹چون به نزدیکی بیت‌فاجی و بیت‌عَنْیا که بر فراز کوهی بود رسید، دو تن از شاگردان خود را فرستاده گفت:۳۰«به دهکده‌ای که پیش روی شماست، بروید. چون وارد شدید، کره الاغی را بسته خواهید یافت که تا‌به‌حال کسی بر آن سوار نشده است. آن را باز کنید و به اینجا بیاورید.۳۱اگر کسی از شما پرسید: ”چرا آن را باز می‌کنید؟“ بگویید: ”خداوند بدان نیاز دارد.“‌»۳۲فرستادگان رفتند و همه‌چیز را چنان یافتند که عیسی گفته بود.۳۳و چون کره را باز می‌کردند، صاحبانش به ایشان گفتند: «چرا کره را باز می‌کنید؟»۳۴پاسخ دادند: «خداوند بدان نیاز دارد.»۳۵آنان کره را نزد عیسی آوردند. سپس رداهای خود را بر آن افکندند و عیسی را بر آن نشاندند.۳۶همچنان که عیسی پیش می‌راند، مردم رداهای خود را بر سر راه می‌گستردند.۳۷چون نزدیک سرازیری کوه زیتون رسید، جماعتِ شاگردان همگی شادمانه خدا را با صدای بلند به‌خاطر همۀ معجزاتی که از او دیده بودند سپاس گفته،۳۸ندا دردادند که:
«خجسته باد پادشاهی که به نام خداوند می‌آید!
صلح و سلامت در آسمان و جلال در عرشِ برین باد!»
۳۹برخی از فَریسیان از میان جمعیت به عیسی گفتند: «استاد، شاگردانت را عتاب کن!»۴۰در پاسخ گفت: «به شما می‌گویم اگر اینان خاموش شوند، سنگها به فریاد خواهند آمد!»
۴۱پس چون به اورشلیم نزدیک شد و شهر را دید، بر آن گریست۴۲و گفت: «کاش که تو، حتی تو، در این روز تشخیص می‌دادی که چه چیز برایت صلح و سلامت به ارمغان می‌آورد. امّا افسوس که از چشمانت پنهان گشته است.۴۳زمانی فراخواهد رسید که دشمنانت گرداگرد تو سنگر خواهند ساخت و از هرسو محاصره‌ات کرده، عرصه را بر تو تنگ خواهند نمود؛۴۴و تو و فرزندانت را در درونت به خاک و خون خواهند کشید. و سنگ بر سنگ بر جا نخواهند گذاشت؛ زیرا از موعد دیدار خداوند با خودت غافل ماندی.»

مَثَل پادشاه و ده خادم : لوقا ۱۹:‏۱۲-‏۲۷ -‏ مشابه مَتّی ۲۵:‏۱۴-‏۳۰

۱۱در همان‌حال که آنان به این سخنان گوش فرامی‌دادند، عیسی در ادامۀ سخن، مَثَلی آورد، زیرا نزدیک اورشلیم بود و مردم گمان می‌کردند پادشاهی خدا در همان زمان ظهور خواهد کرد.۱۲پس گفت: «نجیب‌زاده‌ای به سرزمینی دوردست رفت تا به مقام شاهی منصوب شود و سپس بازگردد.۱۳پس، ده تن از خادمان خود را فراخواند و به هر‌یک سکه‌ای طلا داد و گفت: ”تا بازگشت من با این پول تجارت کنید.“۱۴امّا مردمانی که قرار بود بر ایشان حکومت کند، از وی نفرت داشتند؛ آنان از پس او قاصدانی فرستادند با این پیغام که: ”ما نمی‌خواهیم این شخص بر ما حکومت کند.“۱۵با اینهمه، او به مقام شاهی منصوب شد و به ولایت خویش بازگشت. پس فرمود خادمانی را که به ایشان سرمایه داده بود، فراخوانند تا دریابد هر‌یک چقدر سود کرده است.۱۶اوّلی آمد و گفت: ”سرورا، سکۀ تو ده سکۀ دیگر سود آورده است.“۱۷به او گفت: ”آفرین، ای خادم نیکو! چون در اندک امین بودی، حکومت ده شهر را به تو می‌سپارم.“۱۸دوّمی آمد و گفت: ”سرورا، سکۀ تو پنج سکۀ دیگر سود آورده است.“۱۹به او نیز گفت: ”بر پنج شهر حکمرانی کن.“۲۰سپس دیگری آمد و گفت: ”سرورا، اینک سکۀ تو! آن را در پارچه‌ای پیچیده، نگاه داشتم.۲۱زیرا از تو می‌ترسیدم، چون مردی سختگیری. آنچه نگذاشته‌ای، برمی‌گیری، و آنچه نکاشته‌ای، می‌دروی.“۲۲به او گفت: ”ای خادم بدکاره، مطابق گفتۀ خودت بر تو حکم می‌کنم. تو که می‌دانستی مردی سختگیرم، آنچه نگذاشته‌ام برمی‌گیرم و آنچه نکاشته‌ام می‌دروم،۲۳چرا پول مرا به صرّافان ندادی تا چون بازگردم آن را با سود پس گیرم؟“۲۴پس به حاضران گفت: ”سکه را از او بگیرید و به آن که ده سکه دارد، بدهید.“۲۵به او گفتند: ”سرورا، او که خود ده سکه دارد!“۲۶پاسخ داد: ”به شما می‌گویم که به هر‌که دارد، بیشتر داده خواهد شد؛ امّا آن که ندارد، همان که دارد نیز از او گرفته خواهد شد.۲۷و اینک آن دشمنان مرا که نمی‌خواستند بر ایشان حکومت کنم بدینجا بیاورید و در برابر من بکشید.“‌»

۱۳۹۵ مرداد ۱۶, شنبه

زَکّای خراجگیر : لوقا 19

۱عیسی به اَریحا درآمد و از میان شهر می‌گذشت.۲در آنجا توانگری بود، زَکّا نام، رئیس خراجگیران.۳او می‌خواست ببیند عیسی کیست، امّا از کوتاهی قامت و ازدحام جمعیت نمی‌توانست.۴از این‌رو، پیش دوید و از درخت چناری بالا رفت تا او را ببیند، زیرا عیسی از آن راه می‌گذشت.۵چون عیسی به آن مکان رسید، بالا نگریست و به او گفت: «زَکّا، بشتاب و پایین بیا که امروز باید در خانۀ تو بمانم.»۶زَکّا بی‌درنگ پایین آمد و با شادی او را پذیرفت.۷مردم چون این را دیدند، همگی لب به شکایت گشودند که: «به خانۀ گناهکاری به میهمانی رفته است.»۸و امّا زَکّا از جا برخاست و به خداوند گفت: «‌سرور من، اینک نصف اموال خود را به فقرا می‌بخشم، و اگر چیزی به ناحق از کسی گرفته باشم، چهار برابر به او بازمی‌گردانم.»۹عیسی فرمود: «امروز نجات به این خانه آمده است، چرا‌که این مرد نیز فرزند ابراهیم است.۱۰زیرا پسر انسان آمده تا گمشده را بجوید و نجات بخشد.»

شفای فقیر نابینا : لوقا ۱۸:‏۳۵-‏۴۳ -‏ مَتّی ۲۰:‏۲۹-‏۳۴؛ مَرقُس ۱۰:‏۴۶-‏۵۲


۱۳۹۵ مرداد ۱۵, جمعه

پیشگویی مجدد عیسی دربارۀ مرگ و رستاخیز خود : لوقا ۱۸:‏۳۱-‏۳۳ -‏ مَتّی ۲۰:‏۱۷-‏۱۹؛ مَرقُس ۱۰:‏۳۲-‏۳۴

۳۱آنگاه آن دوازده تن را به کناری کشید و به ایشان گفت: «اینک به اورشلیم می‌رویم. در آنجا هرآنچه انبیا دربارۀ پسر انسان نوشته‌اند، به‌انجام خواهد رسید.۳۲زیرا او را به غیریهودیان خواهند سپرد. آنها او را استهزا و توهین خواهند کرد و آب‌دهان بر او انداخته، تازیانه‌اش خواهند زد و خواهند کشت.۳۳امّا در روز سوّم بر‌خواهد خاست.»۳۴شاگردان هیچ‌یک از اینها را درک نکردند. معنی سخن او از آنان پنهان بود و درنیافتند دربارۀ چه سخن می‌گوید.

رئیس ثروتمند : لوقا ۱۸:‏۱۸-‏۳۰ -‏ مَتّی ۱۹:‏۱۶-‏۲۹؛ مَرقُس ۱۰:‏۱۷-‏۳۰

۱۸یکی از رئیسان از او پرسید: «استاد نیکو، چه کنم تا وارث حیات جاویدان شوم؟»۱۹عیسی پاسخ داد: «چرا مرا نیکو می‌خوانی؟ هیچ‌کس نیکو نیست جز خدا فقط.۲۰احکام را می‌دانی: زنا مکن، قتل مکن، دزدی مکن، شهادت دروغ مده، پدر و مادر خود را گرامی‌دار.»۲۱گفت: «همۀ اینها را از کودکی به‌جا آورده‌ام.»۲۲عیسی چون این را شنید، گفت: «هنوز یک چیز کم داری؛ آنچه داری بفروش و بهایش را میان تنگدستان تقسیم کن، که در آسمان گنج خواهی داشت. آنگاه بیا و از من پیروی کن.»۲۳آن مرد چون این را شنید، اندوهگین شد، زیرا ثروت بسیار داشت.۲۴عیسی به او نگاه کرد و گفت: «چه دشوار است راه یافتن ثروتمندان به پادشاهی خدا!۲۵گذشتن شتر از سوراخ سوزن آسانتر است از راهیابی شخص ثروتمند به پادشاهی خدا.»
۲۶کسانی که این را شنیدند، پرسیدند: «پس چه کسی می‌تواند نجات یابد؟»۲۷فرمود: «آنچه برای انسان ناممکن است، برای خدا ممکن است.»
۲۸پِطرُس گفت: «ما که خانه و کاشانۀ خود را ترک گفتیم تا از تو پیروی کنیم!»۲۹عیسی به ایشان گفت: «آمین، به شما می‌گویم، کسی نیست که خانه یا زن یا برادران یا والدین یا فرزندان را به‌خاطر پادشاهی خدا ترک کند،۳۰و در همین عصر چند برابر به‌دست نیاورد، و در عصر آینده نیز از حیات جاویدان بهره‌مند نگردد.»